کلمه جو
صفحه اصلی

ازیریس

مترادف و متضاد

osiris (اسم)
ازیریس

فرهنگ فارسی

رب النوع مصر قدیمحامی امواتشوهرایزیس و پدر هوروس .

لغت نامه دهخدا

ازیریس. [ اُ ] ( اِخ ) شکل یونانی اسم ازیری که مصریان قدیم بیکی از خدایان عمده خویش میدادند. وی خدای آفتاب غروب کننده و حامی اموات ، شوهر ایزیس و پدر هُروس بود. و رجوع بفرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ص 137 و ایران باستان تألیف پیرنیا ص 84 و 943 شود.

دانشنامه عمومی

اُزیریس ایزد جهان زیرزمینی و زندگی پس از مرگ در اساطیر مصر باستان بود. او فرزند گب (زمین) و نوت (آسمان) بود. با خواهرش ایزیس ازدواج کرد و صاحب حوروس شد. برادرش ست (شب) او را کشت. اما زنده شد و خدای اموات گشت. ارواح قبل از اینکه بتوانند در جهان دیگر زندگی کنند، باید از برابر ازیریس بگذرند و تنها او بود که می توانست جاودانگی ببخشد.
سیاوش
آنوبیس
عصر اوزیریس
هرچند مصریان می پنداشتند ازیریس نخستین کسی بود که تاج فراعنه را بر سر گذاشت، کیش او ظاهراً از قدیم در اعصاری پیش از سلسله فرمانروایان مصر وجود داشت، به ویژه با شهر عبیدوس در بخش علیای رود نیل مربوط بود. بعدها هویت او با ایزد خورشید، رع آمیخته شد و به شخصیتی به نام آمون-رع آوازه یافت.
بسیاری از اسطوره های مربوط به شخص اُزیریس، ایزد شهریار همیشگی مرگ و باززایی، می توانند به عنوان واسطه ای جمعی پنج هزارهٔ تاریخ مصر و دورهٔ ما قبل تاریخ در مضمون تداوم از راه تغییر و به عنوان الگوهای فراگیر چرخش در هستی انسان و کیهان پنداشته شوند. برجسته ترین این چرخه ها عبارت است از حرکت روزانه خورشید در آسمان، ناپدیداری شگرفش در شامگاه و باز پیدایی دوباره اش در سپیده دمان که به همان اندازه شگرف است. این تسلسل روزانهٔ رویدادها در اندیشه اسطوره ای مصری ها، به صورت زایش همیشه مکرر، میانسالی (نقطهٔ اوج او در ظهر) و مرگ نهایی ایزد خورشید بازتاب یافت. رع برای نایل شدن به زایش مجدد در آغاز روز بعد، از جهان دیگر عبور می کرد، جایی که ازیریس خود را به عنوان دادور و شهریار تثبیت کرده بود.
زمانی که ارواح مردگان به جهان دیگر می رسیدند، با مراسم سخت قضاوت در تالار ازیریس مواجه می شدند. خدای قضاوت کننده توث بود. اگر قلب شخص مرده کمتر از یک پر وزن داشت، توث به ازیریس گزارش می داد که مقدس و راست کردار بوده و شایستهٔ جایی در سرزمین آرامش یا بهشت ازیریس است. اگر قلب سنگین تر از پر بود، روح متوفا به دست غولی به نام آمه مت (خورنده مردگان) که می گفتند پشت توث ایستاده، نابود می شد. گفته می شد که روح شایسته در آنجا از زندگی آسوده ای بهره مند است، جامهٔ کتانی سپید می پوشد و صندل های سپید به پا می کند و خانه شخصی و قلمرو ویژهٔ خودش را دارد.

دانشنامه آزاد فارسی


اُزیریس (Osiris)
اُزیریس
در اساطیر مصر باستان، خدای تجسم بخش نیکی. او پس از کشته شدن به دست سِت، فرمانروای عالم مردگان شد. براساس باور مصریان، فراعنه مظهر او بودند. خواهر و همسرش ایزیس/هاتهور بود که پسرشان هوروس را پس از مرگ اُزیریس به طرز معجزه آسایی حامله شد. هوروس سرانجام قاتل پدرش را اسیر کرد.
مرگ و رستاخیز. براساس رایج ترین روایت، سِت صندوقچه ای به نیل افکند و اُزیریس را به دام انداخت، صندوقچه با جریان آب به دریای مدیترانه راه یافت و در بیبلوس در فنیقیه به خشکی رسید. زمانی که ایزیس محل جسد را کشف کرد، ست جسد اُزیریس را چهارده قسمت کرد و در سراسر مصر پراکند. ایزیس سرانجام همۀ اجزای بدن او را یافت و آن ها را گرد آورد (به جز شرمگاهش، که ماهیان آن را خورده بودند). در روایت دیگر، ایزیس در هر یک از استراحتگاه ها معبدی بنا کرد و با این کار قدرت اُزیریس را در همه جای زمین پراکند. به روایتی دیگر، ایزیس به کمک مادرش، نوت، اجزای بدن او را کنار هم قرار داد و به این ترتیب اولین مومیایی را ساخت. آنوبیس، خدایی با سر شغال، و چند خدای دیگر با مردگان و حیات پس از مرگ مرتبط بودند؛ پس از آن که هوروس انتقام پدرش را گرفت، اُزیریس قدرت های زمینی خود را به پسرش انتقال داد و خود در جهان مردگان انزوا گزید.
تحولات کیش اُزیریس. اُزیریس احتمالاً منشأ سوری داشته و صورتی از خدای نباتات بوده است که همه ساله می میرد و بار دیگر زنده می شود؛ دو روایت از مرگ اُزیریس با نیل مرتبط اند که منشأ اصلی سیل و رستنی ها در مصر به شمار می رود. اسطورۀ مرگ و رستاخیز او در مقام فرمانروای مردگان در زمان سلطنت دودمان پنجم، حدود ۲۵۵۰پ م، در دلتای نیل در میان مصریان رواج داشت. در زمان سلطنت میانه، حدود ۲۰۴۰ـ۱۶۴۰پ م، تصور همذات بودن اُزیریس با مقام سلطنت شامل مردم عادی نیز می شد، چنان که قبل از نام همۀ مردگان کلمۀ اُزیریس را می گذاشتند. زمانی که آیین اُزیریس به مصر علیا رسید، آبیدوس پرستش گاه اصلی بود، که مقبرۀ زِر، سومین شاه دودمان یکم، را در آن جا مقبرۀ اُزیریس هم می دانستند. در دورۀ متأخر، از حدود ۶۶۶پ م، اُزیریس به صورت خدای اصلی درآمد و حتی آمون ـ رع، فرمانروای جهان، را تحت الشعاع قرار داد. بطلمیوس اول با هدف متحد کردن رعایای مصری و یونانی، واژۀ سِراپیس را با ادغام اُزیریس و آپیس، گاو ـ خدای ممفیس، رواج داد، گاوی که مردگان را به آرامگاهشان انتقال می داد و آیینش عناصری از زئوس و هادِس را شامل می شد. سراپیوم، بزرگ ترین معبد سراپیس، در اسکندریه واقع بود. کیش اُزیریس و ایزیس بعدها در روم پیروانی یافت.نشانه ها. اُزیریس را در هیئت شاهی مرده و ریشو، به رنگ سیاه یا سبز تصویر کرده اند که کفنی بر تن و تاج هاتف مصر علیا را بر سر و عصا و گندم کوبی در دست دارد.

نقل قول ها

اُزیریس ایزد جهان زیرزمینی و زندگی پس از مرگ در اساطیر مصر باستان بود.
• نشانه شناسی: «خدای مصری؛ ابتدا خدای کشاورزی و نماد قدرت بی پایان گیاهان بود؛ سپس با خورشید در دوره شبانه اش همسان شد و نشانهٔ تداوم زایش و باززایی گردید. اوزیریس فعالیت حیاتی جهانی است، اعم از اینکه زمینی باشد یا آسمانی، به شکل خدایی قابل رؤیت، وارد دنیای مردگان می شود تا به آن ها امکان تجدید حیات و بالاخره عروج در جبروت اوزیریسی را بدهد، زیرا تمامی مردگان صالح در عمق کیهان بذر زندگی هستند، همان طور که یک دانهٔ گندم بذر زندگی در پنههٔ زمین است.»• «اوزیریس خدای بذرگر است… به عنوان خدای مرگ و بازگشت به زندگی در مذهب باطنیون مصر باستان، جایی عظیم دارد. در شمایل نگاری مصری، اغلب به صورت خدا-پادشاه؛ با سه مختصه اش دیده می شود: چوگان، تازیانه و چوب دست، همانند شعاع خورشید و به نشانهٔ زندگی طولانی.» -> ژان شوالیه

پیشنهاد کاربران

اُزیریس ایزد جهان زیرزمینی و زندگی پس از مرگ در اساطیر مصر باستان بود. او فرزند گب ( زمین ) و نوت ( آسمان ) بود. با خواهرش ایزیس ازدواج کرد و صاحب حوروس شد.


کلمات دیگر: