کلمه جو
صفحه اصلی

منظومه


مترادف منظومه : سیستم، مجموعه سیارات، حکایت منظوم

برابر پارسی : چکامه، چامه، سروده

فارسی به انگلیسی

versified story, poem, system

system


فارسی به عربی

قصیدة , نظام

مترادف و متضاد

system (اسم)
دستگاه، جهاز، ترتیب، نظم، رشته، سبک، سلسله، روش، منظومه، اسلوب، نظام، سیستم، همست، همستاد، قاعده رویه

poem (اسم)
نظم، شعر، منظومه، چکامه، چامه

epopee (اسم)
حماسه، منظومه، شاهنامه، اشعار حماسی، شاعر اشعار حماسی، رجز

سیستم، مجموعه سیارات


حکایت منظوم


۱. سیستم، مجموعه سیارات
۲. حکایت منظوم


فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث منظوم جمع : منظومات

مجموعه‌ای از اجرام آسمانی که تحت ‌تأثیر نیروهای جاذبه حول یک مرکز می‌چرخند


لغت نامه دهخدا

منظومه . [ م َ م َ / م ِ ] (از ع ، ص ، اِ) تأنیث منظوم . منظومة. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به منظوم شود. || هر چیز واقعشده در صف و قطار و در نظم . (ناظم الاطباء).
- منظومه ٔ زواهر ؛ رشته ٔ مروارید. (ناظم الاطباء).
|| هر یک از شموس با سیارات و اقمار او. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- منظومه ٔ شمسی ؛ عبارت است از خورشید و عطارد و زهره و زمین و مریخ و مشتری و زحل و اورانوس و نپتون و پلوتون و اقمار سیارات و ذوات الاذنابی که در حول و حوش خورشید درحال سیر و حرکتند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
|| هر کلام موزون و مسجع و شعر و نظم . (ناظم الاطباء). داستانها و افسانه های بلند که در قالب مثنوی به نظم درآورده باشند مانند منظومه ٔ ویس ورامین ، منظومه ٔ وامق و عذرا و...
- منظومه های اهالی پسند ؛ شعرهایی که مردمان دانامی پسندند. (ناظم الاطباء).


منظومة. [ م َ م َ ] (ع ص ) رجوع به مدخل بعد شود.


( منظومة ) منظومة. [ م َ م َ ] ( ع ص ) رجوع به مدخل بعد شود.
منظومه. [ م َ م َ / م ِ ] ( از ع ، ص ، اِ ) تأنیث منظوم. منظومة. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به منظوم شود. || هر چیز واقعشده در صف و قطار و در نظم. ( ناظم الاطباء ).
- منظومه زواهر ؛ رشته مروارید. ( ناظم الاطباء ).
|| هر یک از شموس با سیارات و اقمار او. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- منظومه شمسی ؛ عبارت است از خورشید و عطارد و زهره و زمین و مریخ و مشتری و زحل و اورانوس و نپتون و پلوتون و اقمار سیارات و ذوات الاذنابی که در حول و حوش خورشید درحال سیر و حرکتند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
|| هر کلام موزون و مسجع و شعر و نظم. ( ناظم الاطباء ). داستانها و افسانه های بلند که در قالب مثنوی به نظم درآورده باشند مانند منظومه ویس ورامین ، منظومه وامق و عذرا و...
- منظومه های اهالی پسند ؛ شعرهایی که مردمان دانامی پسندند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. (ادبی ) مجموعه ای بلند از اشعاری با موضوعات گوناگون که معمولاً در قالب مثنوی سروده شده.
۲. (نجوم ) = * منظومۀ شمسی
۳. (صفت ) [قدیمی] = منظوم
* منظومهٴ شمسی: (نجوم ) مجموعه ای از اجرام سماوی شامل خورشید و نُه سیاره که سیارۀ زمین را نیز شامل می شود.

۱. (ادبی) مجموعه‌ای بلند از اشعاری با موضوعات گوناگون که معمولاً در قالب مثنوی سروده شده.
۲. (نجوم) = ⟨ منظومۀ شمسی
۳. (صفت) [قدیمی] = منظوم
⟨ منظومهٴ شمسی: (نجوم) مجموعه‌ای از اجرام سماوی شامل خورشید و نُه سیاره که سیارۀ زمین را نیز شامل می‌شود.


دانشنامه عمومی

منظومه (شعر). منظومه به معنای سخنی است که به نظم آمده باشد، اما در معنای متداول به نوعی شعر روایی گفته می شود که معمولاً داستانی و طولانی است مانند افسانه سرودهٔ نیما یوشیج و از ویژگی های رایج آن تعدد راوی است. منظومه های قدیم بیشتر در قالب مثنوی سروده شده است، مانند جمشید و خورشید یا وامق و عذرا. وجود مضامین مشابه در منظومه های پر شمار فارسی سبب شده ست که بعضی از پژوهشگران برای سهولت بازشناسی و بررسی منظومه ها به جز نوع اصلی منظومه مانند حماسی، عاشقانه، تعلیمی، و جز اینها نوعی تقسیم بندی فرعی موضوعی برای آنها خصوصاً منظومه های سدهٔ نهم به بعد قائل شوند که اهم آنها از این قرار است:
وصف کشمیر به توصیف ابنیه و شوارع و باغ های کشمیر می پردازد و مربوط به سدهٔ دهم به بعد و دوره ای است که شمار فراوانی از شاعران ایرانی به هند رفتند و به دربار گورکانیان راه یافتند.
قضا و قدر به نقش تقدیر و سرنوشت می پردازد و در عصر صفوی رواج یافت. اخه ویکی پدیاهم شد سایت........
سراپا به توصیف اعضا و اندام بدن معشوق می پردازد.
سوز و گداز به شرح سوز درون و بیان تأثیر آتش عشق می پردازد و بیشتر جنبهٔ عرفانی دارد.
حاتمیه به داستان های حاتم طایی و شرح بخشندگی ها و فضایل و صفات اخلاقی او می پردازد.
بعضی کتب علمی نیز مانند منظومه ملاهادی سبزواری در حکمت و منطق و الفیه در ادبیات عربی نام یا عنوان منظومه دارند.

فرهنگستان زبان و ادب

{system} [عمومی] مجموعه ای از اجرام آسمانی که تحت تأثیر نیروهای جاذبه حول یک مرکز می چرخند

پیشنهاد کاربران

سامانه

سامانه خورشید

به معنای شعری که به نظم آمده باشد. به آثاری گفته میشود که در قالب داستانی و شعری هستند.

سامانه

بجای �منظومه شمسی� می توان �سامانه ی خورشیدی� بکار برد. ( برگرفته از پی نوشت �دیواری به نام ”حدّ“ و برخی چشم اندازهای آینده�، ب. الف. بزرگمهر، ۲۳ شهریور ماه ۱۳۹۳ )
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/09/blog - post_65. html


داستان سرود


کلمات دیگر: