زاد گاه انشتین

زادالعارفین

<hr> مترادف زادن : زادوولد، زایش، زاییدن، ایجاد کردن، تولید

مترادف زادن : زادوولد، زایش، زاییدن، ایجاد کردن، تولید

<hr> مترادف زادگاه : زادبوم، مسقطالراس، مولد، میهن، وطن

مترادف زادگاه : زادبوم، مسقطالراس، مولد، میهن، وطن

<hr> مترادف زار : پریشان حال، ضعیف، ناتوان، نحیف، نزار، صرع، غش، تضرع، زاری، فغان، ناله، بیچاره، خوار، زبون

مترادف زار : پریشان حال، ضعیف، ناتوان، نحیف، نزار، صرع، غش، تضرع، زاری، فغان، ناله، بیچاره، خوار، زبون

<hr> مترادف زارع : برزگر، برزیگر، حارث، دهقان، زراعت پیشه، فلاح، کشاورز، کشتکار، کشتگر <hr> برابر پارسی : کشاورز، کدیور، برزگر

مترادف زارع : برزگر، برزیگر، حارث، دهقان، زراعت پیشه، فلاح، کشاورز، کشتکار، کشتگر برابر پارسی : کشاورز، کدیور، برزگر