کلمه جو
صفحه اصلی

ایستادگی


مترادف ایستادگی : ابرام، استقامت، استقرار، پایداری، ثبات، دوام، مقاومت، قیام

متضاد ایستادگی : قعود

فارسی به انگلیسی

endurance, perseverance, persistence, resistance, steadfastness

resistance, steadfastness


endurance, perseverance, persistence, resistance


فارسی به عربی

استمرار

مترادف و متضاد

abidance (اسم)
رفتار بر طبق توافق، ایستادگی، دوام، ثبات قدم

resistance (اسم)
ایستادگی، سختی، مخالفت، استحکام، پایداری، مقاومت، معارضه، عایق مقاومت

persistence (اسم)
ایستادگی، دوام، ابرام، ماندگاری، اصرار، پافشاری، سماجت، مقاومت

ابرام، استقامت، استقرار، پایداری، ثبات، دوام، مقاومت ≠ قعود


قیام


۱. ابرام، استقامت، استقرار، پایداری، ثبات، دوام، مقاومت
۲. قیام ≠ قعود


فرهنگ فارسی

۱ - عمل ایستاده قیام . ۲ - مقاومت پا فشاری . یا ایستادگی بخودی خود. قایم بالذات بودن .

فرهنگ معین

(دِ ) (حامص . ) مقاومت ، پایداری .

لغت نامه دهخدا

ایستادگی. [ دَ / دِ ] ( حامص ) پایداری. استواری. ثبات. برقراری. سکون. آرامش. ( ناظم الاطباء ). استقامت. مقاومت دربرابر امری : و گفت از نماز جز ایستادگی تن ندیدم. ( تذکرة الاولیاء عطار ). می باید که به رعایت و تیمار حیوانات ایستادگی نمایی و بر قدم نیاز باشی که اینها نیز خلق خدای تعالی اند. ( انیس الطالبین ).

فرهنگ عمید

۱. سرپا بودن، برپا بودن.
۲. [مجاز] پایداری.

دانشنامه عمومی

ایستادگی می تواند به موارد زیر اشاره کند:
جبهه ایستادگی ایران اسلامی
ایستادگی (رمان)
مردان اکس: آخرین ایستادگی
ایستادگی (گتوند)، روستایی از توابع بخش عقیلی شهرستان گتوند

واژه نامه بختیاریکا

پرت؛ پِتار

جدول کلمات

مقاومت

پیشنهاد کاربران

پایداری _مقاومت

پایداری
مقاوت


پایداری کردن استقامت ور زیدن
لط۴ا لایک😜😘😘😘😘👍👍👍👍😘😘😘😘😜

stance

stand

ایستادگی بر سر . . . . . . . . .


کلمات دیگر: