مترادف سهام : تیرها، اوراق مشارکت، سهم ها، نصیب ها، بهره ها، بخش ها، پاره ها
برابر پارسی : دانگ ها، بخش ها، انباز ها
تیرها
اوراقمشارکت، سهمها
نصیبها، بهرهها
بخشها، پارهها
۱. تیرها
۲. اوراقمشارکت، سهمها
۳. نصیبها، بهرهها
۴. بخشها، پارهها
(س ) [ ع . ] (اِ.) جِ سهم ؛ تیرها.
( ~ .) [ ع . ] (اِ.) جِ سهم . 1 - نصیب ها. 2 - برگه هایی مبنی بر شریک بودن در سرمایة کارخانه یا شرکت .
سهام . [ س َ ] (ع اِ) شدت حرارت تابستان . (غیاث ) (آنندراج ). باد گرم و شدت گرما و افروختگی آن . (منتهی الارب ). باد گرم . (مهذب الاسماء). || لعاب شیطان و آن تار عنکبوت مانندی است که از هوا فرودآید در سختی گرما و نیست شود. (آنندراج ) (منتهی الارب ).
سهام . [ س َه ْ ها ] (ع ص ) تیرانداز. (غیاث ) (آنندراج ). کمانکش . کماندار. تیرانداز. (ناظم الاطباء).
مسعودسعد.
سهام . [ س ُ ] (ع اِمص ) لاغری و باریکی . (غیاث ) (آنندراج ) (منتهی الارب ). || تغییر چهره . (غیاث ) (آنندراج ). تغییر رای . (منتهی الارب ). || بیماری شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).