کلمه جو
صفحه اصلی

کورش

فارسی به انگلیسی

cyrus

Cyrus


فرهنگ اسم ها

اسم: کورش (پسر) (فارسی)
معنی: کوروش، نام سه تن از پادشاهان هخامنشی، کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایران که تخت جمشید را بنا نهاد

دانشنامه عمومی

کورش (نام). کورش نامی ایرانی است که بر روی کوروش بزرگ بنیان گذار سلسلهٔ هخامنشی، پدربزرگش و پسر دوم داریوش دوم گذاشته شده است.
پارسی باستان: Kūruš
در کتیبه های عیلامی: Ku-rash
درکتیبه های بابلی: Ku-ra-ash
در زبان یونانی باستان: Κῦρος آمده است.
در زبان عبری: کورِوش Koresh
در زبان لاتین: سیروس Cyrus(که به انگلیسی «سایروس» خوانده می شود.)
در زبان فارسی این نام با دو املا کورش و کوروش نوشته می شود که کورش قدمت بیشتری دارد و در متون تاریخی به زبان فارسی به کار رفته است.
بنابر یک نظریه، کوروش، نامی پارسی است که می تواند مرتبط با Kúru- ایرانی باستان که در رزم نامه ملی هندی ها، ذکر شده، باشد. نظریه دیگر، تفسیر این نام به معنی «خوار کننده دشمن در مشاجره» که مشتقی از ریشه هندواروپایی و هندوایرانی kaũ-* به معنی «خوار کردن، پست کردن»، است، اما رضایی باغ بیدی، این تئوری را رد کرده است. به گفته او، کلمه kaũ-*، یک مشتق هم در زبان های ایرانی (از باستان تا امروزی) نداشته است. ووتر هنکلمن معتقد است که کوروش، نامی عیلامی است که کوتاه شده از «خداینام+فعل» است. به معنی «خدای نگهداری کرد/حمایت ارزانی داشت». نظریه هنکلمن، بر اساس سخن استرابن است که گفته «کوروش قبل از آنکه شاه شود، با نام (ایرانی قدیم) «آگراداتس» خوانده می شد. از نظر او، عیلامی بودن «کوروش»، دلیلی بر عیلامی تباری او نیست، چرا که در کتیبه بایگانی «آکروپل» شوش (اوایل قرن ششم پ.م)، به خوبی نماینگر فرمانروایی کوروش بر مردمی بود که خود را «پارسی» می دانستند، در حالی که اثری از «انشان» به چشم نمی خورد. اما چرا کوروش نامی عیلامی برای خود برگزید؟ پاسخ هنکلمن این است که کوروش خود را در استوانه اش «شاه انشان» (که تبارش تا «چیش پیش» می رساند که او هم شاه انشان معرفی کرده است) در مقابل ادعای مشابه نبونئید در استوانه «سیپار» به کار برده است. از نظر او، انشان نامی بود که برای بابلی ها، اسمی مشهورتر بود. از همین رو، او خود را پادشاه انشان معرفی کرد تا به خودش (به عنوان فرمانروای نخستین امپراتوری جهان) سابقه ای داده باشد. اما رضایی باغ بیدی، با سخن استرابو مخالف است. در روایت استرابو (کتاب ۱۵، فصل ۳، بند ۶)، نام کوروش بزرگ در آغاز «آگراداتس» بود و «کوروش» نامی است که او پس از پادشاهی و با الهام از نام رود «کُر» در جنوب پاسارگاد بر خود نهاد.
نام کوروش در زبان های گوناگون باستانی به گونه های مختلف نگاشته شده است:

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:کوروش

پیشنهاد کاربران

اسم درست کوروش نه کورش بدانید بعضی ها زدند کورش این اشتباه اشتباه اشتباه است


کورش=کو رش
کو=کاو=کا=گا=گو=گاو
رش یا رس ر= روان متحرک س=زمین
کورش یا کورس = خدا/ گاو نر کوچ گرد بر روی زمین
کورش کورس کورز کورژ و . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . !

پادشاه هخامنشی

کوروش در زبان لری به معنای پسرطبیعت است چنانکه این اسم از دو بخش ( کُر:پسر ) و ( وش:طبیعت، سرسبزی ) ایجادشده و در زبان کُردی به معنای فرزند خورشید میباشد

برخی مورخان و مفسران برای کشف مصداق خارجی کورش که قران کریم سرگذشت تاریخی او را نقل نموده، از این لقب ذوالقرنین استفاده نموده اند و به عنوان شاهد ( و نه استدلال ) برای این ادعا که ذوالقرنین همان کورش کبیر است استفاده نموده اند.

پسربانژاد‎ ‎

کورش در ریشه به معنی فردی است که سوار بر اسب، مسافت های طولانی را می پیماید و بعد ها به معنی مقدس تغییر یافت
در زبان بومی آفریقایی، آنرا کورس یا هورس مینامند
در زبان چینی، سی له اوس ( 赛勒斯 ) ، و در زبان لاتین، سایروس ( cyrus ) تلقی میشود.

در اوستا به کوروش، کوئیریس ، در زبان سنسکریت کوروهkuruh بوده است؛
کوروش، کورُش، کوروس، کورُس، سیروس، سایروس، سُروش، خوروش، خُروش، خُروس، خورشید همگی از یک ریشه هستند و یک مفهوم کلی و نهفته ای را در خود دارند و آن معنی ندا دهنده، فریاد ، پیغام ، بانگ و خبر، غریو، غلغله، غوغا، فریاد، نعره، نفیر، هیاهو ، جوشش، افغان، زاری، ضجه می باشد و به همین دلیل است که سروش به معنی آورنده وحی یا همان جبرئیل نامیده می شود. و کوروش نیز به معنای پیامبر است و شاید کوروش هخامنشی یا همان پیامبری که در قرآن از او به ذوالقرنین یاد شده است لقبی بوده که به وی نسبت داده اند. نام خروس هم به خاطر این است که این پرنده خبر و مژده صبح و سحر را می دهد. خروش هم خود به معنی فریاد بلند است و جوشش، هیجان و غلیان احساسات نیز معنی می دهد. کلمه "کوره" نیز بر همین پایه است یعنی جایی که جوشش و خروش و غلیان را به همراه دارد ( مانند خورشید ) .

( Korsh ) در زبان لری به شکل کلمه کُر شا به معنای فرزند شاه می باشد.

معنی کورش همان شاهپور است که از دو کلمه کور به معنی پسر توشابه وجود آمده کور به پور تغییر کرد وشد پورشا وبعد شد شاهپور مانند اردشیر که معنی شهریار مقدس میدهد

کورش از دو کلمه کور و شا به وجود آمده کور یا همان پسر در زبان لری و کردی است به پور تبدیل شده و شده پورشاه یا همان شاهپور پس نام کورش به معنی پسرشاه میباشد

کورش از هورس گرفته شده. هورس یکی از خدایان مصر باستان و فراماسون هاست.

کلا آوای نام های باستانی مثل کورش، هورس، را، هوخشتره و. . . . ( در ایران و سایر کشورهای خاورمیانه ) به دلیل تغیر کلی زبان و نوشتار بعد از اسلام، چندان قابل اعتماد نیستند.
مثال مشخص آوا در اسم "را" خدای مصر باستان. زبان شناس فرانسوی که خط هیروگلیفرا ترجمه میکرد دنبال کلمه ای 2حرفی برای نماد چشم بود و فهمید مسحیان نبطی به خورشید "را" میگویند. و به همین دلیل این نمار را اینگونه اسم گذاشت. ممکن بود هر نام دیگری گذاشته شود.
برای کورش هم داشتان مشابه است. در پی ترجه خط میخی دنبال کلمه ای 4 حرفی برای پادشاهی که نامش چندین بار تکرار شده بود میگشتند و در زبان یونانی در نوشته های تقریبا مشابه از نظر زمانی نام سیروس برای پادشاه بزرگ ایران ذکر شده بود. زبان شناس این نام را ایرانیزه کردند و انرا کورش نام گذاشتند.
البته در معنی متون تغیرری نمیدهد ولی آوا ها قابل اطمینان نیستند و ترجمه کرن معنی آنها نیز هم.

فرزند پاک برتر

کور وش از دو بخش کور و وش تشکیل شده است .
کور به معنی خورشید
وش به معنی مانند می باشد .
معنی کور وش میشود مانند خورشید


کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایران که تخت جمشید را بنا نهاد کورش بمعنای مرد نژادپاک برتر معنی کوروش همانند خورشید

در معنای اسم کورش اختلاف نظر زیادی وجود دارد و بیش از 10 معنی را برای آن در نظر گرفته اند. این نام در کتیبه داریوش هخامنشی بصورت kuraush آمده است و نزدیکترین معنی میتواند کور ( پسر ) اش ( پاک ) باشد.


به نظر من اسم کوروش از ریشه کرژ به معنی سخت و نا ملایمه که با اضافه شدن حرف واو به وسطش معنی انجام دهنده اون کارو میگیره یعنی کوروش همان کروژ به زبان لریه که میتونه هرچ. کرچ. خرس. خروس تلفظ بشه کوروش یعنی انسان نا ملایم و خشمگین

کوروش بهترین پاده شاه دوره ی هخامنشی است


ریشه ش کردیه و من هم میدونم چون کرد هستم. کورش کبیر که از پادشاهان هخامنشی هستند پدری کرد و مادر فارس زبان داشتند و بعدها فکر کنم در ۱۴ سالگی به پارس ها پیوست.

کوروش به معنای ندادهنده و پیغام بر بوده که ازجانب پروردگار عالم دارای شوکت و قدرت و پادشاهی میشود برای استقرار عدالت رجوع شود لطفا به کتاب ابوالکلام احمد آزاد بنام کوروش ذوالقرنین قرآن .

نام کوروشkourosh
به معنی کوهی استوار کوهی عظیم وجاندار که بزرگ وعظیم وسخت است تمامی لشکرها ازشاه ایران وارتش جاویدانی که داشت ترس و وحشت داشتن . بهمین دلیل این صخره ی سخت یا کوه عظیم کوروش. شدحرفای ( ر_ش=رش ) نگهبان معنی شد وبعضیا هم کورش رانگهبان جهان میدانستند. زنده باد ارباب ماروحت شاد

هرودوت در باره پیدایی کوروش گوید: "آستیاگ شبی در خواب دید که از دختر او ماندانا چندان آب رفت که همدان و تمام آسیا غرق شد". این گفته نشانگر آن است که نام کوروش مرکب از کور ( کول سانسکریت، یعنی رودخانه بزرگ و سیلابی ) و اوش ( وَش، مانند ) گرفته میشده است. در مجموع یعنی "شخص سیلاب مانند".

کورش یک نام کوردی میباشد و معنی آن یعنی پسر سیاه و کور به معنی پسر و رش در زبان کوردی یعنی سیاه که در زبان ترکی همان قره اوغلان میباشد

کورش به مانای خراسانی میشود کوتوی میشود معنی کورش یعنی پادشاه جهان


همین که این اسم اصیل ایرانیه و اسم پادشاه زرتشت ما بوده و ابهت داره به نظرم بسیااااار زیباست😍😍😘😘😘😘😘

وطن دوست و آزاده

گویند که کورش هنگام تولد چهره اش نسبت به نوزادان دیگه کمی سیاه بوده است . که این سیاهی صورت باعث شده تکیه کلامی از روی دوست داشتن به وی بگویند و او را کوره ره ش ( پسر سیاه ) صدا بزنند و کم کم این اسم ( کورش ) نام وی گردید که در زبان کوردی: ( کور به معنای پسر ) و
( ره ش به معنای سیاه ) می باشد لازم به ذکر است که ( ماندانا ) مادر کورش که اصالتآ از قوم ( ماد ) کورد بوده است ( معنی ماندانا عنبر سیاه ) و چهره ی کورش به مادرش شباهت داشته کمی سیاه بوده است. کلمه کوروش از زبان مادری وی آمده است. توجه در آن زمان برای پیوند قوم ماد و پارس ازدواج بین ماندانا و کمبوجیه صورت می پذیرد تا بتوانند ایرانی قدرتمند را بسازند.

کورش در زبان بختیاری یعنی کر یا پسر

کورش از مادری کرد ماندانا بانو و پدری پارس کمبوجیه به دنیا اومده
ریشه اسم کوردی اوستایی هست
کور:پسر
آشا:پاک یا بهشتی
اول
کورآشا بوده یعنی پسر پاک یا پسر بهشتی که در طول تاریخ به کوروش تغییر کرده

�سلسلهٔ هخامنشی در حافظهٔ تاریخی ایران، جایگاه برجسته ای دارد و کوروش از خوش نام ترین فرمانروایان این سلسله است، به طوری که نام او علاوه بر قرار گرفتن در کتاب عهد عتیق، با گزارش نویسندگان یونانی و دیگر روایت ها، هیچ گاه از خاطره ها زدوده نشد. کوروش فرمانروایی بزرگ بود که حتی مورخان بیگانه نیز او را ستوده اند و منشور او را می توان کهن ترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوق بشر در تاریخ دانست که در آن، تساهل و تسامح فرمانروایانه به وضوح دیده می شود، بویژه اینکه وقتی دیگران از سوزاندن اسیران و درآوردن چشم و گوش پس از کشورگشایی های خود سخن می گویند، کوروش از ساختن و آباد کردن سخن می گوید.

کوروش یک اسم پارسی است ولی در کشور های مختلف معنا ی مختلفی دارد در زبان پارسی مانند خورشید درست است
و تخت جمشید را داریوش ساخت


کوروش برگردان واژه کاروس بوده که خود این واژه برگرفته از گاورس به معنی امروزی گاوسر است و این نام لقب چند شاه باستانی ایران زمین است به خاطر کلاه خودی که به شکل دو شاخ گاو بر روی آن به سر میگذاشتند و گرز گاوسری که همیشه همراه داشتند در کتیبه های پاسارگاد این شکل کلاه خود را در نقش مرد بالدار به وضوح میتوان دید و هم اکنون واژه گروس برگردان همان نام کاروس پارسی و یا کوروش عبری میباشد

ادمین محترم آبادیس ، در توضیحاتتون به اشتباه بیان کردین که تخت جمشید به دست کوروش بزرگ بنا شد درصورتیکه به دست داریوش بزرگ چهارمین پادشاه هخامنشی در پارسه بنا شد ، درود

بهترین برادر ه ولی معنیش خاصی نداره اسم پادشاه هخامنشیه

کورش یعنی پسر افتاب


در زبان لری بختیاری به معنی پسر شاه

کوروش در شهر انشان سوسنکا ( پارسوماش. مسجدسلیمان ) به دنیا آمد

کوروش پس از متحد کردن اقوام پارس و ماد*ماش* نام شهر انشان سوسنکا را پارسوماش گذاشتند


سوسنکا ( سوسن اندیکا . سوسن سرخاب )

معنی :هورشید - خور شید
اروپایی :سیروس
یونانی :سیاروس

کوروش پارس بوده معنی کوروش یعنی شیر


دکتر حسن رضایی باغ بیدی؛ زبان شناس و استاد زبان های باستانی در سخنرانی خود در همایش بزرگ ( کوروش هخامنشی و ذوالقرنین ) که در سال ۱۳۸۹ در تهران برگزار شد، درباره ی منشأ نام کوروش و معنی آن آخرین نظر درباره ی ریشه ی لغوی نام کوروش را متعلق به
کارل هوفمان، ایران شناس آلمانی دانست که این نام را از ریشه ای هند و اروپایی و به معنی: ( خوارکننده ی دشمن در مناظره ) می داند.

کورش = پدر پدر = کورش

با درود،
کورش پاسارگاد را و داریوش تخت جمشید را بنا کرد. 😉

حرف شین رو یهودیا به اخر اسامی خودشون اضافه میکنن چنانکه موسی رو موشه ذکر میکنند. کوروش و داریوش و اخشورش هم اسامی یهودی شده پادشاهان ایرانی در تورات هست. از طرفی یونانی ها اخر اسامی حرف سین اضافه میکردند و این شاهانان رو Cyrus و Darius و Xerxes می نامیدند. شاید دارا در شعر فردوسی اشاره به داریوش کبیر داشته باشه.

در تاریخ طبری معنی این کلمه هست یک تلفظ از اسم کیارشه

کوروش و داریوش هر دو واژه اخرش وش داره سیریوس و داریوس بنظرم اصلا نباید روی دو حرف ( ک ) و ( ش ) حساب کرد واین دو حرف امروزیه . دقیقا باید معنیه ( یوس ) را فهمید، ( سیریوس داریوس. ) تا به مفهوم واژه پی برد.

کورش :نامی ترکیب شده ازنام کور به معنای پسر و ( یوش ) یک نام فارسی باستان معادل یوشع عبری که درکل کورش یعنی پسریوش مانند نام جامبوی که به معنی پسر جان می باشد سیروس و سایروس تلفظ دیگر این نام هستند.

کورش از دو بخش کوه و روش تشکیل شده و کوه همان کوهستان است و روش به معنی رونده.
کورش میشود پادشاه کوه ها ، فاتح کوهها ، و این معنی با اقدامات و فتوحات کوروش کاملا سازگار است.

lنام پادشاه هخامنشی به نظر من بهترین برادر دنیا

کلمه ی کوروش با چند تلفظ به کاررفته که امروزه همگی آنها را یکی میدانند. مثلا نام پادشاه هخامنشی در کتاب الهی عهدقدیم بخش دانیال نبی ، با کسره و تلفظ kooresh آمده که نام پادشاه هخامنشی است و این معتبرترین سند است چون وحی الهی است و در تمام نسخ عبری و لاتین و بیشتر کتب پارسی نیز کسره گذاشته شده اند.
در همین حین که متوجه شدید نام پادشاه هخامنشی کورش است نه کوروش به معنی اسم کوروش که بازگردیم به دو معنی میرسیم که اولی به معنی کسی است که در رود کور ( خرد ) خود را پاک کرده و به باور پیامبر بزرگ زردشتیان بازمیگردد که دوشیزه ای از منطقه ی سربیشه - نهبندان در دریاچه ای که حاوی عصاره نسل زردشت است شستشو میکند و باردارشده و سوشیانس یعنی مهدی که همان فرستاده بعد حضرت محمد ( ص ) است را بارور میشود و هنوز برخی از اهالی آن منطقه تا زابل برای دخترانشان چنین رسمی را اجرا میکنند.
اما معنی دوم که صحیحترین معنیست بازهم به پیش بینی های اشعیای نبی در کتاب الهی عهدقدیم بازمیگردد که در آن تک تک فرستادگان بعدحضرت موسی ( ص ) قبل از تولد آنها ذکر شده و دلیلی ندارد که درباره ی سومین فرستاده وحی خداوند در هزاران سال پیش مصداق پیدا نکند. در این کتاب، بعد از محمد ( ص ) به فرستاده ای به نام کوروش اشاره میشود که علمای اسلام نیز کوروش را ذوالقرنین خوانده اند و در قرآن نیز نام و توصیفات و شرح دستورات این فرستاده از ابتدا تا انتهای سوره ی کهف بطور کامل آمده است و دلیل بیدار شدن اصحاب کهف در زمان مهدی هم به سند قرآن است. کوروش در این معنی در زبان ایران باستان به معنای" خداینام در پناه و امنیت" است یعنی آنکه در امنیت و امان پروردگار است. که در اینصورت اگر با گفته ی نقل شده ی معتبر رسول اکرم ( ص ) تطابق دهید که فرمودند همنام من است تنها به یک نام میرسید و آن " امین" است. پس کوروش به معنای امین است و آیات وهذاالبلد الامین در قرآن و آیه ی عهدقدیم که میفرماید شهرفرستاده پس از ویرانی اش را قریه ی امین نام مینهند ، در شان این بزرگوار نازل گشته است.
پس به این آیه میرسید که در قرآن نازل شده: هرگاه در چیزی اختلاف کردید داوری و جواب آن در قرآن آمده است. و این کتابیست که در آن همه چیز به روشنی بیان گشته است.
کافیست بدرستی نگاه کنید!

کورش در گویش بختیاری به معنی ( کر ) یا کور یعنی پسر خش یعنی خوب وخوش ( رش ) هم یعنی روشن و نورانی


کلمات دیگر: