کلمه جو
صفحه اصلی

دیوید کاپرفیلد

دانشنامه عمومی

دیوید کاپرفیلد (به انگلیسی: David Copperfield)، نام رمانی نوشتهٔ چارلز دیکنز نویسندهٔ انگلیسی و نیز نام شخصیت اصلی همین داستان است. این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۸۵۰ میلادی منتشر شد. دیکنز آن را از سایر کتاب های خود برتر می دانست شاید از این رو که حوادث هیجان انگیز و بسیاری از عناصر داستان برگرفته از رخدادهای زندگی خود او است و می توان گفت بیش از دیگر رمانهای او، قالب اتوبیوگرافی دارد. شخصیت اصلی این داستان، دیوید کاپرفیلد، کودک مورد علاقه خود دیکنز نیز می باشد.
«دیوید کاپرفیلد» به دوران پختگی و کمال هنری دیکنز تعلق دارد. حجم انتقاد صریح اجتماعی در این رمان کمتر از نوشته های دیگر او است. در این جا توجه نویسنده بیشتر به ماجراهای خانگی و روحانی است تا بیدادهای اجتماعی. هرچند با توجه به زندگی خود نویسنده، همچنان در این رمان به مسائل روانشناختی از دید اجتماعی آشکارا توجه شده است. خفت های شخصیت «پیپ» در این رمان، فرازجویی هایش، بزرگ منشی های به خود بسته اش و نیز ترقی و تنزلش همه نمادهای اجتماعی قابل شناخت اند.
در داستان دیوید اول شخص است. در فصل های نخست، دیوید را همراه مادر جوانش می بینیم، مادری معبود دیوید که آفریدهای است شیرین و نازنین، اما ضعیف و سبک مغز.
پگاتی، این موجود عجیب و غریب، که رفتارش تند و خشن ولی دلش سرشار از مهر و عطوفت است، در کنار آنان است. رشتهٔ این زندگی آمیخته به عشق و محبت با ازدواج بیوهٔ جوان با آقای مردستون مردی سنگدل، که در پس نقاب متانت مردانه پنهان شده است گسسته می شود؛ این مرد، به تحریک خواهرش، سرانجام باعث مرگ پیشرس همسر جوان و ساده دل خود می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

دیوید کاپرفیلد (David Copperfield)
صحنه ای از فیلم صحنه ای از فیلم صحنه ای از فیلم صحنه ای از فیلم صحنه ای از فیلم رمانی از چارلز دیکنز، به زبان انگلیسی، منتشرشده در ۱۸۴۹ـ۱۹۵۰. ناپدری دیوید نوجوان، درپی درگذشت مادر دیوید، او را به مدرسه می فرستد. دیوید از آزارهای دوجانبۀ مدیر مدرسه، کریکل، و ناپدری اش به یک اندازه رنج می برد و پس از چندی از لندن می گریزد و نزد عمه اش اقامت می گزیند و در دفتر وکیلی به نام ویکفیلد مشغول کار می شود. اگنس، دختر یکی از موکلان ویکفیلد، تأثیری ژرف بر زندگی آیندۀ دیوید می گذارد. سپس، دیوید در دفتر وکالت اسپنلو و جارکینز کار می کند. دیوید بی رحمانه اگنس را از خود می راند و نخست با دورا اسپنلو و درپی مرگ دورا، پس از رهاندن پدر اگنس از مهلکه ای حقوقی، با اگنس ازدواج می کند. دیوید کاپرفیلد از زندگی خود نویسنده مایه گرفته و داستانی سرشار از صحنه های محنت بار و غم انگیز است. دیکنز این رمان را بهترین اثر خود می دانست، و منتقدان نیز بر رأی دیکنز صحه نهاده اند.

نقل قول ها

دیوید کاپرفیلد (به انگلیسی: David Copperfield)، نام رمانی نوشتهٔ چارلز دیکنز نویسندهٔ انگلیسی و نیز نام شخصیت اصلی همین داستان است. این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۸۵۰ میلادی منتشر شد.
• «من روز جمعه، ساعت ۱۲ شب به دنیا آمدم و پرستار و عاقله زن های همسایه می گفتند که چون در آخرین لحظات جمعه شب به دنیا آمده ام، سرنوشت نحسی در انتظارم خواهد بود!»• «به این فکر کرده بودم که چگونه چیزهایی که اتفاق نیفتاده اند، از نظر تأثیر، درست مثل اتفاق هایی که به نتیجه رسیده اند، برای ما واقعی هستند.»• «بله، او بسیار آدم خوبی است. دشمن هیچ کس نیست به جز خودش.»


کلمات دیگر: