مترادف خشک کردن : خشکاندن، خشکانیدن، رطوبت زدایی کردن، نم زدایی کردن ، کرخت کردن، بی حس کردن، پژمرده کردن، بی سبزه و گیاه کردن
متضاد خشک کردن : مرطوب کردن
to (make) dry, to wipe, to parch
blot, dry, evaporate
۱. خشکاندن، خشکانیدن
۲. رطوبتزدایی کردن، نمزدایی کردن ≠ مرطوب کردن
۳. کرخت کردن، بیحس کردن
۴. پژمرده کردن
۵. بیسبزه و گیاه کردن
خشکاندن، خشکانیدن ≠ مرطوب کردن
رطوبتزدایی کردن، نمزدایی کردن
← خشکانش