[ویکی اهل البیت] تجرید منطق کتابی است شامل تمامی بخش های منطق و بسیار مختصر که خواجه نصیر الدین طوسی آن را نوشته است و علامه حلی به شرح غیر مزجی آن اقدام نموده و آن را الجوهر النضید فی شرح کتاب التجرید نامیده است.
کتاب خواجه اگر چه اکنون به نام تجرید المنطق معروف است و در الذریعة نیز با همین نام و به عنوان عدل تجرید الاعتقاد مطرح است لیکن از مقدمه علامه حلی در شرح خود که می گوید
وقفت علی المختصر الموسوم بالتجرید فی المنطق و نام گذاری شرح خود در همان مقدمه به الجوهر النضید فی شرح التجرید و مقدمه خود خواجه، روشن می شود که خواجه قصد داشته کتابی مشتمل بر قواعد منطقی بنویسد و از ابتدا نام آن را التجرید گذاشته بوده است و بعدا که تصمیم گرفته قسمت کلام را نیز به آن اضافه کند، برای تفکیک آن از قسمت منطق همان طور که از مقدمه کتاب تجرید الاعتقاد روشن می شود آن را به تجرید الاعتقاد نامیده است.
از این رو این مطلب مبین نیست که خواجه قسمت منطق را به عنوان مقدمه برای قسمت کلام نوشته است و احتمالا این استنباطی از اشتراک اسم این دو کتاب و مقدمه بودن منطق برای سائر علوم است. پس اسم این متن منطقی همان طور که استظهار کردیم التجرید بوده است. اما در نام شرح علامه اختلافی در کار نیست و علامه خود آن را به الجوهر النضید نام گذاری کرده است.
این کتاب همان طور که در مقدمه آن آمده و ترتیب فعلی نیز آن را تأیید می کند دارای نه فصل است.
فصل اول به مدخل علم منطق می پردازد و بحث های مقدمه ای مثل علم بودن منطق و بحث الفاظ و کلیات خمس و کلی و جزئی و ذاتی و عرضی را شامل می شود.
فصل دوم مقولات عشر را بیان می کند و به رابطه های چهارگانه در تقابل می پردازد.
فصل سوم بحث های مختلفی پیرامون قضیه و اقسام شرطی و حملی آن را در بر دارد و با ذکر مواد و جهات قضایا به بحث از قضایای موجهه و غیر موجهه و نسبت های آنها و عکس مستوی و نقیض می پردازد.
wikiahlb: خواجه نصیرالدین طوسی است. منطق تجرید یک دوره کامل و بسیار مختصر درباره علم منطق است و علامه حلّی به سبب همین اختصار و نیز به دلیل وجود مطالب بسیار ارزنده در این کتاب، به شرح آن پرداخته است.
منطق تجرید و شرح آن (الجوهرالنّضید) مشتمل بر ۹ فصل است:
الجوهر النّضید به سبک « قال » و « اقول » نگاشته شده و دارای ویژگی های شروح انتقادی، تحلیلی و توضیحی است. نویسنده آن از اقوال بزرگان فن منطق، همانند ارسطو و ابن سینا، استفاده کرده و در برخی موارد خواننده را به کتاب الاسرار الخَفیه (اثر دیگری از علامه حلّی) ارجاع داده است.