کلمه جو
صفحه اصلی

rad


(فیزیک - یکان سنجش میزان جذب تابشگری) راد، مخفف:، رادیکال، ریشه، شعاع، ریشه مخفف: شعاع مخفف: سرچشمه، اصل

انگلیسی به فارسی

(فیزیک- یکان سنجش میزان جذب تابشگری) راد


مخفف: رادیکال، ریشه


مخفف: شعاع


مخفف: سرچشمه، اصل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a unit of energy of absorbed radiation equal to one hundred ergs per gram of material.

• set of program development tools that enable programmers to develop software as a system of components that can be updated quickly and easily to adapt to new technologies (computers)
cool, awesome, impressive (slang)
unit of measure for absorbed radiation

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] radian-رادیان زاویه مقطع قوسی که طول ان برابر با شعاع آن است. دایره کامل 2 رادیان است . یک رادیان 58/29579درجه و 1 درجه برابر 0/01745 رایان است . - radiation - absorbed dose-دز تابش - جذب واحدی که مقدار انرژِ ی منتقل شده به ماده را با تابش یونیده سازی معین می کند. یک راد، دز تابشی است که چگالی انرژِ ی 100ارگ بر گرم را در ماده جذب کننده ایجاد می ند به دلیلاختلاف انرژِ ی مواد مختلف نوع ماده باید معین باشد. مثلا 1 rad سیلیسیم برابر با 100erg /g سیلیسیم است . قطعات گالیم رسنیدی معمولاً سختی دزی از 10 به توان هفت rad 10 به توان 8 و سختی سرعت راد 10 به توان 8 تا 10 به توان 11 rad /s دارند .
[صنایع غذایی] راد : واحد تشعشع امواج الکترومغناطیس معادل جذب ۱۰۰ ارگ در گرم ماده تشعشع یافته

جملات نمونه

1. The old thick rad did not give enough clearance for a normal or any other type of fan.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از rad به اندازه کافی برای یک نوع از پنکه معمولی و یا هر نوع دیگر پنکه کافی نبود
[ترجمه گوگل]رادیو ضخیم قدیمی، برای یک رایانه معمولی یا هر نوع دیگر از طرفداران، کافی نبود

2. Stamford are improving their already rad facilities - more street stuff, a fun box with a handrail.
[ترجمه ترگمان]به تنهایی در حال بهبود تسهیلات rad - های خیابانی بیشتر، یک جعبه سرگرمی با یک handrail هستند
[ترجمه گوگل]استامفورد امکانات خود را در حال حاضر افزایش می دهد - چیزهای خیابانی بیشتر، یک جعبه سرگرم کننده با راه آهن

3. He is such a rad! For sure.
[ترجمه ترگمان] اون خیلی باحاله البته
[ترجمه گوگل]او چنین رادی است! مطمئنا

4. Open ve. rad. MyBooksApp in the visual editor.
[ترجمه ترگمان]باز کن راد MyBooksApp در ویرایشگر بصری
[ترجمه گوگل]باز کردن راد MyBooksApp در ویرایشگر تصویر

5. The maximum load dosage was 160. 89 rad.
[ترجمه ترگمان]حداکثر مقدار بار ۱۶۰ بود از ۸۹ rad
[ترجمه گوگل]حداکثر دوز بار 160، 89 راد

6. I wish to present 5000 RAD men for your inspection.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم پنج هزار نفر را برای بازرسی آماده کنم
[ترجمه گوگل]من آرزو می کنم 5000 بازوی RAD برای بازرسی شما ارائه دهم

7. Did you rad the sign there?
[ترجمه ترگمان]اونجا رو امضا کردی؟
[ترجمه گوگل]آیا علامت را در آن جا گذاشتید؟

8. Press New. A new launch configuration appears in the window, with the Main tab filled in with the names of your project MyBooks and application ve. rad. MyBooksApp.
[ترجمه ترگمان]نیویورک را فشار دهید یک پیکربندی راه اندازی جدید در پنجره ظاهر می شود، با زبانه اصلی که با نام پروژه your و برنامه شما پر شده است راد MyBooksApp
[ترجمه گوگل]جدید را فشار دهید پیکربندی راه اندازی جدید در پنجره ظاهر می شود، با تب اصلی با نام پروژه MyBooks و برنامه شما وارد شده است راد MyBooksApp

9. And what strategies will Shanghai RAD apply on sailing and marketing?
[ترجمه ترگمان]و سیستم RAD با چه استراتژی در زمینه قایق رانی و بازاریابی صدق می کند؟
[ترجمه گوگل]و چه استراتژی های شانگهای RAD در کشتی و بازاریابی اعمال می شود؟

10. Enormous changes rad taken place in konjac industry within the past 20 years in China.
[ترجمه ترگمان]تغییرات زیادی در صنعت konjac در طول ۲۰ سال گذشته در چین رخ داده است
[ترجمه گوگل]در طول 20 سال گذشته در چین، تغییرات بزرگی در صنعت کنجک رخ داده است

11. Rad, m bicycle and motor car make in shanghai go to every part of the country.
[ترجمه ترگمان]رادنی، دوچرخه و ماشین موتوری در شانگهای باید به هر بخشی از کشور بروند
[ترجمه گوگل]راد، موتر دوچرخه و موتور ماشین در شانگهای به هر قسمت از کشور بروید

12. Then you have class three which is a rad system failure where you might have an equipment failure in the radwaste area where you might release some radioactivity.
[ترجمه ترگمان]سپس شما سه کلاس دارید که یک شکست سیستم rad است که در آن ممکن است یک شکست تجهیزات در ناحیه radwaste داشته باشید که در آن شما می توانید رادیواکتیویته را رها کنید
[ترجمه گوگل]سپس شما کلاس 3 دارید که یک سیستم رادیویی است که در آن شما ممکن است یک شکست در ناحیه رادیواکتیو داشته باشید که ممکن است برخی از رادیواکتیویته را آزاد کنید

13. The secretion of progesterone was assayed by rad ioimmunoassay. The results showed that GABA stimulated progesterone secretion, GABA agonist muscimol had the same effect.
[ترجمه ترگمان]روی ترشح پروژسترون، توسط rad ioimmunoassay مورد آزمایش قرار گرفتند نتایج نشان داد که GABA باعث ترشح پرولاکتین می شود muscimol نیز اثر یکسانی دارد
[ترجمه گوگل]ترشح پروژسترون توسط رادیوم اوریون اندازه گیری شد نتایج نشان داد که GABA ترشح پروژسترون را تحریک می کند، مسکنول آگونیست GABA اثر مشابهی دارد

14. In Rad Racer the goal is simple; just keep driving.
[ترجمه ترگمان]در راد racer هدف ساده است؛ فقط رانندگی کردن را ادامه دهید
[ترجمه گوگل]در Rad Racer هدف ساده است؛ فقط رانندگی کن

پیشنهاد کاربران

/ صفت عامیانه/

خیلی جذاب یا خوب
مثال:

The party was totally rad. [=awesome, cool]


کلمات دیگر: