کلمه جو
صفحه اصلی

استعمار نو

فارسی به انگلیسی

neocolonialism

فارسی به عربی

استعمار جدید

دانشنامه عمومی

استعمار نو، مفهومی است که به روش هایی گفته می شود که پس از دوران استعمار کهن، برای تسلط اقتصادی و سیاسی بر کشورها و بهره گرفتن از آن ها بکار گرفته می شود و به نوعی معادل با امپریالیسم است.
تاریخ استعمار
همگام با تحولات پس از جنگ جهانی دوم و سلب امکان استعمار کشورها به صورت مستقیم و مستعمره، سیاست های جدیدی تحت عنوان استعمار نو بکار گرفته شد و شیوه های استعمار کلاسیک به کار خود پایان داد.این روش، شامل شیوه هایی چون تک محصولی کردن کشورهای جهان سوم، سرمایه گذاری های خارجی توسط کشورهای ثروتمند و غیره می شود.
ورود اندیشه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جدید به مناطق مستعمره و گسترش جنبش های ضداستعماری (پاداستعماری) از عوامل مهم پایان گرفتن استعمار سنتی بودند.استعمار کهن پس از بیرون آمدن نیروهای نظامی و عوامل شناخته شده خود از مستعمره ها، با به قدرت رساندن هواداران داخلی، منافع خود را در این مناطق تأمین می کند.
رشد اقتصاد «سرمایه داری» و صدور سرمایه برای بهره برداری از منابع سرزمین های دیگر، روابط اقتصادی کشورهای صنعتی استثمارگر را با کشورهای کوچک وارد مرحلهٔ تازه ای کرد؛ به این ترتیب که کشورهای صنعتی، از راه صدور سرمایه و مکانیسم جهانی قیمت ها و داد و ستد مواد خام با کالاهای ساخته شده و فشارهای سیاسی و اقتصادی، از کشورهای کم رشد بهره کشی می کنند و این رابطه عنوان «استعمار نو» (نئوکولونیالیسم) به خود گرفته است و بسیاری از ملت های کوچک و تازه آزاد شده را علیه این نوع رابطه سیاسی و اقتصادی برانگیخته است.

دانشنامه آزاد فارسی

استعمار نو (neo-colonialism)
هیئت مبدّل امپریالیسم که در چارچوب آن کشوری به کشور دیگر استقلال می بخشد ولی همچنان با کنترل بازارهای کالا یا مواد خام آن تسلط خود را بر آن کشور حفظ می کند. ایالات متحد امریکا و ژاپن از نمونه کشورهایی اند که از فشار اقتصادی برای تأمین و حفظ منافع خود در سطح بین المللی بهره جسته اند. بسیاری از کشورهای در حال توسعه، به سبب اتکای بیش از حد بر کشورهای بزرگ صنعتی، زیر نفوذ این نوع جدید از امپریالیسم قرار گرفته اند و سهم عمده ای از تولید ملی آن ها به پرداخت بهرۀ بدهی های انباشته شدۀ خارجی تخصیص یافته است. قوام نکرومه رهبر کشور غنا در کتاب خود، استعمار نو: آخرین مرحلۀ امپریالیسم (۱۹۶۵)، این نظام را تحلیل کرده است.


کلمات دیگر: