(تلفظ: āšur) (در اعلام) نام پسر دومِ سام پسر نوح ؛ (در قدیم) آشوردن ؛ (در موسیقی ایرانی) گوشهای در دستگاههای ماهور ، نوا و راست پنجگاه ؛ (در قدیم) (= آسور) رب النوع مورد پرستش مردم کشور آشور ؛ آسور یا آشور نام سرزمینِ تمدن آشور .
آشور
فرهنگ اسم ها
فرهنگ معین
( اِ.) گوشه ای است در دستگاه راست ماهور و دستگاه راست پنجگاه .
لغت نامه دهخدا
آشور. (اِخ ) رجوع به آسوریان شود.
آشور. (اِخ ) نام پسر دوم سام بن نوح ، و مملکت آشور به نام او خوانده شده است .
آشور. (نف مرخم ) در کلمات مرکبه مثل دویت آشور و تنورآشور، مخفف آشورنده است ، یعنی بهم زننده .
آشور. (اِخ ) نام رب النوع بزرگ آسوریان .
گویش مازنی
از مراتع سابق شبه جزیره ی میانکاله بهشهر که دهکده ی آشوراده ...
کلمات دیگر: