کلمه جو
صفحه اصلی

آتشبار

فارسی به انگلیسی

artillery, flaming


فرهنگ فارسی

یگانی راهکنشی و اجرایی در واحدهای توپخانه که در یگان‌های پیاده و سایر رسته‌های نظامی معادل گروهان است


فرهنگ معین

( ~.) (اِفا.) 1 - ریزندة آتش (شخص یا شی ء). 2 - چخماق . 3 - تفنگ ، توپ . 4 - یک واحد از توپخانه شامل چهار گروهان .


فرهنگ عمید

۱. (نظامی) توپ.
۲. (نظامی) یک واحد از قسمت توپخانه شامل چهار گروهان.
۳. (صفت) هرچیز توٲم با درخششِ ناشی از عصبانیت: نگاه آتشبار.
۴. (صفت) بسیارگرم.



کلمات دیگر: