مترادف مهندس : فارغ التحصیل رشته های مهندسی، متخصص ماشین آلات ودستگاههای الکترونیکی، طراح ماشین آلات ودستگاهها و ابزار الکترونیکی، آرشیتکت، معمار
برابر پارسی : مهندز، کارشناس
مهندس
طراح ماشینآلات ودستگاهها و ابزار الکترونیکی
آرشیتکت، معمار
فارغالتحصیلرشتههای مهندسی
متخصص ماشینآلات ودستگاههای الکترونیکی
۱. فارغالتحصیلرشتههای مهندسی
۲. متخصص ماشینآلات ودستگاههای الکترونیکی
۳. طراح ماشینآلات ودستگاهها و ابزار الکترونیکی
۴. آرشیتکت، معمار
فارغالتحصیل رشتهی مهندسی، عنوان کسی که مهندس است
مهندس علیزاده خویشاوند من است
engineer Alizadeh is a relative of mine
مهندس برق
electrical engineer
مهندس راه و ساختمان، مهندس عمران
civil engineer
مهندس ژنتیک
genetic engineer
مهندس شیمی
chemical engineer
مهندس کامپیوتر
computer engineer
مهندس کشاورزی
agricultural engineer
مهندس معماری
architect
مهندس مکانیک
mechanical engineer
مهندس ناظر
consulting engineer
مهندس هوانوردی، مهندس هواپیما
aeronautical engineer
مهندس . [ م ُهََ دِ ] (اِخ ) محمدبن عبدالکریم بن عبدالرحمان حارثی دمشقی ، ملقب به مؤیدالدین و مکنی به ابوالفضل . عالم در هندسه و طب بود. در دمشق متولد شد، ابتدا به نجاری پرداخت و سپس هندسه و ریاضیات خواند و در علم افلاک و زیجها مطالعه نمود. آنگاه به علم طب روی آورد و مدتی در مصر بسر برد و به سال 599 هَ . ق . در سن حدود هفتاد سالگی در دمشق درگذشت . او را کتابهایی است از جمله : معرفة رمزالتقویم ، الحروب و السیاسة، الادویةالمفردة، مختصرالاغانی . (از الاعلام زرکلی ج 7 ص 84).
فردوسی .
اسدی .
فردوسی .
منجیک .
ناصرخسرو.
سعدی .
فردوسی .
فردوسی .
سنائی .
خاقانی .
خاقانی .
خاقانی .
نظامی .
نظامی .
حافظ.
کارشناس