کلمه جو
صفحه اصلی

دیفرانسیل

فارسی به انگلیسی

differential gear

فارسی به عربی

تفاضل

مترادف و متضاد

differential (اسم)
دیفرانسیل، مشتقه

فرهنگ فارسی

دستگاهی دراتومبیل که قدرت موتوررابه چرخهاببرد
( اسم ) دستگاهی در اتومبیل که نیروهای لازم را بچرخها - بنا بر احتیاج آنها - منتقل میسازد و چون سر پیچهای چرخ بیک سرعت نمیگردند باید نیرویی که بر آنها وارد میشود غیر مساوی باشد . دیفرانسیل این عمل را انجام میدهد و آن مرکب است از کرانویل که بوسیله چرخ دنده محرکی بنام پنیون که بانتهای میله کاردان متصل است میچرخد و بر اثر دوران کرانویل جعبه متصل بان نیز میچرخد . قسمت بالا و پایین هرزه گرد است ولی دو چرخ مخروطی طرفین حرکت را بوسیله میل پلوسها بچرخ عفب منتقل میکند و بهر کدام بنا بر مقاومتی که دارند سرعت مناسب میدهد .
حساب دیفرانسیل . رشته بسیار مهمی از ریاضیات عالی که موضوع اولیه آن تعیین میزان تغییرات توابع و مسئله ای عکس آنست .

حاصل‌ضرب مشتق تابع در نمو متغیر مستقل


فرهنگ معین

(یِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - دستگاهی در اتومبیل که نیروی لازم را به چرخ ها منتقل می سازد. ۲ - در ریاضی حاصل ضرب مشتق تابع در نمو متغیر مستقل . (فره ).

لغت نامه دهخدا

دیفرانسیل. [ رِ ی ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) حساب دیفرانسیل رشته بسیار مهمی از ریاضیات عالی که موضوع اولیه آن تعیین میزان تغییرات توابع و مسئله ای عکس آن است و مبتنی بر عمل اساسی رفتن به حد یا حد گرفتن میباشد و از این جهت از علم جبرمتمایز است. این رشته بعلت نقش مهمی که مقادیر بینهایت کوچک در آن دارند بضمیمه مباحث وابسته که در واقع شبیه آن هستند آنالیز ریاضی [ = تحلیل ریاضی ] نیز خوانده میشود. حساب دیفرانسیل را گاهی در فارسی حساب فاصله هم خوانده اند. ( از دائرة المعارف فارسی ).

فرهنگ عمید

دستگاهی در اتومبیل که قدرت موتور را به چرخ ها انتقال میدهد و به واسطۀ آن چراغ های عقب به حرکت درمیآیند.

دانشنامه عمومی

دیفرانسیل ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
دیفرانسیل (خودرو)
دیفرانسیل (ریاضیات)
دیفرانسیل (ریاضیات). به بیان ساده، دیفرانسیل یک تابع، تغییر جزئی (بسیار کوچک) تابع است وقتی متغیر مستقل تابع، تغییر می کند.
حساب دیفرانسیل و انتگرال
حد
مشتق
انتگرال
دیفرانسیل تابع تک متغیرۀ f {\displaystyle f} به صورت زیر به دست می آید؛
d f ( x ) = f ′ ( x ) d x {\displaystyle \mathrm {d} f(x)=f^{\prime }(x)\,\mathrm {d} x}
که f ′ ( x ) {\displaystyle f^{\prime }(x)} ، مشتق تابع است، و d x {\displaystyle \mathrm {d} x} دیفرانسیل x {\displaystyle x} (تغییر بسیار کوچک متغیر مستقل تابع) است.

دیفرانسیل (مکانیک). دیفرانسیل قطعه ای است در زیر خودرو بین دو چرخ جلو یا عقب که قدرت موتور را بین دو چرخ تقسیم می کند. بعضی ماشین ها دو دیفرانسیل هستند.
در اتومبیل یا دیگر وسائلی که دارای چرخ با نیروی محرکه هستند، دیفرانسیل ها قسمتی از وسائل انتقال نیروی محرکه هستند که سبب می شوند چرخ ها با سرعت های مختلف و با نیرویی مساوی بچرخند. وظیفهٔ انتقال حرکت از جعبه دنده به چرخ ها را بر عهده دارد.
از آغاز اختراع اتومبیل موضوع گردش سریع چرخ های عقب خودرو در سر پیچ ها فکر مهندسان را به خود مشغول کرده بود. چراکه در سر پیچ ها چرخی که در خارج پیچ است بایستی سریع تر از چرخی که در داخل پیچ است حرکت نمایند و اگر هر دوی چرخ ها در روی یک محور واحد سوار شوند ممکن نیست این عمل بدون واژگون شدن خودرو صورت گیرد.
حل این مشکل به وسیله دستگاهی به نام دیفرانسیل انجام گرفت. حرکت چرخ ها روی محور جداگانه ای به نام میل پلوس سوار شده عمل دیفرانسیل تقسیم قدرت موتور به هر یک از چرخ ها است، بسته به احتیاج آن ها. یعنی در سر پیچ ها چرخی که در خارج است و بایستی دایره بزرگتری بزند قدرت بیشتری دریافت داشته و برعکس چرخ دیگر کمتر قدرت دریافت می دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:حساب دیفرانسیل و انتگرال

فرهنگستان زبان و ادب

{differential} [ریاضی] حاصل ضرب مشتق تابع در نمو متغیر مستقل

پیشنهاد کاربران

دگرمانی ( ریاضیات )

ترازش ( ریاضیات )

دیفرانسیل در اتوموبیل
تَرانیرایِش ِ ناهمسان : انتقال نیروی غیر مساوی به چرخها
تَرا = انتقال
نیرو دادن = نیراییدن
نیرایِش : نیراییدن : نیرای - اِش
غیرمساوی = ناهمسان ، نابَرابَر
دیفرانسیل در ریاضیات
حساب جامعه = اَفمارِش یِک پارچه/فَراگیر/ فَراپوش
حساب فاضله = اَفمارِش ناهَمسان
حِساب = اَفمارِش : اَف - مار - اِش
اَف = پیشوند به سوی بالا : اَفراشتن، اَفراختَن، اَفراستَن
مار = ستاک کارواژه های شُماردن ، آماردن
اِش = پسوند نام ساز



کلمات دیگر: