کلمه جو
صفحه اصلی

لیمویی

فارسی به انگلیسی

citreous, lemon-coloured, lemon-shaped, citrous, lemony, lemon


lemon


citreous, lemon-coloured, citrous, lemon-shaped, emon, lemon

lemony

مترادف و متضاد

lemon-colored (صفت)
لیمویی

lemon-coloured (صفت)
لیمویی

فرهنگ فارسی

وابسته به لیمو، به رنگ لیمو، لیموفام


( صفت ) منسوب به لیمو : ۱- رنگ زرد و روشن : چهره ام دور از بهار خطش شد خزان همچو رنگ لیمویی . ( مفید بلخی آنند . لغ. ) توضیح کمی رنگ زرد را با آب مخلوط کنند لیمویی باز بدست آید و اگر یک قلم مو فیروزه یی بان بزنند لیمویی خوشرنگ حاصل شود .

فرهنگ معین

(ص نسب . ) منسوب به لیمو، رنگ زرد روشن .

لغت نامه دهخدا

لیموئی. ( ص نسبی ) منسوب به لیمو. || به رنگ پوست لیمو. زردی روشن . رنگ زرد چون رنگ لیموئی و حسن لیموئی که اهل هند آن را چنیک برن گویند. ملا مفید بلخی راست :
چهره ام دور از بهار خطش
شد خزان همچو رنگ لیموئی.
( آنندراج ).
قاری این والای لیموئی به غایت روبرست ( ؟ )
من ندانم از چه شد اینگونه نارنجی مزاج.
نظام قاری ( دیوان البسه ص 54 ).
|| گرد و خرد. به حجم و شکل لیمو: پستانی لیموئی. پستانهای لیموئی. || لیموفروش.

دانشنامه عمومی

لیموئی (رودان)، روستایی از توابع بخش رودخانه شهرستان رودان در استان هرمزگان ایران است.
این روستا در دهستان رودخانه بر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۶ نفر (۲۴خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

Lemony


کلمات دیگر: