کلمه جو
صفحه اصلی

نستور

فرهنگ اسم ها

اسم: نستور (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: nastor) (فارسی: نَستور) (انگلیسی: nastor)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زریر پسر گشتاسپ پادشاه کیانی

فرهنگ فارسی

نسطور .

لغت نامه دهخدا

نستور. [ ن َ ] ( اِ ) در موسیقی نام یک رنگ دستگاه همایون و نوا است. ( فرهنگ نظام ).

نستور. [ ن َ] ( اِخ ) نسطور. ( فرهنگ نظام ). رجوع به نسطور شود.

نستور. [ ن َ ] (اِ) در موسیقی نام یک رنگ دستگاه همایون و نوا است . (فرهنگ نظام ).


نستور. [ ن َ] (اِخ ) نسطور. (فرهنگ نظام ). رجوع به نسطور شود.


دانشنامه عمومی

نستور (به یونانی: Νέστωρ)، در اسطوره های یونان، شاه پولوس است.
اوید، افسانه های دگردیسی، ترجمه جلال الدین کزازی
آابپتجچخدرزژسشفکگلمنوهی
پسر نلئوس و خلوریس بود. از میان دوازده پسر نلئوس تنها او بود که از حملهٔ هراکلس به پولوس جان سالم به در برد. پس از مرگ یازده برادرش، خدایان باقیمانده ی عمر آنان را به نستور بخشیدند و وی از موهبت عمری بسیار طولانی برخوردار گردید. در جنگ تروا سالخورده ترین و عاقل ترین جنگاور محسوب می شد.

دانشنامه آزاد فارسی

نِسْتور (Nestor)
در اساطیر یونان، شاه خردمند و سالخوردۀ پولوس. یونانیان را در لشکرکشی به تروا و بازگشت از آن جا همراهی کرد و به آنان اندرزهای سودمند داد.


کلمات دیگر: