کلمه جو
صفحه اصلی

آتش نشانی

فارسی به انگلیسی

fire - fighting


فرهنگ معین

( ~. نِ) ( اِ.) اداره و سازمانی که کارش فرونشاندن حریق است .


لغت نامه دهخدا

آتش نشانی . [ ت َ ن ِ ] (حامص مرکب ) فعل آتش نشان . || (اِ مرکب ) مجموع دستگاه و مأمورین فرونشاندن آتش در شهر یا قریه ای .


فرهنگ عمید

۱. فرونشاندن آتش.
۲. (اسم) نهادی با نیروی متخصص که متصدی خاموش کردن آتش است؛ اطفائیه.
۳. = آتش‌نشان



کلمات دیگر: