کلمه جو
صفحه اصلی

مهروان

فرهنگ اسم ها

اسم: مهروان (پسر) (فارسی) (تلفظ: meh ravān) (فارسی: مِهروان) (انگلیسی: meh ravan)
معنی: دارای روان بزرگ، دارای روح بزرگ، ( مِه = مِهتر و بزرگتر، روان )

(تلفظ: meh ravān) (مِه = مِهتر و بزرگتر + روان) ، دارای روان بزرگ ، دارای روح بزرگ .


دانشنامه عمومی

تک همچون خورشید


مهروان نام شهری بود که پیش از این در طبرستان وجود داشت. این شهر در شرق ساری و در نزدیکی نکای کنونی بوده است. عده ای مهدی رجه را همان مهروان باستانی می دانند. از مهروان در ده فرسخی ساری و دارای مسجد و پادگانی هزار نفری یاد کرده اند که رودی به نام خود دارد که عوام آن را «مهربان رود» گویند.
اسلامی، حسین. مازندران در تاریخ. ج.یک. ساری: شلفین، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۰۰-۱۷۸-۹. صفحه ۱۶۴.


کلمات دیگر: