کلمه جو
صفحه اصلی

مثابه


مترادف مثابه : مانند، مثابت، همانند، اندازه، حد، منزلت، مقام، جایگاه، مکان، شکل، قسم، گونه، نوع

فارسی به انگلیسی

position

مترادف و متضاد

مانند، مثابت، همانند


اندازه، حد، منزلت


مقام


جایگاه، مکان


شکل، قسم، گونه، نوع


۱. مانند، مثابت، همانند
۲. اندازه، حد، منزلت
۳. مقام
۴. جایگاه، مکان
۵. شکل، قسم، گونه، نوع


فرهنگ فارسی

اندازه، درجه، منزلت، پایه، جایگاه
( اسم ) ۱ - محل اجتماع مردم . ۲ - حد اندازه درجه منزلت : شد انطفای حرارت بدان مثابه که موم رود در آتش و نقصان نیابد از تف و تاب . ۳ - مانند . یا به مثاب. . بمانند همانند : و تو این کتاب را بمثاب. قر آن کرده ای .

فرهنگ معین

(مَ بِ یا بَ ) [ ع . مثابة ] (اِ. ) ۱ - جایگاه ، منزلت . ۲ - رتبه ، درجه .

لغت نامه دهخدا

مثابه. [ م َ ب َ / م َ ب ِ ] ( ع اِ ) حد و مرتبه. ( آنندراج ). اندازه. مقدار. حد. درجه. منزلت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
شد انطفای حرارت بدان مثابه که موم
رود در آتش و نقصان نیابد از تب و تاب.
وحشی.
|| جایگاه. قرارگاه : به افشین که مقر عز و مثابه مجد او بود رسید. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 341 ). || مانند. ( آنندراج ). سان. گونه :
به یک وتیره نجنبد همی عنان قضا
به یک مثابه نگردد همی رکاب قدر.
قاآنی.
- بمثابه ؛ چون. همانند. بمنزله ٔ. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : و تو این کتاب را بمثابه قرآن کرده ای. ( سفرنامه ناصرخسرو ).
او کیست که با روان تاریک
باشد بمثابه هویدیک.
خاقانی.

مثابة. [ م َ ب َ ] (ع اِ) جای بازگشتن . (ترجمان القرآن ). جای بازگشتن مردم بعد از آنکه رفته باشند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جای گردآمدن مردم پس از پراکنده شدن . (از اقرب الموارد). || منزل . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || میانه ٔ چاه که آب در آن گردآید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): مثابةالبئر؛ محل گرد آمدن آب در چاه . (از اقرب الموارد). || سنگهای گرداگرد چاه یا نورد چاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || جای آب گرفتن از چاه . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || پای دام صیاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). || عدد بسیار و گویند عند فلان مثابة من الناس . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || کاروانسرا و مهمانخانه و جز آن . (ناظم الاطباء). || درجه و رتبه . طریقه و رسم . || مشابهت . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).


فرهنگ عمید

۱. اندازه.
۲. درجه، منزلت، پایه، جایگاه.
۳. جای گرد آمدن، محل اجتماع مردم.

دانشنامه عمومی

حدومرتبه - انداه - مقدار - درجه - منزله


دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] مرجع و پناهگاه
«و اذ جعلنا البیت مثابة للناس» (سوره بقره/آیه120).
کسی که گناهی کند مستحق قتل یا غیر آن و به خانه پناه آورد و یا بحرم تا در آنجا است تعرض او نباید کرد مگر در خود حرم معصیت کند که خود حرمت حرم را شکسته است.

[ویکی الکتاب] معنی مَثَابَةً: محل رجوع - محل گردهمایی(از ماده ث - و - ب است ، که بمعنای برگشتن است )
ریشه کلمه:
ثوب (۲۸ بار)

«مَثابَة» در اصل از مادّه «ثوب» به معنای بازگشت چیزی به حالت نخستین است، و از آنجا که خانه کعبه مرکزی بوده است برای موحدان، که هر سال به سوی آن رو می آوردند، نه تنها از نظر جسمانی که از نظر روحانی نیز بازگشت به توحید و فطرتِ نخستین می کردند، از این رو به عنوان «مثابه» معرفی شده است.

پیشنهاد کاربران

در حکمِ . . . . . . . . .

مراحل لازم برای رسیدن هدف خاص

نظیر

جایگاه، منزلت، همانندی و. . . .


کلمات دیگر: