سکولاریتهٔ فرانسوی یا لائیسیته (به فرانسوی: laïcité) به دخالت نکردن دین در امور دولتی گفته می شود همان طور که دولت در امور دینی دخالت نمی کند. سکولاریسم فرانسوی سرگذشت طولانی دارد اما رژیم کنونی بر اساس قانون ۱۹۰۵ فرانسه برای تفکیک کلیساها و دولت (en) است. در طول قرن بیستم مفهوم لائیسیته از مفهوم اصلی اش (عدم مداخله دین و سیاست) به معنای برابری همه ادیان تغییر و گسترش یافت، اگرچه تفسیری محدودتر از این اصطلاح پس از سال ۲۰۰۴ ارائه شد. واژه نامه ها معمولاً laïcité را به سکولاریته یا سکولاریسم ترجمه می کنند اگرچه گاهی رقیبان مخالف لائیسیته آن را در ترجمه زبان انگلیسی به laicity و laicism نیز تغییر دادند. در حالی که این اصطلاح در سال ۱۸۷۱ در مجادله حذف مبلغان و دستورهای دینی و مذهبی از مدارس ابتدایی ابداع شد اما تاریخ اصطلاح لائیسیته به ۱۸۴۲ بر می گردد.
سکولاریسم
فرانسه
جدایی دین از سیاست
در تصویب قطعی و رسمی آن، لائیسیته قاعده اصلی جدایی کلیسا (یا دین) و دولت است. در ریشه شناسی واژه ها، laïcité اسمی ست که با افزودن پسوند -ité(در انگلیسی -ity و در لاتین -itās) به صفت لاتینی lāicus ایجاد شده، واژه ای بیگانه از زبان یونانی، λᾱϊκός با تلفظ lāïkós به معنی «از مردم» و «عامی»، صفتی که از اسم λᾱός با تلفظ lāós به معنی «مردم» می آید.
لائیسیته مفهومی سیاسی است که بر حسب آن، از یکسو، دولت (به معنای État یا State که شامل سه قوای مقننه، اجرایی و قضائی می شود) و بخش عمومی (Sphère publique) از هیچ دینی پیروی نمی کنند و از سوی دیگر، دین، با برخورداری از همهٔ آزادی ها در جامعهٔ مدنی، هیچ قدرت سیاسی ای اعمال نمی کند.لائیسیته از زبان یونانی گرفته شده است. اگر بخواهیم تعریفی از آن ارائه دهیم می توان گفت: «دولت (در معنای بالا) که از هیچ دینی پیروی نمی کند و دین در جامعه مدنی آزادانه به فعالیت می پردازد اما دین در سیاست هیچ گونه قدرتی اعمال نمی کند». این مفهوم ریشه در نوشتارهای روشنگرانی مانند دنیس دیدرو، ولتر، جان لاک، پدران بنیانگذار ایالات متحده مانند جیمز مدیسون، توماس جفرسون، توماس پین و در فرانسه از طریق قانون های ژول فری (Jules Ferry) و در نوشتارهای آزاداندیشان، ندانم گویان و بی خدایان مدرن همچون برتراند راسل، رابرت اینگرسول و سم هریس دارد.
صفت «laïque» در فرانسوی که ابتدا متضاد «clérical» بود، می تواند به معنی مستقل از سلطه مذهب هم به کار رود.
سکولاریسم
فرانسه
جدایی دین از سیاست
در تصویب قطعی و رسمی آن، لائیسیته قاعده اصلی جدایی کلیسا (یا دین) و دولت است. در ریشه شناسی واژه ها، laïcité اسمی ست که با افزودن پسوند -ité(در انگلیسی -ity و در لاتین -itās) به صفت لاتینی lāicus ایجاد شده، واژه ای بیگانه از زبان یونانی، λᾱϊκός با تلفظ lāïkós به معنی «از مردم» و «عامی»، صفتی که از اسم λᾱός با تلفظ lāós به معنی «مردم» می آید.
لائیسیته مفهومی سیاسی است که بر حسب آن، از یکسو، دولت (به معنای État یا State که شامل سه قوای مقننه، اجرایی و قضائی می شود) و بخش عمومی (Sphère publique) از هیچ دینی پیروی نمی کنند و از سوی دیگر، دین، با برخورداری از همهٔ آزادی ها در جامعهٔ مدنی، هیچ قدرت سیاسی ای اعمال نمی کند.لائیسیته از زبان یونانی گرفته شده است. اگر بخواهیم تعریفی از آن ارائه دهیم می توان گفت: «دولت (در معنای بالا) که از هیچ دینی پیروی نمی کند و دین در جامعه مدنی آزادانه به فعالیت می پردازد اما دین در سیاست هیچ گونه قدرتی اعمال نمی کند». این مفهوم ریشه در نوشتارهای روشنگرانی مانند دنیس دیدرو، ولتر، جان لاک، پدران بنیانگذار ایالات متحده مانند جیمز مدیسون، توماس جفرسون، توماس پین و در فرانسه از طریق قانون های ژول فری (Jules Ferry) و در نوشتارهای آزاداندیشان، ندانم گویان و بی خدایان مدرن همچون برتراند راسل، رابرت اینگرسول و سم هریس دارد.
صفت «laïque» در فرانسوی که ابتدا متضاد «clérical» بود، می تواند به معنی مستقل از سلطه مذهب هم به کار رود.
wiki: لائیسیته