کلمه جو
صفحه اصلی

مرمر


مترادف مرمر : رخام

فارسی به انگلیسی

alabaster, marble

marble


عربی به فارسی

مرمرسفيد , رخام گچي


فرهنگ اسم ها

اسم: مرمر (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: marmar) (فارسی: مَرمَر) (انگلیسی: marmar)
معنی: نوعی سنگ آهکی و سخت، ( مجاز ) سفید چهره و زیبا، ( در علوم زمین ) نوعی سنگ دگرگون شده ی آهکی که به علت زیبایی در کارهای مجسمه سازی و نماسازی ساختمان ها به کار می رود، نوعی سنگ دگرگون شده آهکی که به علت زیبایی در مجسمه سازی و نماسازی ساختمانها به کار می رود

(تلفظ: marmar) (در علوم زمین) نوعی سنگ دگرگون شده‌ی آهکی که به علت زیبایی در کارهای مجسمه سازی و نماسازی ساختمان‌ها به کار می‌رود ؛ (به مجاز) سفید چهره و زیبا .


فرهنگ فارسی

یک قسم سنگ که ا اجتماع دانه های متبلور آهکی دراثرفشاروتاثیرحرارت ایجادشودوبعلت وجودموادخارجی خطهای رنگین در آن است
( اسم ) به مرمر افتادن . بحرکت آمدن وطغیان احساست جنسی و سرمستی وهیجان ناشی از آن ( اصلا این اصطلاح مخصوص سرمستی شهوی حیوانات مخصوصا گربه است اما آنرا در مورد انسان هم بکار میبرند )
صدای گربه مست

فرهنگ معین

(مَ مَ ) [ یو. لا. ] (اِ. ) یکی از اشکال طبیعی کربنات کلسیم است . در اصطلاح معماری به هر نوع سنگ آهک متراکم صیقل پذیر مرمر گفته می شود و دارای اقسام مختلف است و به رنگ های زرد، سبز، ارغوانی ، قرمز، خاکستری و رگه دار دیده می شود.

لغت نامه دهخدا

مرمر. [ م َ م َ ] ( ع اِ ) نوعی از چادرهای زنان. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || قسمی از پارچه سفید اعلا. ( ناظم الاطباء ). ململ. رجوع به ململ شود. || انار بسیارآب بی پیه. || نازک و نرم و لرزان از هرچیزی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

مرمر. [ م َ م َ ] ( اِ ) یا سنگ مرمر. رخام ، که سنگی است. ( منتهی الارب ). رخام یا نوعی از رخام که سخت تر و شفافتر از آن است. یک قطعه از آن مرمرة باشد. ( از اقرب الموارد ). سنگ رخام. ( دهار ). رخام. ( مهذب الاسماء ). نوعی از رخام سفید است نیکوترین آن را از معدن سنگ جزع آورند و آن بهترین انواع رخام است به یونانی اسطریطس خوانند و بعضی گویند اسطریطس جزع است و به یونانی الوفرسطس گویند. ( از مفردات ابن البیطار ص 153 ج 4 ). یک نوع سنگ آهکی بسیار سخت که بخوبی میتوان آن را هموار کرده جلا داد و در بناها و صنایع آن را برای زینت بکار میبرند. ( ناظم الاطباء ). سنگی است شفاف و روشن سفید یا به رنگهای دیگر.سنگ شفاف معدنی به الوان مختلف و بیشتر سفید. حجرالشطوط. قسمی سنگ آهکی نسبةً سخت و متبلور که از بلورهای ریز اسپات ( بلورهای کلسیت ) متبلور شده در سیستم رومبواِدریک به وجود آمده است. سنگ مرمر را جزء سنگهای دگرگونی محسوب میدارند زیرا خمیر آهکی موجود در بین بلورهای کلسیت بر اثر فشار در موقع چین خوردگیها مجداً متبلور شده و مرمر را به وجود می آورد. سنگ مرمر سختی بالنسبه جالب دارد ولی با آهن و پولاد خط برمیدارد و چون صیقلی میشودو جلاپذیر است آن را جهت نمای ابنیه به کار میبرند. در ایران معادن سنگ مرمر بسیار است خصوصاً در مشهد ناحیه خلج و اطراف یزد مرمرهای مرغوبی وجود دارد. مرمر دارای اقسام مختلف است و برنگهای زرد، سبز، ارغوانی ، قرمز، خاکستری و رگه دار دیده میشود :
همیشه تا چو بر دلبران بود مرمر
همیشه تا چو لب نیکوان بود مرجان.
فرخی.
ره کوشک یکسر زساده رخام
زمین مرمر و کنگره عود خام.
اسدی.
بر کمر کوهها ز شدت سرما
مرمر چون آب گشته آب چو مرمر.
مسعودسعد.
عقرب ندانم اما دارد مثال ارقم
از رنگ خشت پخته سنگ رخام و مرمر.
خاقانی.
گر تو سنگ خاره و مرمر بوی
چون به صاحب دل رسی گوهر شوی.
مولوی.
دمیة؛ پیکر منقوش از سنگ مرمر و عاج و مانند آن. ( منتهی الارب ).

مرمر. [ م َ م َ ] (ع اِ) نوعی از چادرهای زنان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || قسمی از پارچه ٔ سفید اعلا. (ناظم الاطباء). ململ . رجوع به ململ شود. || انار بسیارآب بی پیه . || نازک و نرم و لرزان از هرچیزی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


مرمر. [ م َ م َ / م ِ م ِ ] (اِ) صدای گربه ٔ مست . (یادداشت مرحوم دهخدا).
- به مرمر آمدن ؛ به مرمر افتادن . مرمر زدن . مرمر کردن . آواز کردن گربه به مستی .
- مرمر زدن ؛ آواز برآوردن گربه ٔ به گشن آمده . (یادداشت مرحوم دهخدا).
- مرمرکردن ؛ مرمر زدن . آواز برآوردن گربه به گاه گشن آمدن یا هنگام نوازش بچه ٔ خود. (یادداشت مرحوم دهخدا).


مرمر. [ م َ م َ ] (اِ) یا سنگ مرمر. رخام ، که سنگی است . (منتهی الارب ). رخام یا نوعی از رخام که سخت تر و شفافتر از آن است . یک قطعه از آن مرمرة باشد. (از اقرب الموارد). سنگ رخام . (دهار). رخام . (مهذب الاسماء). نوعی از رخام سفید است نیکوترین آن را از معدن سنگ جزع آورند و آن بهترین انواع رخام است به یونانی اسطریطس خوانند و بعضی گویند اسطریطس جزع است و به یونانی الوفرسطس گویند. (از مفردات ابن البیطار ص 153 ج 4). یک نوع سنگ آهکی بسیار سخت که بخوبی میتوان آن را هموار کرده جلا داد و در بناها و صنایع آن را برای زینت بکار میبرند. (ناظم الاطباء). سنگی است شفاف و روشن سفید یا به رنگهای دیگر.سنگ شفاف معدنی به الوان مختلف و بیشتر سفید. حجرالشطوط. قسمی سنگ آهکی نسبةً سخت و متبلور که از بلورهای ریز اسپات (بلورهای کلسیت ) متبلور شده در سیستم رومبواِدریک به وجود آمده است . سنگ مرمر را جزء سنگهای دگرگونی محسوب میدارند زیرا خمیر آهکی موجود در بین بلورهای کلسیت بر اثر فشار در موقع چین خوردگیها مجداً متبلور شده و مرمر را به وجود می آورد. سنگ مرمر سختی بالنسبه جالب دارد ولی با آهن و پولاد خط برمیدارد و چون صیقلی میشودو جلاپذیر است آن را جهت نمای ابنیه به کار میبرند. در ایران معادن سنگ مرمر بسیار است خصوصاً در مشهد ناحیه ٔ خلج و اطراف یزد مرمرهای مرغوبی وجود دارد. مرمر دارای اقسام مختلف است و برنگهای زرد، سبز، ارغوانی ، قرمز، خاکستری و رگه دار دیده میشود :
همیشه تا چو بر دلبران بود مرمر
همیشه تا چو لب نیکوان بود مرجان .

فرخی .


ره کوشک یکسر زساده رخام
زمین مرمر و کنگره عود خام .

اسدی .


بر کمر کوهها ز شدت سرما
مرمر چون آب گشته آب چو مرمر.

مسعودسعد.


عقرب ندانم اما دارد مثال ارقم
از رنگ خشت پخته سنگ رخام و مرمر.

خاقانی .


گر تو سنگ خاره و مرمر بوی
چون به صاحب دل رسی گوهر شوی .

مولوی .


دمیة؛ پیکر منقوش از سنگ مرمر و عاج و مانند آن . (منتهی الارب ).
- مثل مرمر ؛ سخت سپید و شفاف .
- مرمر بلغمی ؛ گونه ای مرمر است که در ساختمانش مقداری میکا نیز وجود دارد ودارای طبقات متحدالمرکز میباشد.
- مرمر سبز ؛ سنگی است نسبةً سخت که ترکیب اصلیش کربنات آبدار طبیعی مس است و رنگ سبز خوشرنگی دارد و بلورهای آن هشت وجهی است و در سیستم رومبوادریک متبلور میشود. معدنش در سیبری فراوان است . این سنگ را بیشترمالاکیت نامند.
- مرمر قم ؛ گونه ای سنگ گچی که به آلباتر مشهور است . سختی آن از مرمر معمولی کمتر است و از آن برخی لوازم زینتی (قاب عکس و پایه ٔ چراغ ) میسازند.
|| هر چیز نازک و لطیف و نرم و لرزان . (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

نوع سنگ آهکی سخت که در مجسمه سازی و نماسازی ساختمان به کار می رود.

دانشنامه عمومی

مُرْمُرْ:(mormor) در گویش گنابادی یعنی لرزش ، حالت و احساسی که هنگام نوازش اندام بدن دست می دهد و شبیه برق گرفتگی است ، مور مور شدن


دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:سنگ

جدول کلمات

رخام

پیشنهاد کاربران

مرمر :[ اصطلاح سنگ بری] واژه مرمر در اصطلاح سنگبری به طور معمولی به کلیه سنگهای کربناته ، که قابل برش و صیقل باشند و به عنوان سنگ نما استفاده می شود اطلاق می گردد . این گروه از سنگها به طور معمول ازکلسیت یا دولومیت تشکیل شده اند و کلیه سنگهایی را که تماما” از caco3 یا از caco3 و Mgco3 و یا ترکیبی از این دو شکل تشکیل شده باشند ، شامل می شوند .
این دسته از سنگها در اکثر نقاط دنیا جهت تهیه سنگهای ساختمانی و یا سنگهای خرد شده یا سنگهای نما و تزئینی مورد استفاده قرار می گیرند در اصطلاح زمین شناسی و سنگ شناسی مرمر به سنگهای کربناتی که تحت تاثیر دگرگونی قرار گرفته اند اطلاق می گردد .
در تجارت سنگهای تزئینی و نما جهت مشخص کردن مرمرهای واقعی از واژه انیکس ( Onix ) استفاده می شود .


نوخندان


کلمات دیگر: