صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ف" - واژه نامه بختیاریکا
فحش های رکیک با عصبانیت و اوای بلند
فخر فروشیدن
فداله
فداکار
فر
فر دادن
فر فوت
فر کننده
فراخ
فراخوانده شدن
فرار
فرار کردن
فرار کن
فراری
فراری دادن
فراری دهنده
فراق
فرامرز
فراموش نکردن
فراهم سازی
فراوان
فربه
فربه بودن
فرتناک
فرتنک
فرتنکیدن
فرتنیدن
فرتو
فرتوت
فرتوت و زشت
فرخ وند
فرد
فردا
فردشک
فردی وند
فرز
فرزند
فرزند ارشد
فرزند اضاف و بی استفاده
فرزند خردسال
فرزند شایسته
فرزند پسر ندار
فرزندان
فرزندم
فرزندی که پدری بدرد نخور دارد
فرسایش
فرسایش پذیر
فرساینده
بیشتر