ساس
فارسی به انگلیسی
bug
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
نام یکی از آبادیهای دهستان زانوس رستاق بخش کجور شهرستان نوشهر است
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
ساس . (اِ) مادرزن . (جهانگیری ) (برهان ) (شعوری ) (استینگاس ) (ناظم الاطباء). به این معنی هندی است . (جهانگیری ) (برهان ).
ساس . (اِخ ) نام طایفه ای قدیم از ایرانیان . (شعوری ) (استینگاس ) (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ قبل و ساسان شود.
ساس . (اِ) فقیرو گدا و مفلس . (شعوری ) (استینگاس ) (ناظم الاطباء).
ساس . (اِخ ) نام یکی از آبادیهای دهستان زانوس رستاق ، بخش کجور شهرستان نوشهر است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 در ذیل زانوس رستاق ) (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 148).
ساس . (ص ) پاکیزه و لطیف . (جهانگیری ) (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). لطیف . (اوبهی ). لطیف و نازک و خوب . (شعوری ). لطیف و پاکیزه و خوشنماو ظریف و زیبا. (ناظم الاطباء) (استینگاس ). در فرهنگ نظام آمده : خان آرزو در سراج اللغات گوید: «ساس در جهانگیری و غیره بمعنی لطیف و پاکیزه نیز آمده چون سند آن را ننوشته اند اغلب که سپاس را که در نسخه ٔ وفائی بمعنی لطف آورده لطیف خوانده بر این تقدیر دو تصحیف واقع شده یک در لفظ و دیگر در معنی » از فاضلی مثل آرزو بعید است که چنین سوء ظنی در حق فاضل دیگر (مؤلف جهانگیری ) داشته اگر معاصر هم می بودند احتمال حسد میرفت . در سنسکریت «سار»بمعنی «عمده و قوی و اعلی » هست و تبدیل «را» به «سین » بسیار است - انتهی .
ساس . (ع اِ) اصل مردم و شمشاد (!) (مهذب الاسماء).
ساس . (ع اِ) کرم خوردگی دندان . (تاج العروس ) (ترجمه ٔ ترکی قاموس ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). سیاهی است در دندان . (شرح قاموس ). || دندانی است که خورده شده است . (شرح قاموس ) (تاج العروس ) (ترجمه ٔترکی قاموس ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). بن دندان کرم خورده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ساس . (ع اِ) نگهبان . (منتهی الارب ). و اصل آن سائس است چون هار و هائر. (تاج العروس ) (شرح قاموس ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
Cimex lectularius
Cimex hemipterus (C. rotundatus)
Cimex pilosellus
Cimex pipistrella
سرده Leptocimex
سرده Haematosiphon
سرده Oeciacus
تحقیق در عملیات و کنترل پروژه
کنترل کیفیت
توسعه نرم افزار پلیکیشن
انبار داده (استخراج، انتقال، بارگیری)
چندسکویی و نرم افزار کنترل از راه دور
این نرم افزار به لحاظ محاسباتی بسیار قدرتمندتر از نرم افزارهای آماری دیگر چون SPSS و S-PLUS می باشد. نسخه های مختلفی از این نرم افزار اریه گردیده که جدیدترین نسخه نسخه ۹٫۲ می باشد. یکی از نقاط قوت این نرم افزار این است که به کاربران اجازه می دهد که تحلیل های آماری را در هر سطحی از پیچیدگی انجام دهند. این نرم افزار احتیاج به برنامه نویسی دارد و مانند نرم افزار Spss همه کارها با منوها انجام نمی شود.
انواع تجزیه و تحلیلهای سریهای زمانی، انواع مدلهای خطی و غیر خطی، روشهای چند متغیره پیوسته و گسسته، کنترل کیفیت، آمار توصیفی، انواع تحلیلهای گرافیکی و نموداری، انواع تحلیلهای ماتریسی و … را می توان توسط این نرم افزار انجام داد. این نرم افزار دارای Help بسیار قوی می باشد که هر کاربری به راحتی می تواند موارد موردنیاز خود را آموزش ببیند.
دانشنامه آزاد فارسی
حشرهای به رنگ قهوه ای قرمز، مسطح و بدون بال با نام Cimex lectularius، و دارای قطعات دهانی سوراخ کننده. ساس ها روز را در لای ملافه ها می گذرانند و در شب از خون انسان تغذیه می کنند. این جانوران در درزها تخم می گذارند. پس از چند روز به پوره، یا فرم کوچک و بالغ حشره، تبدیل می شوند و طی دَه هفته پنج نوبت پوست اندازی می کنند تا به اندازه بالغ برسند. بالغان، در صورت نداشتن مزاحم، قادرند تا چندین سال ادامه حیات دهند.
نمایش نامه ای کمدی در نُه تابلو، نوشتۀ ولادیمیر مایاکوفسکی، به زبان روسی، نخستین اجرا در ۱۹۲۹. در تابلوهای اول تا چهارم، که داستان آن در دهۀ ۱۹۲۰ می گذرد، شخصیت اصلی نمایش، پریسیپکین، با دختر آرایشگری به نام اِلزویر رنسانس ازدواج می کند. استعارۀ «سرخ» در ترکیب های وصفی ای همچون «ازدواج سرخ»، «ژامبون سرخ»، و جز آن ها به کمونیسم سرخ شوروی اشارت می دهد که پریسپیکین با انتساب خود بدان آزمندی اش را سیراب می کند. ۵۰ سال بعد، دو نمونه از موجودات قدیم، پریسپیکین و یک ساس، که در زیرزمینی یخ بسته اند، یافته می شوند. مقامات تصمیم می گیرند این دو موجود ذی قیمت را به زندگی بازگردانند. پریسپیکین محیط محل اقامت خود را به ویروس های دورۀ زندگی خود در ۵۰ سال پیش آلوده می کند. او را در قفسی می نهند و مسئولیت غذادادن به ساس را در باغ وحش به عهده اش می گذارند. ساس اوج خلاقیت نمایشی مایاکوفسکی به شمار می رود. طنز و اندوه به هم می آمیزند تا حملات شاعر انقلابی به همۀ مظاهر خرده بورژوازی با استهزایی کشنده همراه شود.
گویش مازنی
بید
نام دهکده ای از دهستان زانوس رستاق نوشهر
۱جوی های کوچک در دو طرف جوی بزرگتر جهت هدایت آب به شالی زار ...
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
همچنین واژه �سیاست� که از واژه پارسی پهلوی �ساستار� به معنی �فرمانروای ستمگر� گرفته شده است نیز به معنی �رپش خشک و سرکوبگرانه� در کشورداری است.