کلمه جو
صفحه اصلی

آذربایجان

فارسی به انگلیسی

Azerbaijan


لغت نامه دهخدا

آذربایجان . [ ذَ ] (اِخ ) نام شعبه ای از هری رود. (نزهةالقلوب ).


آذربایجان . [ ذَ ] (اِخ ) نامی است که امروز بولایت ارّان (جزئی از آذربایجان قدیم ) داده اند.


آذربایجان . [ ذَ ] (اِخ ) (گویند این کلمه از آترپاتوس ، نام یکی از سرداران اسکندر مأخوذ است و صاحب معجم البلدان و بعض دیگر گفته اند که از لفظ آذر به معنی آتش و بادگان یا بایگان به معنی حافظ و خازن آمده است و معنی مجموع آن حافظالنار یا حافظ بیت النار باشد. آتروبات یا آذربدآتش پناه و اتروبات مانسارسپندان نام موبدی وزیر شاهپور دوم و شارح اوستاست که تمام نام او «پسر قانون مقدس آتش پناه » معنی میدهد. در صورتی که کلمه ٔ آتروبات و آذربد واسامی مانند این دو در زبان فارسی قدیم هست انتساب نام آذربایجان به نام سردار اسکندر محتاج به ادله ٔ قاطعتری از تاریخ است که از غیر مآخذ یونانی و رومی باشد) نام ایالتی از ایران که آن را آذر و آذرباد و آذربادگان و آذرباذگان و آذربایگان و آذربیجان و اَذْرَبیجان بر وزن عندلیبان (معجم البلدان ) نیز نامند. آذربایجان در قدیم از شمال به ارّان و از جنوب غربی به آشور و از مغرب بارمنستان و از مشرق بدو ایالت مغان و گیلان محدود میشده و پای تخت آن شهر گنجک بوده است در تخت سلیمان در جنوب شرقی مراغه و عرب آن را کزناو یونانیان گازا مینامیده اند. و آذربایجان فعلی محدود است از شمال برود ارس و از مغرب بارمنستان و کردستان ترکیه و از جنوب بکردستان و خمسه و از مشرق بکوههای طالش و مغان . سرزمین آذربایجان فلاتی مرتفع و کوهستانی و بلندترین نفاط آن قله ٔ معروف بکوه نوح کوچک است که 1500 گز ارتفاع آن است . موقع جغرافیائی آن درعرض شمالی از 36 تا 38 درجه و نیم و طول شرقی از 41درجه و نیم تا 46 درجه و ربع، و مساحت سطح آن 104هزار کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود دوملیون است . هوای آن معتدل و متمایل بسردی است . و در زمستان مخصوصاً در نقاط پرارتفاع بسیار سرد شود. اراضی آن عموماً حاصلخیز و مشتمل بر مراتع سبز و خرم است و انواع حبوب و میوه ها بخوبی و فراوانی در آن بعمل می آید و انگور آن مخصوصاً بتنوع و وفور و خوبی مشهور است . مهمترین کوههای آذربایجان سبلان و سهند و بلاد مشهور آن تبریز و ماکو و مرند و خوی و سلماس و قراجه داغ و اردبیل و خلخال و سراب و هشترود و مراغه و صاین قلعه ٔ افشار و ساوجبلاغ و ارومیه است . زبان مردم آذربایجان شعبه ای از زبان فارسی موسوم بزبان آذری بوده است . آذربایجان در این عصر بدو قسمت مستقل شرقی و غربی تقسیم شده ،مرکز آذربایجان غربی شهر ارومیه است ، دومین دریاچه ٔمهم و معتبر ایران در آذربایجان غربی واقع است و آن دریاچه ٔ ارومیه میباشد که آبش مختلط با املاح بسیار و غلظت و شوری و تلخی آن بحدی است که هیچگونه جانور در آن زیست نتواند کردن . آذربایجان از زلزله آسیب بسیار دیده و خاصّةً شهر تبریز چند بار بزلزله خراب شده است و بدین سبب از آثار قدیمه در این سرزمین جز قلیلی بر جای نمانده است .


فرهنگ فارسی ساره

آتورپاتکان، آذرآبادگان



کلمات دیگر: