مترادف شایع : رایج، ساری، متداول، پراکنده، جاری، گسترده، منتشر، آشکار، فاش
متضاد شایع : نامتداول
برابر پارسی : فاش، پراکنده، همه گیر
abroad, household word, new, out, rampant, regnant, reputed, rife, widespread
prevalent, rife, spread abroad, going abroad
رایج، ساری، متداول ≠ نامتداول
پراکنده، جاری، گسترده، منتشر
آشکار، فاش
۱. رایج، ساری، متداول
۲. پراکنده، جاری، گسترده، منتشر
۳. آشکار، فاش ≠ نامتداول