کلمه جو
صفحه اصلی

زلزله


مترادف زلزله : پس لرزه، زمین لرزه

برابر پارسی : زمین لرزه، بومهن

فارسی به انگلیسی

earthquake


earthquake, temblor

earthquake, quake, temblor


فارسی به عربی

زلزال

مترادف و متضاد

earthquake (اسم)
زلزله، زمین لرزه

temblor (اسم)
زلزله

seism (اسم)
زلزله

فرهنگ فارسی

زمین لرزه، لرزش وجنبش شدید، چین خوردگی زمین
۱ - ( مصدر ) لرزانیدن ( زمین ) . ۲ - ترسانیدن . ۳ - ( اسم ) لرزش . ۴ - ( اسم ) ارتعاش و جنبش و حرکات ناگهانی پوسته جامد کره زمین که در صورت شدت ساختمانها و شهرها را خراب میکند و جمع کثیری را هلاک میکند . حرکات زمین براثر زلزله به دو قسم انجام میشود : یا حرکات افقی است که زمین مانند گهواره حرکت میکند یا عمودی است که به صورت بالا و پایین رفتن نوسانات ظاهر میشوند و معمولا نوع دوم خطرناک تر است زمین لرزه .
یا ترسانیدن نیک جنبانیدن

فرهنگ معین

(زِ لْ زِ لِ ) [ ع . زلزلة ] ۱ - (اِمص . ) لرزش . ۲ - (اِ. ) تکان و جنبش شدید یا خفیف پوستة کرة زمین .

لغت نامه دهخدا

زلزله . [ زَ زَ / زِ زِ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِ) رجفه . لرز. لرزه . لرزش . جنبش سخت و حرکت شدید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). جنبش زمین و زمین لرزه که بومهن و بومهین نیز گویند. (ناظم الاطباء). بومهن . بومهین . (صحاح الفرس ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). لغزش ، ارتعاش ، جنبش و حرکات ناگهانی پوسته ٔ جامد کره ٔ زمین که در صورت شدت ساختمانها و شهرها را خراب و جمع کثیری را هلاک می کند. زلزله ها معمولاً بسبب لغزش توده های سنگ ، فعالیت های آتشفشانی و بالاخره ریزش سقف غارهای بزرگ زیرزمینی حادث میشود. نقطه ٔ زیرزمینی منشاء زلزله را کانون و نقطه ٔ سطح زمین را که مستقیماً بالای کانون زلزله واقع است ، مرکز زلزله نامند. امتداد زلزله ممکن است طولی یا عرضی یا دورانی موجی باشد که نوع اخیر موجب حرکات و ویرانی شدیدتر میشود و اگر در کف دریاها این وضع بوجود آید، موجب بوجود آمدن امواج شدید و خطرناک میگردد که گاهی سرعت این امواج از 800 کیلومتر در ساعت متجاوز می شود و ارتفاع آنها تا 20 متر هم می رسد.اگرچه نمی توان گفت نقطه ای از سطح زمین از زلزله مصون می باشد، ولی مناطقی در زمین یافت شده است که وقوع زلزله در آن منطقه ها فراوان است و این مناطق را کمربندهای زلزله نامیده اند و مهمترین آنها عبارتست از:
1 - کمربند اقیانوس کبیرکه شامل جبال آند، رشته ٔ ساحلی امریکای شمالی و امریکای مرکزی ، جزایرآلئوسین ، جزایر ژاپن ، جزایر فیلیپین ، جزایر هند شرقی و زلاند جدید می باشد.
2 - کمربند مدیترانه ای است که منطقه ٔ وسیعی از جبال مرتفع آسیای جنوبی و ناحیه ٔ دریای مدیترانه تا جبل الطارق راشامل می گردد. کمربندهای دیگری نیز وجود دارد که یا در خطوط آتشفشانهای زنده و یا در امتداد رشته ٔ کوههای جوان قرار دارند. باید دانست که کشور ما ایران در منطقه ٔ زلزله (کمربند مدیترانه ای ) قرار دارد و بر اثر زلزله ، خرابی های فراوانی از قدیم الایام در این کشوربوجود آمده است . (از فرهنگ فارسی معین و دایرة المعارف فارسی ). در قاموس کتاب مقدس آرد: اول پادشاهان 19: 11 گویند که قورح و رفقایش به زلزله ٔ عظیمی گرفتار گردیدند و زلزله ای که در کتاب قاموس 1:1 و کتاب زکریا 14: 5 وارد است یوسیفوس مورخ نیز متعرض آن گشته است و نیز مذکور میدارد که زلزله ٔ مرقوم بحدی شدید بود که کوهی را در حوالی اورشلیم منشق ساخته ... و یکی از علامات مخوف و ترسناکی که در وقت صلیب نمودن مسیح به ظهور رسید زلزله است ، چنانکه در انجیل متی 27: 51 و 45 مسطور است ... و زلزله هائی که در نبوت مرقوم افتاده ، اشاره به کثرت فتنه و فساد در ولایات و ممالک می باشد - انتهی :
برآید یکی باد با زلزله
ز گیتی برآرد خروش و خله .

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 210).


تا خزان تاختن آورد سوی باد شمال
همچو سرمازده با زلزله گشت آب زلال .

فرخی .


ز آینه ٔ سینه دید زلزله ٔ آه من
سقف فلک را به صبح کرد خراب و یباب .

خاقانی .


چار دیوار چون به زلزله ریخت
چه غم فوت آستانه خورم .

خاقانی .


دردا که تا سواد خراسان خراب گشت
دلها خراب زلزله ٔ درد کرده اند.

خاقانی .


- زلزله افتادن ؛ زلزله فتادن . زلزله درافتادن . لرزان و جنبان شدن . جنبش و لرزه افتادن در چیزی :
زلزله در زمین فتاد و خروش
از تکاپوی آن کُه رهبُر.

فرخی .


ز بانگ بوق و هول کوس هزمان
در افتد زلزله در هفت کشور.

عنصری .


وز نهیب مؤذن و بانگ نماز
اندر او افتد به تنشان زلزله .

ناصرخسرو.


زلزله ٔ غم فتاد در دل ویران
سوی مژه گنج شاهوار برافکند.

خاقانی .


- زلزله داشتن ؛ لرزان بودن . با طپش بودن :
هر خشت ز سر منزل امید به جایی است
از بس که زمین دل ما زلزله دارد.

طبعی سیستانی (از آنندراج ).


- زلزله ٔ صور ؛ کنایه از برانگیختگی دنیا وپیدایش روز قیامت است که با دمیده شدن صور اسرافیل مردگان از خاک برآیند و آماده ٔ قیامت گردند :
جهدی بکن چو زلزله ٔ صور در رسد
شاه دل تو کرده بود کاخ را رها.

خاقانی .


- زلزله گرفتن ؛ گرفتار آشوب و ویرانی شدن :
آنکه را خیمه به صحرای قناعت زده اند
گر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست .

سعدی .



زلزلة. [ زَ زَ ل َ ] (ع مص ) نیک جنبانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ): زلزل اﷲ الارض زَلزلة، زِلزالا، زَلزالا و زُلزالا؛ جنبانید خدا زمین را.(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). لرزیدن زمین . (آنندراج ). لرزانیدن زمین . (فرهنگ فارسی معین ). جنبانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن ) (دهار). || ترسانیدن . (فرهنگ فارسی معین ) (از اقرب الموارد). بی آرام ساختن کسی را. || (اِ) زمین لرزه . زلزله . (ناظم الاطباء). رجوع به زلزله شود.


( زلزلة ) زلزلة. [ زَ زَ ل َ ] ( ع مص ) نیک جنبانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ): زلزل اﷲ الارض زَلزلة، زِلزالا، زَلزالا و زُلزالا؛ جنبانید خدا زمین را.( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). لرزیدن زمین. ( آنندراج ). لرزانیدن زمین. ( فرهنگ فارسی معین ). جنبانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان القرآن ) ( دهار ). || ترسانیدن. ( فرهنگ فارسی معین ) ( از اقرب الموارد ). بی آرام ساختن کسی را. || ( اِ ) زمین لرزه. زلزله. ( ناظم الاطباء ). رجوع به زلزله شود.
زلزله. [ زَ زَ / زِ زِ ل َ / ل ِ ] ( از ع ، اِ ) رجفه. لرز. لرزه. لرزش. جنبش سخت و حرکت شدید. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). جنبش زمین و زمین لرزه که بومهن و بومهین نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). بومهن. بومهین. ( صحاح الفرس ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). لغزش ، ارتعاش ، جنبش و حرکات ناگهانی پوسته جامد کره زمین که در صورت شدت ساختمانها و شهرها را خراب و جمع کثیری را هلاک می کند. زلزله ها معمولاً بسبب لغزش توده های سنگ ، فعالیت های آتشفشانی و بالاخره ریزش سقف غارهای بزرگ زیرزمینی حادث میشود. نقطه زیرزمینی منشاء زلزله را کانون و نقطه سطح زمین را که مستقیماً بالای کانون زلزله واقع است ، مرکز زلزله نامند. امتداد زلزله ممکن است طولی یا عرضی یا دورانی موجی باشد که نوع اخیر موجب حرکات و ویرانی شدیدتر میشود و اگر در کف دریاها این وضع بوجود آید، موجب بوجود آمدن امواج شدید و خطرناک میگردد که گاهی سرعت این امواج از 800 کیلومتر در ساعت متجاوز می شود و ارتفاع آنها تا 20 متر هم می رسد.اگرچه نمی توان گفت نقطه ای از سطح زمین از زلزله مصون می باشد، ولی مناطقی در زمین یافت شده است که وقوع زلزله در آن منطقه ها فراوان است و این مناطق را کمربندهای زلزله نامیده اند و مهمترین آنها عبارتست از:
1 - کمربند اقیانوس کبیرکه شامل جبال آند، رشته ساحلی امریکای شمالی و امریکای مرکزی ، جزایرآلئوسین ، جزایر ژاپن ، جزایر فیلیپین ، جزایر هند شرقی و زلاند جدید می باشد.
2 - کمربند مدیترانه ای است که منطقه وسیعی از جبال مرتفع آسیای جنوبی و ناحیه دریای مدیترانه تا جبل الطارق راشامل می گردد. کمربندهای دیگری نیز وجود دارد که یا در خطوط آتشفشانهای زنده و یا در امتداد رشته کوههای جوان قرار دارند. باید دانست که کشور ما ایران در منطقه زلزله ( کمربند مدیترانه ای ) قرار دارد و بر اثر زلزله ، خرابی های فراوانی از قدیم الایام در این کشوربوجود آمده است. ( از فرهنگ فارسی معین و دایرة المعارف فارسی ). در قاموس کتاب مقدس آرد: اول پادشاهان 19: 11 گویند که قورح و رفقایش به زلزله عظیمی گرفتار گردیدند و زلزله ای که در کتاب قاموس 1:1 و کتاب زکریا 14: 5 وارد است یوسیفوس مورخ نیز متعرض آن گشته است و نیز مذکور میدارد که زلزله مرقوم بحدی شدید بود که کوهی را در حوالی اورشلیم منشق ساخته... و یکی از علامات مخوف و ترسناکی که در وقت صلیب نمودن مسیح به ظهور رسید زلزله است ، چنانکه در انجیل متی 27: 51 و 45 مسطور است... و زلزله هائی که در نبوت مرقوم افتاده ، اشاره به کثرت فتنه و فساد در ولایات و ممالک می باشد - انتهی :

فرهنگ عمید

۱. (زمین شناسی ) لرزش پوستۀ زمین، زمین لرزه.
۲. [عامیانه، مجاز] بچۀ بسیار شلوغ و پرسروصدا.

اصطلاحات

معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> زلزله
به بچه ای که خیلی شلوغ می کند می گویند.

دانشنامه آزاد فارسی

زِلزِله
نقشه گسل های زلزله در ایران
نقشه گسل های زلزله در ایران
نقشه گسل های زلزله در ایران
نقشه گسل های زلزله در ایران
(یا: زمین لرزه) حرکت ناگهانی سطوح زمین. علت ایجاد زمین لرزه ها آزادشدن تنش های حاصل از زمین ساخت است که طی زمان در سنگ ها جمع می شوند. به مطالعۀ زمین لرزه ها لرزه شناسی می گویند. بیشتر زمین لرزه ها در امتداد گسل ها (شکستگی ها یا گسیختگی ها) و نواحی بینیوف روی می دهند. حرکات زمین ساختِ صفحات بیشترین سهم را در ایجاد زمین لرزه ها دارند. وقتی دو صفحه از جلوی یکدیگر عبور کنند، ممکن است درهم قفل شوند. وقتی تنش کافی در این نقاط انباشته شد، سنگ ها ناگهان می شکنند و مجموعه ای از امواج کشسان یا اِلاستیک (امواج لرزه ای) آزاد می کنند. درنتیجه، صفحات ناگهان رها می شوند. نیروی زمین لرزه ها (بزرگی زمین لرزه) با مقیاس ریشتر و آثار (شدت) آن ها را با مقیاس مرکالی اندازه گیری می کنند. نقطه ای که منشأ زمین لرزه است کانون یا ژرف مرکز (مرکز درونی) زلزله، و نقطۀ روی سطح زمین، که درست بالای کانون زلزله قرار دارد، مرکز سطحی نامیده می شود. زمین لرزۀ ۲۷ مارس ۱۹۶۴ در ایالت آلاسکای امریکا بزرگ ترین زمین لرزۀ ثبت شده ای است که شدت آن۸.۳ تا۸.۸ درجه در مقیاس ریشتر بود. زمین لرزۀ ۱۹۰۶ سانفرانسیسکو در امریکا از معروف ترین زمین لرزه های تاریخ است که بزرگی آن حدود۸.۳ درجه در مقیاس ریشتر بود. به نظر می رسد مرگ آورترین و مخرّب ترین زلزلۀ تاریخ بشر، در چین (۱۵۵۶) روی داده باشد. در ۱۹۸۷، زمین لرزه ای در کالیفرنیا با اندازه گیری امواج حاصل از فشار زیر سطحی با موفقیت پیش بینی شد. تلاش هایی که برای پیش بینی زمین لرزه صورت می گیرد عبارت اند از مطالعۀ پدیده هایی مانند تغییر در گازهای خروجی از پوسته، اندازه گیری سطح آبِ چاه ها، تغییر شکل ِ جزیی سنگ های سطح زمین، توالیِ لرزه های ضعیف، و بررسی رفتار حیوانات. احتمال جلوگیری از زمین لرزه ها بسیار بعید است، امّا به هر حال می توان لغزش سنگ ها را در نقاط حرکت آرام کرد یا در نقاطی که لغزش متوقف شده است، آن را به راه انداخت. این عمل با استخراج یا تزریق مقادیر فراوان آب به زیر زمین امکان پذیر است، چراکه آب همانند روان ساز عمل می کند و در مجموع، موجب کاهش فشار می شود. فعالیت های بشر نیز ممکن است موجب زمین لرزه شوند. معدن کاوی و استخراج آب یا نفت سبب فرونشینی زمین می شود که به ایجاد زمین لرزه ها کمک می کند. ساخت سدهای بزرگ و آزمایش های هسته ای زیرزمینی نیز گاهی با زمین لرزه مرتبط اند. بیشتر زمین لرزه ها در دریا روی می دهند و خسارات کمی به بار می آورند، امّا وقتی زمین لرزه ای شدید در ناحیه ای با تراکم جمعیت بالا روی دهد، موجب تخریب زیاد و تلفات جانی فراوان می شود. این زلزله ها را تسونامی (سونامی) می خوانند. شدیدترین تسونامی در ۲۰۰۵ در منطقه ای وسیع در جنوب شرقی، مشرق و شبه قارۀ هند روی داد که تلفات و خسارات فوق العاده ای برجای گذاشت. هنوز راهی برای پیشگویی مطمئن زمین لرزه وجود ندارد، هر چند اخیراً نظریۀ خلأ یا کمبود لرزه ای در تعیین مکان احتمالی زمین لرزه های مشابه موفق بوده است. در گسلِ سان آندرآس، در کالیفرنیا، دو صفحۀ امریکای شمالی و اقیانوس آرام از کنار هم می گذرند و به همین سبب، این منطقه جایگاه معروف زمین لرزه های بزرگ است. زمین لرزه ها باعث حرکت قطب شمال جغرافیایی به سمت ژاپن، با میزان ۶ سانتی متر در هر ۱۰۰ سال می شوند، زیرا بیشتر زمین لرزه ها در حاشیه های اقیانوس آرام روی می دهند و قطب شمال جغرافیایی را به سمت مرکز سطحی زمین لرزه ها منحرف می کنند.زلزله در ایران. ایران از نقاط زلزله خیز دنیاست. از حدود ۱۵۰۰ تاکنون بیش از ۱۷۰ زمین لرزۀ بزرگ در مناطق مختلف ایران اتفاق افتاده است که در حدود یک سوم آن به تبریز و نقاط دیگر آذربایجان، بیش از ۴۰ مورد به خراسان و کوه های ساحلی دریای خزر و بقیه به سایر نواحی ایران مربوط می شود. قطران، شاعر معروف در توصیف زلزلۀ مرگبار تبریز قصیده ای دارد. زلزله های نیشابور (۵۴۰، ۶۰۵، ۶۷۹ و ۸۰۸)، زمین لرزه های تبریز (۲۴۴، ۴۳۴ و ۱۱۳۴) در تاریخ ثبت شده اند. در دهه های اخیر نیز زلزله های شدید در طرود (۱۳۳۱) بوئین زهرا (۱۳۴۱) طبس (۱۳۵۷)، اردبیل، رودبار (۱۳۶۸) تلفات و خسارات هنگفت به بار آورده است؛ امّا هولناک ترین زلزلۀ سال های اخیر زمین لرزۀ بَم است که علاوه بر مرگ ده ها هزار تن و ویرانی شهر، ارگ معروف و تاریخی بم را، که بزرگ ترین بنای خشتی جهان بود، ویران کرد.

فرهنگ فارسی ساره

زمین لرزه، بومهن


فرهنگستان زبان و ادب

[ژئوفیزیک] ← زمین لرزه

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] زلزلة. نیک جنبانیدن ، رجفة ، شدت لرزش را گویند.
سوره زلزال نود و نهمین سوره از قرآن است و دارای 8 آیه است که مفهوم واژه زلزله در این سوره آمده است.
«اذا زلزلت الارض زلزالها» ؛ چون زمین هنگام رسدن قیامت لرزش خود را بکند . زلزال در این آیه مفعول مطلق نوعی است یعنی لرزش معهود مقرر خود را.
از امام صادق (ع) روایت شده که چون زنا شایع شود زلزله پدید آید .
محمد بن سلیمان دیلمی گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم زلزله چیست ؟ فرمود: آیتی از ایات پروردگار . عرض کردم: سبب آن چیست ؟ فرمود: خداوند ملکی را بر رگهای زمین گماشته که چون بخواهد از زمین را بلزرزاند او را امر کند که فلان رگ را به حرکت در آور، و چون رگ به حرکت در آید آن قسممت زمین که به آن رگ مربوط است بلرزد .
نیز از آن حضرت آمده که این زمین لرزه و امثال آن هشدار و ارعاب است از جانب خداوند که مردم بترسند و از معصیت دست بردارند .

گویش اصفهانی

تکیه ای: zeminlarza
طاری: ziminlarza
طامه ای: zelzela
طرقی: zelzela
کشه ای: zelzela
نطنزی: zeminlarzeš


گویش مازنی

/zelzele/ زلزله - جیرجیرک

۱زلزله ۲جیرجیرک


واژه نامه بختیاریکا

تِینا؛ زِمین جُمِبِش؛ جُم جُم
درگنا

جدول کلمات

زمین لرزه

پیشنهاد کاربران

جمع زلزله = زلازل. [ زَ زِ ] ( ع اِ ) بلاها. سختی ها. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . || ج ِ زلزله. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
بلرزند از نهیب او نهنگان
بلرزد کوه سنگین از زلازل.
منوچهری.
از شکل بروج و از منازل
افتاده سپهر در زلازل.
نظامی.

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
تایوژ ( اوستایی: تَئُژیَ )
سِپاندیت ( سنسکریت: سْپاندیتَ )
سِپایات ( سنسکریت: سْپْهایات )
اودویگ udvig ( سنسکریت: اودوِگَ )

تکانش

طبق داستان های ارمنستانی وقتی که ژ اِ ژ آله حرکت می کند ابر سیاه می شوند باران می آید و هندو کله ظهور می کند

واژه ی زلزله اربی نیست. . . . واژه زلزله گویشی دیگر از واژه دلدله است که در آن دل به معنای تکان دادن است. بدل شدن د به ز در واژگان دمان - زمان و پدیرفت - پذیرفت نیز دیده میشود. افزون بر این ترکیب آشنای دل دل زدن به معنای لرزیدن و تکان خوردن است همانطور که در کوردی و لوری دلک delek دادن به معنای هُل دادن تکان دادن است. دانستنی است دل به معنای تکان همخانواده نیست با واژه دل به معنای قلب زیرا این یکی پس از چندین بار بدل شدن آواها از واژه سنسکریت زارت - هارت heart به دست آمده است.

در لرزش به معنی رقص ویبره ملودی زبان

زلزله= بهمن بوهمن بوهمین و برهمن و دیو شیطان بودن چون در اوستای مقدس هر عوامل طبیعی یک موکلی داشته است و لذا نوکل بدی هارا برهمن نیگفته اند و یا شاید نام برهمن بوهمن بوده چون ما متاسفانه غیر حجاری بیستون لوح منشور کوروش که آنهم در زیر خاک بوده با ستونهای تخت جمشید که در زمان پهلوی کاوشگران از زیر خاک بیرون کشیدند هیچ مدرکی نداریم و حضرت حکیم فردوسی بعداز سیصد سال از اقوال مردم توانست چنان گنج گرانی بنام شاهنامه را رقم بزند حال بوهمن یا برهمن فرقی نمیکند و باید دل به شعر حافظ بندیم بعضی شکسته خوانند بعضی نشسته خوانند چون خواجه نیست اکنون گم کرده مدعا را

پس لرزه، زمین لرزه


کلمات دیگر: