کلمه جو
صفحه اصلی

سگ ولگرد

دانشنامه عمومی

سگ ولگرد به هر سگی گفته می شود که آزادانه زندگی می کند. این اصطلاح شامل انواع سگ های رمیده، سگ بدون صاحب، سگ خیابانی شهری و روستایی، سگ دهکده و همینطور سگ هایی که صاحب آنها اجازه بیرون رفتن آزادانه را به آنها می دهد، می شود.
دورگه شدن با سگ سانان وحشی (به ویژه گرگ و سگ های وحشی واقعی). انتخاب طبیعی خزانه ژنتیکی حیوانات وحشی را برای بهترین ویژگی های لازم برای بقا در طبیعت بهینه کرده است. دورگه شدن با سگ های اهلی که خزانه ژنی آنها با انتخاب مصنوعی انسان گرد آمده پیامدهای منفی برای نسل های بعدی این جانوران به همراه دارد. این پیامدها زمانی چشمگیر خواهد بود که حجم دورگه سازی بالا و جمعیت حیوان وحشی محدود باشد.
رقابت غذایی با حیوانات شکارچی و لاشه خوار وحشی
انتقال بیماری هایی چون هاری به انسان ها و جانوران دیگر. بر اساس برآورد سازمان بهداشت جهانی حدود ۲۰۰ میلیون سگ ولگرد در دنیا وجود دارد. بیش از ۵۵ هزار انسان هر سال از هاری می میرند و ۱۵ میلیون نفر واکسن هاری دریافت می کنند. هند بیشترین جمعیت سگ های ولگرد را دارد. تعداد این نوع سگ ها در این کشور به ده ها میلیون می رسد و حدود ۲۰ هزار نفر سالانه بر اثر هاری می میرند.
از نظر اکولوژیکی تفاوت قابل توجهی بین سگ های ولگرد خیابانی شهری و روستایی وجود دارد چراکه تاثیرات بوم شناختی و فشارهای تکاملی هر کدام از آن ها شکل متفاوتی دارد.
سگ دهکده به سگ های روستایی گفته می شود که اگرچه صاحب ندارد اما همیشه یا اغلب اوقات در یک سکونتگاه خاص روستایی اقامت دارد. آن ها وحشی یا رمیده نیستند یعنی خلق وخوی رام خود را حفظ کرده اند و تاثیر آنها بر اکوسیستم اطراف خود کمتر از دیگر سگ های روستایی است. حتی ویژگی های رفتاری و آناتومیک متفاوتی بین سگ های دهکده و سگ های ولگرد رمیده دیده می شود. برای مثال سگ های دهکده به طور کلی کوچکتر هستند و بیشتر تنها یا جفتی زندگی می کنند.
تمایز مهمی نیز بین سگ های بدون صاحب و سگ های رمیده وجود دارد. سگ های بدون صاحب آن هایی هستند که در گذشته صاحب داشته اند اما صاحبشان آنها را رها کرده یا گم شده اند. سگ های بدون صاحب به راحتی یک صاحب انسانی را می پذیرند در حالیکه سگ های رمیده از انسان ها هراس دارند و نگهداری آنها مشکل است.
سگ ولگرد (مجموعه داستان). سگ ولگرد آخرین مجموعه داستان صادق هدایت است که نخستین بار در سال ۱۳۲۱ خورشیدی (۱۹۴۲ میلادی) توسط انتشارات بازرگانی نجات در ۱۳۴ صفحه در تهران منتشر شد. این کتاب شامل هشت داستان کوتاه است که بیشتر آن ها پیش از ۱۳۲۰ خورشیدی نوشته شده بوده اند ولی به دلیل وجود محدودیت و سانسور دولتی، چاپ آن ها ممکن نبوده است.
«سگ ولگرد»
«دن ژوان کرج»
«بن بست»
«کاتیا»
«تخت ابونصر»
«تجلی»
«تاریک خانه»
«میهن پرست»
مجموعه داستان سگ ولگرد بارها توسط ناشرهای گوناگون چاپ شده است که از جملهٔ این چاپ ها می توان به چاپ انتشارات امیرکبیر در ۱۳۳۸ خورشیدی و چاپ انتشارات جاویدان در ۱۳۵۶ خورشیدی اشاره کرد.
به گفتهٔ محمد بهارلو داستان های مجموعهٔ سگ ولگرد که از آخرین داستان های صادق هدایت بوده و در فاصلهٔ سی تا چهل سالگی او نوشته شده اند، محصول زندگی خلّاق هدایت هستند و توانایی ذوق ورزی و آفرینندگی او را نشان می دهند. از دیدگاه بهارلو خواننده تقریباً در هر هشت داستان این مجموعه، بیش از هر چیز با تنهایی، بیگانگی، نومیدی و اضطراب آدم ها مواجه است. بهارلو همچنین راوی این داستان ها را راویِ عمیقی نامیده است که در زیر پوستهٔ واقعیت ها و در عمق وجود آدم ها کاوش می کند.

دانشنامه آزاد فارسی

از صادق هدایت، مجموعۀ هشت داستان کوتاه از واپسین آثار او، در ۱۳۲۱ش. زندگی شخصیت های همۀ داستان ها از یک رشته عدم موفقیت، دوندگی های بیهوده و عشق های ناکام تشکیل شده است. آنان به جست وجوی دنیای مطبوع و گمشدۀ قدیم می روند، اما شکست می خورند. جز داستان «سگ ولگرد»، داستان «میهن پرست» نیز نشان از قدرت مشاهده و استعداد درخشان هدایت در طنزنویسی دارد. تنها داستان غیررئالیستی مجموعه، «تخت ابونصر»، با حال و هوای وهمی اش، نشانگر تعلق خاطر نویسنده به ایران باستان است.

نقل قول ها

سگ ولگرد (فیلم ۱۹۴۹). سگ ولگرد (به ژاپنی: 野良犬) فیلمی زوج هنری در سبک فیلم نوآر به کارگردانی آکیرا کوروساوا است که در سال ۱۹۴۹ منتشر شد.
• «نمای اول سگ نفس بریده با زبانی که بیرون افتاده است، دردسرزیاد برای من ایجاد نمود. صورت سگ زیرعنوان فیلم نمایان می شود تاحالت گرما رابرساند؛ ولی یک شکایت ناخواسته یا بهتر است بگویم یک اتهام از سوی یک زن آمریکایی که فیلمبرداری را تماشا کرده بود دریافت کردم. او نماینده حمایت از حیوانات بود وادعا می کرد که من به یک سگ سالم، بیماری هاری تزریق کرده ام. البته این اتهام کاملاً بی اساس بود. این سگ ولگردی بود که مااز مرکز سگ های ولگرد گرفتیم و قرار بود کشته شود. مسئولان دکورها محبت زیادی به او نمودند. سگ دورگه ای بود ولی صورت بسیار مهربانی داشت؛ بنابراین ما از گریم استفاده کردیم تا حالت وحشیانه ای به او بدهیم وکسی او را سوار بر دوچرخه دواند تابه نفس نفس بیفتد. هنگامی که زبانش بیرون افتاده بود مااز او فیلمبرداری کردیم. اما هرچه هم که به دقت همه اینها را توضیح دادیم، خانم نماینده انجمن حمایت حرف ما را قبول نداشت. چون ژاپنی ها وحشی بودند، تزریق مرض هاری به یک سگ درست از نوع کارهای ما بود و آن زن فرصتی برای شنیدن حقیقت نداشت. حتی یاما- سان برای تاًیید این که من سگ ها را دوست دارم وهرگز چنین کاری نمی کنم وارد میدان شد، ولی خانم آمریکایی اصرار داشت که مرا به محاکمه بکشاند. در این لحظه شکیبایی ام را از دست دادم. آماده بودم به او بگویم: خشونت با حیوانات از جانب اوست. آدم ها هم جزو جانداران هستند واگر چنین بلایی سر مابیاید، انجمنی برای حمایت از انسان ها مورد احتیاج خواهد بود. همکاران من تمام تلاش شان را کردند تا مرا آرام کنند. در پایان، مجبور شدم یک گواهی بنویسم و هرگز این چنین از شکست ژاپن در جنگ متاًسف نبوده ام.» -> آکیرا کوروساوا

پیشنهاد کاربران

هرزه مرس


کلمات دیگر: