شیخین. [ ش َ خ َ ] ( ع اِ ) تثنیه شیخ. || ( اِخ ) لقب ابوبکربن ابی قحافه و عمربن الخطاب : پسر سماک گفت این خلیفه بر راه شیخین میرود یعنی ابوبکر و عمر ( رض ) تا فرمان وی برابر فرمان پیغامبر است. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 525 ).
شیخین
لغت نامه دهخدا
دانشنامه آزاد فارسی
شِیْخِیْن
(تثنیۀ «شیخ» در حالت نصبی و جرّی، و حالت رَفعی آن «شیخان»؛ یعنی دو شیخ) در اهل سنت، از میان صحابه به ابوبکر و عمر (دو خلیفۀ اول)، از محدثان به بخاری و مُسلِم، و از فقیهان به ابوحنیفه و ابویوسف گویند. در شیعۀ امامیه از میان علمای رجال به نجاشی و طوسی، از محدثان به کلینی و طوسی، و از فقیهان به شیخ مفید و شیخ طوسی گویند.
(تثنیۀ «شیخ» در حالت نصبی و جرّی، و حالت رَفعی آن «شیخان»؛ یعنی دو شیخ) در اهل سنت، از میان صحابه به ابوبکر و عمر (دو خلیفۀ اول)، از محدثان به بخاری و مُسلِم، و از فقیهان به ابوحنیفه و ابویوسف گویند. در شیعۀ امامیه از میان علمای رجال به نجاشی و طوسی، از محدثان به کلینی و طوسی، و از فقیهان به شیخ مفید و شیخ طوسی گویند.
wikijoo: شیخین
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] شیخین، به معنای دو شیخ یا دو بزرگ، اصطلاحی است که در حوزه های گوناگون به افراد مختلفی اشاره دارد:
wikishia: عمر بن خطاب بن نفیل، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و به باور اهل سنت، خلیفه دوم مسلمانان در اصطلاح فقهای شیعه• شیخ مفید، محمد بن محمد بن نُعمان مشهور به شیخ مُفید (۳۳۶یا ۳۳۸- ۴۱۳ق) متکلم، فقیه و تاریخ نگار نامدار امامیه در قرن ۴ و ۵ قمری• شیخ طوسی، حمد بن حسن بن علی، ملقّب به شیخ الطائفه، کنیه اش ابوجعفر، فقیه، محدّث و متکلم امامی قرن پنجم در اصطلاح متکلمین اهل سنت• ابوهاشم جبائی، جُبّائی، ابوهاشم عبدالسلام بن محمد، متکلم معتزلی قرن سوم و چهارم• ابوعلی جبائی، جُبّائی، ابوعلی محمد بن عبدالوهاب، متکلم مشهور معتزلی قرن سوم در کتب حنفیه• ابوحنیفه، ابوحًنیفه، نعمان بن ثابت بن زوطی بن ماه بن هرمز (۸۰-۱۵۰ق/۶۹۹-۷۶۷م)، امام، فقیه و متکلم نام دار کوفه و پایه گذار مذهب حنفی از مذاهب چهارگانه اهل سنت• ابویوسف قاضی، ابویوسف یعقوب بن ابراهیم انصاری، مشهور به قاضی ابویوسف، فقیه حنفی، حافظ، مفسر، مورخ، محدث
...
...
wikifeqh: شیخین_(ابهام_زدایی)
کلمات دیگر: