[ویکی فقه] مرز بیرونی یا برجستهترین مرز هر جسم را سطح گویند. از آن در بابهای طهارت و صلات سخن گفتهاند.
← بالا آوردن قبر میت
مستحب است قبر به اندازه چهار انگشت باز تا یک وجب از سطح زمین بالا آورده شود و افزون بر آن مکروه است، مگر آنکه قبر بر اثر ناهمواری سطح زمین همچون شیب دار بودن، به بالا آوردن بیشتر نیاز داشته باشد، مانند اینکه در قسمت بالای زمین، قبر به اندازه یک وجب و در قسمت پایین، بیش از یک وجب بالا آورده شود تا با قسمت بالا هم سطح گردد. البته اگر در قسمت پایینی زمین به همان یک وجب بلندی اکتفا شود، به استحباب عمل شده است.
← آب کر
آب کر با ملاقات نجاست، نجس نمی شود، مگر آنکه رنگ، بو یا مزه آن بر اثر نجاست تغییر کند؛ بر خلاف آب قلیل که بنابر قول مشهور با ملاقات نجاست، نجس میشود.
←← سطوح آبهای متصل به هم
در حکم یاد شده تفاوتی نیست میان اینکه آب کرّ یا قلیل در یک جا فراهم آمده باشد، مانند حوض، یا در چند جا و با اتصال به هم از راه جوی. در فرض دوم آیا عدم انفعال آب کر یا انفعال آب قلیل، مشروط به همسانی همه سطحها است یا نه؟ در صورت همسانی سطوح- مانند دو حوض هم سطح متصل به هم- در عدم انفعال با ملاقات نجس در صورت کرّ بودن مجموع آن، و انفعال در صورت قلیل بودن مجموع آن شکی نیست. همچنین اگر اختلاف سطوح به گونه شیب نزدیک به همسانی باشد. انفعال آب موجود و متصل در حوضها و ظروف با ملاقات نجس، هرچند مجموع به اندازه کر باشد،
به برخی قدما نسبت داده شده است. در فرض فاحش بودن اختلاف سطوح، به اندازهای که در عرف همسان تلقی نشوند، با رسیدن مجموع به مقدار کر، آیا آب سطح بالا به آب سطح پایین و بر عکس، تقویت میشود و در نتیجه با ملاقات یکی از دو سطح با نجاست، انفعال پیدا نمیشود، یا پایین به بالا تقویت میشود و در نتیجه با ملاقات سطح پایین با نجاست، انفعال حاصل نمیگردد، یا مطلقا تقویتی صورت نمیگیرد و ملاقات هر یک از دو سطح بالا و پایین موجب انفعال و نجاست آب میگردد؟ مسئله اختلافی است.
در صورتی که مجموع آبها به اندازه کرّ نباشند، بر اثر ملاقات آب یکی از دو سطح با نجاست، آب نجس میشود. البته اگر آب از بالا به پایین جریان داشته باشد، با ملاقات بخش پایینی آب با نجاست، بخش بالایی قطعا نجس نمیشود؛ هرچند مجموع آب به اندازه کر نباشد.
← تطهیر آب نجس با آب کر
در تطهیر آب نجس با آب کر، باید سطح دو آب، یا همسان باشند و یا سطح آب کر بالاتر از سطح آب نجس باشد. بنابر این، چنانچه سطح آب کرّ پایینتر باشد و آب نجس از بالا بر آن ریخته شود، بخش بالایی آب نجس به صرف اتصال پایین آن به کرّ پاک نمیشود.
سطح در باب صلات
← سطح ملاقی با پیشانی محل سجده
در محل سجده، پاک بودن سطح آن که با پیشانی تلاقی پیدا میکند، کفایت مینماید؛ هرچند لایه زیرین و داخلی آن نجس باشد.
[ویکی الکتاب] معنی
غُرُفَاتِ: بناهایی که بالای بناهای دیگر واقع شده باشند و از سطح زمین یا کف خانه بلندتر باشند .
معنی
غُرْفَةَ: بنایی که بالای بنای دیگر واقع شده باشد و از سطح زمین یا کف خانه بلندتر باشد .
معنی
غُرَفٌ: بناهایی که بالای بناهای دیگر واقع شده باشند و از سطح زمین یا کف خانه بلندتر باشند -خانه بسیار زیبایی است که در بلندی قرار داشته باشد (جمع غرفه)
معنی
وُجُوهِ: چهره ها (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه انسان نیم پیشین سر و صورتش میباشد ، یعنی آن طرفی که با آن با مردم روبرو میشود ، و وجه خدا چیزی است ک...
معنی
وُجُوهَکُمْ: چهره هایتان -رویتان (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه انسان نیم پیشین سر و صورتش میباشد ، یعنی آن طرفی که با آن با مردم روبرو میشود ، و وجه خد...
معنی
وَجْهَکَ: چهره ات -رویت (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه انسان نیم پیشین سر و صورتش میباشد ، یعنی آن طرفی که با آن با مردم روبرو میشود ، و وجه خدا چیزی...
معنی
وَجْهِیَ: چهره ام -رویم - صورتم (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه انسان نیم پیشین سر و صورتش میباشد ، یعنی آن طرفی که با آن با مردم روبرو میشود ، و وجه ...
معنی
وُجُوهَهُمْ: چهره هایشان -روهایشان (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه انسان نیم پیشین سر و صورتش میباشد ، یعنی آن طرفی که با آن با مردم روبرو میشود ، و وجه ...
معنی
وُجُوهَهُمُ: چهره هایشان -روهایشان (حرف میم به دلیل تقارن با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد حرکت گرفته است .وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه انسان نیم پیشی...
معنی
وَجْهِ: رو- صورت - خودِ (ﭐبْتِغَاءَ وَجْهِ یعنی طلب خشنودی از آن جهت که رضایت از کسی به منزله ی رو کردن به او و عدم رضایت مانند پشت کردن به اوست .وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر ج...
معنی
وَجْهَهُ: چهره اش -رویش (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه انسان نیم پیشین سر و صورتش میباشد ، یعنی آن طرفی که با آن با مردم روبرو میشود ، و وجه خدا چیزی...
معنی
وَجْهِهَا: صورت آن - صورتش (در عبارت "ذَ ٰلِکَ أَدْنَیٰ أَن یَـأْتُواْ بِـﭑلشَّهَادَةِ عَلَیٰ وَجْهِهَا "یعنی منظور صورت صحیح گواهی دادن است . وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سط...
تکرار در قرآن: ۱(بار)
گستردن. در اقرب هست . آیا نمیبینید شتر چگونه آفریده... و زمین چگونه گسترده شده. این نظیر آیاتی است که آمده . این کلمه در کلام اللّه مجید فقط یکبار آمده است.
[ویکی فقه] سطح (فقه). مرز بیرونی یا برجسته ترین مرز هر جسم را سطح گویند. از آن در بابهای طهارت و صلات سخن گفته اند.
← بالا آوردن قبر میت
← سطح ملاقی با پیشانی محل سجده
۱. ↑ الروضة البهیة ج۱، ص۴۴۰.
...
[ویکی فقه] سطح (منطق). سطح، یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای کمّ متصل قارّ دارای قابلیت قسمت در دو جهت است.
کمّیّات متصل قارّ بر سه نوع اند: ۱. جسم تعلیمی: از سه جهت طول و عرض و عمق، قابل قسمت است. ۲. سطح: از دو جهت قابل قسمت و دارای طول و عرض است و به آن بسیط نیز می گویند. ۳. خط: از یک جهت قابل قسمت، و تنها دارای طول است.
تعریف سطح
هم چنین در تعریف سطح گفته شده است: سطح، مقداری است که دو امتداد در آن به طور قائم هم دیگر را قطع می کنند.
← دیدگاه بهمنیار
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل.• خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.
...