( اسم ) هر یک از جشنهای ششگان. سال در ایران باستان و آنها عبارتند از : الف - میدیوزرم ب - میدیوشم ج - پتیه شهم د - ایاسرم ه - میدیارم و - همسپتمدم . ابوریحان بیرونی نامهای این جشنها را چنین آورده : مدیوزرم گاه مدیوشم گاه فیشه هیم گاه ایاثرم گاه مدیایریم گاه همشفثمیذگاه این جشنها بفاصله های غیر متساوی از همدیگر دور میباشند ازین قرار : گهنبار میدیوزرم در چهل و پنجمین روز سال گهنبار میدیوشم در صد و پنجمین روز سال گهنبار پتیه شهیم درصد و هشتادمین روز سال گهنبار ایاسرم در دویست و دهمین روز سال گهنبار میدیارم در دویست و نودمین روز سال گهنبار همسپتمدم در سیصد وشصت و پنجمین روز سال واقع میشود . جشن هر یک از این گهنبارها پنج روز طول میکشد . آخرین روز مهم ترین روز آنست و در واقع چهار روز دیگر روز های مقدماتی جشن است . در خود اوستا در آفرینگان گهنبار بند های ۱۲ - ۷ این جشنها با تعیین ماه و روز یاد شده . در سنت زردشتیان چنین آمده : در اردیبهشت ماه از یازدهم تا پانزدهم جشن مدیوزرم است . در تیر ماه از یازدهم تا پانزدهم جشن مدیوشم است . در شهریور ماه از بیست و ششم تا سیام جشن پتیه شهیم است . در مهر ماه از بیست و ششم تاسیام جشن ایاسرم است . دردی ماه از شانزدهم تا بیستم جشن میدیارم است . در اندرگاه ( خمس. مسترقه ) هر پنج روز جشن همسپتمدم است . نظر بمعنی لفظی این کلمات گهنبار ها اساسا جشنهایی بود برای اوقات مختلف سال : میدیوزرم یعنی میان بهار و این جشنی است در نیم. بهار هنگامی که زمین سبزو خرم است مدیوشم یعنی میان تابستان پتیه شهیم یعنی دانه آور و از آن وقتی اراده شده که گندم رسیده و خرمن بدست میاید ایاسرم یعنی برگشت و از آن هنگامی اراده شده که چوپان با گل. خود بعلت پیش آمد زمستان از چراگاه تابستانی بخانه بر میگردد میدیارم یعنی میان سال معنی همسپتمدم معلوم نیست . این جشن بفروهران اختصاص دارد .
گاهنبار
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(هَ ) [ په . ] (اِ. ) نام شش جشن که ایرانیان به مناسبت آفریده شدن عالم در شش روز برپا می کردند.
لغت نامه دهخدا
گاهنبار. [ هَِم ْ ] ( اِ ) گاهنبار و گاه باره هر دو دارای یک معنی است و آن شش روزی است که خدای تعالی عالم را در آن آفرید و مجوس در کتاب زند از زردشت نقل میکنند که حق سبحانه و تعالی عالم را در ششگاه آفرید و اول هر گاهی نامی دارد و در اول هر گاهی جشنی سازند و گاه گاهنبار اول میدیوزرم نام دارد و آن خور روز باشد که روزپانزدهم اردیبهشت ماه قدیم است. گویند که یزدان از این روز تا چهل روز آفرینش آسمانها را به اتمام رسانید. و گاه گاهنبار دویم میدیوسمه نام دارد و آن خور روز است که یازدهم تیرماه قدیم باشد گویند که یزدان از این روز تا شصت روز آفرینش آب را تمام کرد. و گاه گاهنبار سیم پیتی سهیم نام دارد و آن آشتاد روز است که بیست و سیم شهریورماه قدیم باشد. گویند که یزدان از این روز تا هفتاد و پنج روز آفرینش زمین را به اتمام رسانید. و گاه گاهنبار چهارم ایاتهریم نام دارد وآن آشتاد روز است که بیست و ششم مهر ماه قدیم باشد و گویند یزدان از این روز تا سی روز آفرینش نبات و اشجار و رستنی ها را به اتمام رسانید. و گاه گاهنبار پنجم میدیاریم نام دارد و آن مهر روز است که شانزدهم بهمن ماه قدیم باشد. گویند که یزدان از این روز تا هشتاد روز حیوانات را بیافرید و حیوانات چرنده و پرنده دو صد و هشتاد و دو نوع است از این جمله یکصد و هفتاد و دو چرنده و یک صد و ده نوع دیگر پرنده. و گاه گاهنبار ششم همسپتهدیم نام دارد و آن اهنود روز است که روز اول خمسه مسترقه قدیم باشد گویند که یزدان ازاین روز تا هفتاد و پنج روز آفرینش آدم علیه السلام کرده و مبادی این ایام بر تقدیری است که خمسه مسترقه را در آخر بهمن ماه افزایند و بهمن ماه سی و پنج گیرند و بعضی گویند اول گاه اول بیست و ششم اردیبهشت ماه قدیم است ، و اول گاه دوم بیست و ششم تیرماه و اول گاه سیم شانزدهم شهریورماه و اول گاه چهارم پانزدهم مهرماه و اول گاه پنجم یازدهم دی ماه و اول گاه ششم سی ویکم اسفندماه است که اول خمسه مسترقه و آخر اسفندارماه باشد و جمعی دیگر گویند که اول گاه اوّل یازدهم دی ماه قدیم اول گاه دوم یازدهم اسفندار ماه و اول گاه سیم بیست و ششم اردیبهشت ماه و اول گاه چهارم بیست و ششم خرداد ماه و اول گاه پنجم شانزدهم شهریورماه واول گاه ششم سی و یکم آبان ماه است که اول خمسه مسترقة باشد. ( برهان قاطع ). صاحب آنندراج چنین آرد: ایزدتعالی هر دو گیتی را بشش روز آفرید و زردشت گفته که ایزدتعالی به هرباری گونه آفرید: چون آسمان و زمین و گیاه و جانوران و مردم ، و اول هر یک از این بارهاپنج روز است نام شان گاهنبار و کهنبار و گهنبد و گهبار و گاهبار، و اول هر گاهی نامی دارد و به تعظیم اول هرگاه پنج روز فارسیان عیش میکرده اند، و از قراری که در کتاب ژند پارسیان مرقوم است ؛ گاه گاهنبار اول نام میدیوزرم است از یوم اورمزد فروردین ماه شمسی یعنی جلالی چهل روز گذشته و روز خیر ایزد و اردی و اردیبهشت ماه میباشد که تا دی بمهر ایزد پنجروز گاهنبار است که چهل و پنج روز مدّت آن است. گاهنبار دوم روز خورشید ایزد از تیرماه شمسی یعنی جلالی بعد از گهنباراول شصت روز میباشد که اسم آن میدیوسهم است و آن نیز از روز خورشید تا روز دی ماه بمهر پنجروز است. گهنبار سوم روز استاد از شهریور ماه شمسی یعنی جلالی پنج روز گهنبار است که آن را فیتیوشهم گاه گویند و این گهنبار هفتاد و پنجروز است بعد از گهنبار دوم. و گهنبار چهارم سی روز بعد از گهنبار سیم ، در یوم استاد از مهرماه شمسی یعنی جلالی گهنبار اتیرم گاه پنجروز است. گهنبار پنجم هشتاد روز است بعد از گهنبار چهارم ، در یوم مهر از دی ماه شمسی یعنی جلالی ، تا پنج روز گهنبارمیدیو آرامگاه است گهنبار ششم هفتاد و پنج روز بعد از گهنبار پنجم ، در خمسه مسترقه گهنبار هفتمین گاه است ( ؟ ) الحاصل بهمین ترتیب و قانون نام روزها و ایام و مدت هر یک که آفرینش هر چیز را بیان مینماید تا به آخر رسد و در فرهنگ جهانگیری بتفصیل مرقوم است از تاریخ ایلخانی و کوشیار حکیم نیز اگر اختلافی بود بیان نموده چنانکه زراتشت بهرام فارسی گفته :
گاهنبار. [ هَِم ْ ] (اِ) گاهنبار و گاه باره هر دو دارای یک معنی است و آن شش روزی است که خدای تعالی عالم را در آن آفرید و مجوس در کتاب زند از زردشت نقل میکنند که حق سبحانه و تعالی عالم را در ششگاه آفرید و اول هر گاهی نامی دارد و در اول هر گاهی جشنی سازند و گاه گاهنبار اول میدیوزرم نام دارد و آن خور روز باشد که روزپانزدهم اردیبهشت ماه قدیم است . گویند که یزدان از این روز تا چهل روز آفرینش آسمانها را به اتمام رسانید. و گاه گاهنبار دویم میدیوسمه نام دارد و آن خور روز است که یازدهم تیرماه قدیم باشد گویند که یزدان از این روز تا شصت روز آفرینش آب را تمام کرد. و گاه گاهنبار سیم پیتی سهیم نام دارد و آن آشتاد روز است که بیست و سیم شهریورماه قدیم باشد. گویند که یزدان از این روز تا هفتاد و پنج روز آفرینش زمین را به اتمام رسانید. و گاه گاهنبار چهارم ایاتهریم نام دارد وآن آشتاد روز است که بیست و ششم مهر ماه قدیم باشد و گویند یزدان از این روز تا سی روز آفرینش نبات و اشجار و رستنی ها را به اتمام رسانید. و گاه گاهنبار پنجم میدیاریم نام دارد و آن مهر روز است که شانزدهم بهمن ماه قدیم باشد. گویند که یزدان از این روز تا هشتاد روز حیوانات را بیافرید و حیوانات چرنده و پرنده دو صد و هشتاد و دو نوع است از این جمله یکصد و هفتاد و دو چرنده و یک صد و ده نوع دیگر پرنده . و گاه گاهنبار ششم همسپتهدیم نام دارد و آن اهنود روز است که روز اول خمسه ٔ مسترقه قدیم باشد گویند که یزدان ازاین روز تا هفتاد و پنج روز آفرینش آدم علیه السلام کرده و مبادی این ایام بر تقدیری است که خمسه ٔ مسترقه را در آخر بهمن ماه افزایند و بهمن ماه سی و پنج گیرند و بعضی گویند اول گاه اول بیست و ششم اردیبهشت ماه قدیم است ، و اول گاه دوم بیست و ششم تیرماه و اول گاه سیم شانزدهم شهریورماه و اول گاه چهارم پانزدهم مهرماه و اول گاه پنجم یازدهم دی ماه و اول گاه ششم سی ویکم اسفندماه است که اول خمسه ٔ مسترقه و آخر اسفندارماه باشد و جمعی دیگر گویند که اول گاه اوّل یازدهم دی ماه قدیم اول گاه دوم یازدهم اسفندار ماه و اول گاه سیم بیست و ششم اردیبهشت ماه و اول گاه چهارم بیست و ششم خرداد ماه و اول گاه پنجم شانزدهم شهریورماه واول گاه ششم سی و یکم آبان ماه است که اول خمسه ٔ مسترقة باشد. (برهان قاطع). صاحب آنندراج چنین آرد: ایزدتعالی هر دو گیتی را بشش روز آفرید و زردشت گفته که ایزدتعالی به هرباری گونه آفرید: چون آسمان و زمین و گیاه و جانوران و مردم ، و اول هر یک از این بارهاپنج روز است نام شان گاهنبار و کهنبار و گهنبد و گهبار و گاهبار، و اول هر گاهی نامی دارد و به تعظیم اول هرگاه پنج روز فارسیان عیش میکرده اند، و از قراری که در کتاب ژند پارسیان مرقوم است ؛ گاه گاهنبار اول نام میدیوزرم است از یوم اورمزد فروردین ماه شمسی یعنی جلالی چهل روز گذشته و روز خیر ایزد و اردی و اردیبهشت ماه میباشد که تا دی بمهر ایزد پنجروز گاهنبار است که چهل و پنج روز مدّت آن است . گاهنبار دوم روز خورشید ایزد از تیرماه شمسی یعنی جلالی بعد از گهنباراول شصت روز میباشد که اسم آن میدیوسهم است و آن نیز از روز خورشید تا روز دی ماه بمهر پنجروز است . گهنبار سوم روز استاد از شهریور ماه شمسی یعنی جلالی پنج روز گهنبار است که آن را فیتیوشهم گاه گویند و این گهنبار هفتاد و پنجروز است بعد از گهنبار دوم . و گهنبار چهارم سی روز بعد از گهنبار سیم ، در یوم استاد از مهرماه شمسی یعنی جلالی گهنبار اتیرم گاه پنجروز است . گهنبار پنجم هشتاد روز است بعد از گهنبار چهارم ، در یوم مهر از دی ماه شمسی یعنی جلالی ، تا پنج روز گهنبارمیدیو آرامگاه است گهنبار ششم هفتاد و پنج روز بعد از گهنبار پنجم ، در خمسه ٔ مسترقه گهنبار هفتمین گاه است (؟) الحاصل بهمین ترتیب و قانون نام روزها و ایام و مدت هر یک که آفرینش هر چیز را بیان مینماید تا به آخر رسد و در فرهنگ جهانگیری بتفصیل مرقوم است از تاریخ ایلخانی و کوشیار حکیم نیز اگر اختلافی بود بیان نموده چنانکه زراتشت بهرام فارسی گفته :
همه از خوان بذلش شاد گشتند
مر او را جمله گاهنبار بستند - انتهی .
رجوع به جهانگیری و انجمن آرا شود.
پورداود نوشته اند :
بفرّ فریدون و رخش نهنگ
به گاه گهنبار هوشنگ شنگ .
پس از دانستن تقویم مزدیسنا و اعیاد دینی لازم است از گهنبارهایا شش جشن بزرگ دیگر ایرانیان که تا به امروز در نزد زرتشتیان ایران و پارسیان هند به همان اهمیت پارینه ٔ خود باقی است سخن بداریم گذشته از اینکه گهنبار مربوط بتقویم مزدیسناست در میان چهار آفرینگان خرد اوستا یکی از آنها نامزد است به آفرینگان گهنبار این آفرینگان قطعه ای است که از هادخت نسک یعنی از بیستمین کتاب اوستای عهد ساسانیان بیادگار مانده است و در آن از فضیلت و شرافت شش جشن بزرگ سال سخن رفته است آفرینگان گهنبار به انضمام ادعیه ٔ دیگر در جشنهای ششگانه ٔ سال خوانده میشود پیش از اینکه از آفرینگان صحبت بداریم و چهار قطعه ٔ مذکور آن را تفسیر کنیم ناگزیریم که از برای فهم مندرجات آفرینگان گهنبار بخصوصه از گهنبارها مفصلاً بحث کنیم و ضمناً آنچه در مقاله ٔتقویم مزدیسنا ناگفته مانده در این مقاله گفته آید اینک گوئیم : گهنبار یا گاهنامه کلمه ای است نسبةً نو در پهلوی گاسانبار گویند از کلمه ٔ گاس (در اوستا گاتو) که بمعنی گاه و هنگام است جزء اخیر کلمه ٔ گهنبار باید از کلمه ٔ اوستائی یا ئیریه باشد که در آغاز مقاله ٔ تقویم مزدیسنا گفتیم صفت است بمعنی سالی و فصلی ،از کلمه ٔ یار (سال ) راجع بجزء کلمه ٔ اخیر گهنبار وجه اشتقاق دیگری مستشرقین ذکر کرده اند که چندان قابل توجه نیست در خود اوستا غالباً «یائیریه » بجای کلمه ٔگهنبار استعمال گردیده و فوراً پس از ذکر این کلمه مرتباً از شش گهنبار یا جشنهای ششگانه ٔ سال نام برده شده است چنانکه در یسنا 1 فقره ٔ 9 و یسنا 2 فقره 9 و یسنا 3 فقره ٔ 11 و یسنا 4 فقره ٔ 14 و یسنا 6 فقره ٔ8 و یسنا 7 فقره ٔ 11 و یسنا 17 فقره ٔ 8 و یسنا 22 فقره ٔ 11 و در ویسپرد کرده 1 فقره ٔ 2 و کرده ٔ 2 فقره ٔ2 این جشنها چنین نامیده شده است :
1 - میدیوزرم مئیذیوئی زرمیه
2 - میدیوشم مئیذیوئی شِم
3 - پتیه شهیم پئیتیش ههیه
4 - ایاسرم ایاثریم
5 - میدیارم مئیذیائیریه
6 - همسپتمدم همسپثمئدیه
این جشنها به فاصله های غیرمتساوی از همدیگر دور میباشند از این قرار: گهنبار میدیوزرم در چهل و پنجمین روز سال (45)، گهنبار میدیوشم در صد و پنجمین روز سال (105)، گهنبار پتیه شهیم در صد و هشتادمین روز سال (180)، گهنبار ایاسرم در دویست و دهیمن روز سال (210)، گهنبار میدیارم در دویست و نودمین روز سال (290)، گهنبار همسپتمدم در سیصد و شصت و پنجمین روز سال (365) واقع میشود جشن هر یک از این گهنبارها پنجروز طول میکشد آخرین روز مهم ترین روز آن است در واقع چهار روز دیگر روزهای مقدماتی جشن است در خود اوستار آفرینگاه گهنبار در فقرات 7 تا 12 این جشنها با تعیین ماه و روز ذکر شده و فاصله های آنها از همدیگر نیز قید گردیده از این قرار: میدیوزرم در اردیبهشت ماه در دی بمهر روز (پانزدهم ) میباشد و از آغاز سال تا به این جشن چهل و پنج روز است . دومین گهنبار میدیوشم در تیرماه در دی بمهر روز (پانزدهم ) میباشد واز نخستین گهنبار تا به این جشن شصت روز است . سومین گهنبار پتیه شهیم در شهریورماه در انیران روز (سی ام ) میباشد و از دومین گهنبار تا به این جشن هفتاد و پنج روز است ؛ چهارمین گهنبار ایاسرم در مهرماه در انیران روز (سی ام ) میباشد و از سومین گهنبار تا به این جشن سی روز است ؛ پنجمین گهنبار میدیارم در دی ماه در بهرام روز (بیستم ) میباشد و از چهارمین گهنبار تا به این جشن هشتاد روز است ؛ ششمین گهنبار همسپتمدم در آخرین روز اندرگاه (خمسه ٔ مسترقه ) در وهیشتواشت روز (آخرین روز سال ) میباشد و از پنجمین گهنبار تا به این جشن هفتاد و پنج روز است در اوستا روز اصلی هر یک از گهنبارها یاد شده اما در سنت چنانکه گفتیم هریک ازگهنبارها که پنجروز طول میکشد بنابراین در اردیبهشت ماه خورشیدروز و ماه روز و تیرروز و گوش روز و دی بمهرروز یعنی از یازدهم تا پانزدهم جشن میدیوزرم است در تیرماه و خورشیدروز و ماه روز و تیرروز و گوش روز و دی بمهرروز یعنی از یازدهم تا پانزدهم جشن میدیوشم است .در شهریور ماه اشتادروز و آسمان روز و زامیادروز و مهر اسپند روز و انیران روز یعنی از بیست و ششم تا سی ام جشن پیته شهیم است ؛ در مهر ماه اشتادروز و آسمان روز و زامیادروز و مهر اسپندروز و انیران روز یعنی از بیست و ششم تا سی ام جشن ایاسرم است ، در دی ماه مهرروزو سروش روز و رشن روز و فروردین روز و بهرام روز یعنی از شانزدهم تا بیستم جشن میدیارم است در اندرگاه (خمسه ٔ مسترقه )، اهنودگاه و اشتودگاه و سپتمدگاه و هوخشترگاه و هیشتواشت گاه جشن همسپتمدم است .
چنانکه ملاحظه میشود میدیوزرم و میدیوشم و پتیه شهیم و ایا سرم در تابستان بزرگ که در مقاله ٔ تقویم مزدیسنا گفتیم هفت ماه است ، و میدیارم در زمستان می افتد، همسپتمدم در پنج وه که پیش آهنگ فصل خوش و هنگام فرودآمدن به فروهرهاست از آسمان به روی زمین اتفاق می افتد. نظر بمعنی لفظی این کلمات گهنبارها اساساًجشنهائی بوده از برای اوقات مختلف سال : میدیوزرم یعنی میان بهار و این جشنی است در نیمه ٔ َزِرَمیّه بهار و هنگامی که زمین سبز و خرم است و میدیوشم یعنی میان تابستان و پتیه شهیم یعنی دانه آور از آن وقتی اراده شده که گندم رسیده و خرمن به دست می آید ایاسرم یعنی برگشت و از آن هنگامی اراده شده که چوپان با گله ٔ خود از برای پیش آمد زمستان از چراگاه تابستانی بخانه بر میگردد، میدیارم یعنی میان سال معنی همسپتمدم معلوم نیست این جشن اخیر که به فروهرها اختصاص دارد در هنگامی است که فروهرهای درگذشتگان از برای سرکشی بازماندگان خود فرود می آیند در اوستا فروشی یکی از ارواح انسانی است از همین کلمه است فروردین و ماهی که مقارن اوقات فرود آمدن فروهرهاست در فروردین یشت فقره ٔ 49 همسپتمدم نیز جشن فروهرها نامیده شده : «فروهرهای نیک توانای مقدسین رامیستائیم که در هنگام همسپتمدم از آرامگاه های خود بیرون شتابند در مدت ده شب پی در پی در این جا برای آگاهی یافتن بسر برند» ده روز جشن فروردیان که هنگام فرود آمدن فروهرهاست عبارت است از اشتاد روز تا انیران روز از اسفندماه و پنج روز گاتا در خود اوستا هم این گهنبارها یا جشنهای ششگانه ٔ سال با صفاتی که هریک اشاره ٔ بعض و موسم مخصوصی است متصف شده : در ویسپرد کرده ٔ 1 فقره ٔ 2 میدیوزرم با صفت شیره دهنده آمده از این صفت برمی آید که میدیوزرم هنگامی است که گیاهها شیره میگیرند یا بعبارت دیگر بهار؛ میدیوشم بهنگامی که علوفه درو میشود متصف گردیده : پتیه شهیم موقعی است از سال که گندم = خرمن به دست می آید ایاسرم وقتی است که گله و رمه از چراگاه تابستانی به آغل برمی گردد. و وقت جفتگیری گوسفندان است میدیارم با صفت سرد آمده ؛ همسپتمدم که آخر سال است با صفتی که حاکی از اجرای تکالیف دینی است اختصاص یافته است این صفات با معانی لغوی گهنبارها مناسبت تام دارد و درست حاکی موسم مخصوص و وضع اصلی این جشنهاست بعدها هر یک از شش گهنبار را هنگام پیدایش یکی از آفریدگان آهورامزدا دانسته اند همان طوری که در توراة سفر پیدایش در باب اول و دوم آمده که خداوند در شش روز آسمانها و زمین و روشنائی و آب و گیاه و خورشید و ماه و ستارگان و جانوران و انسان بیافرید و در روز هفتم از کار آفرینش بیاسود در مزدیسنانیز آفرینش اهورامزدا در شش گهنبار سال پایان پذیرفت ، در گهنبار میدزرم آسمان و در میدیوشم آب و در پتیه شهیم زمین و در ایاسرم گیاه و در میدیارم جانوران و در همسپتمدم مردمان آفریده شدند. در تفسیر پهلوی وپازند و فارسی آفرینگان گهنبار از این افریشنها در هنگام گهنبارها یاد شده است در آغاز فصل 25 بندهش که از تقویم مزدیسنا سخن رفته مندرج است : «آفرینش جهان از من (اهورامزدا) در سیصد و شصت و پنج روز که شش گهنبار سال باشد انجام گرفت ». در کلیه ٔ کتب پهلوی مکرراً از گهنبارها یاد شده و بجای آوردن مراسم دینی در این جشنها ثواب بزرگ و ترک کردن آن ها گناه بزرگ شمرده شده است در سنت مزدیسنان بنای این جشنها را به جمشید نسبت داده اند. در فضیلت و شرافت آنها مفصلاً در کتب روایات سخن رفته است در اینجا از ذکر آنها خودداری میکنیم شش گهنبار سال نزد زرتشتیان ایران و هند اوقات عبادت و انفاق و خیرات است از وجه اوقاف گهنبارها جشنهای بزرگ می آرایند توانگر و بینوا هر دو در آن شرکت میکنند آنانی که خوداز مخارج این جشنها بر نمی آیند لازم است که در مراسم دینی که دیگران بانی هستند حضور بهمرسانند و از خوان نعمت توانگران که در همه جا گسترده بهره مند شوند درصد در بندهش در باب نود و چهارم آمده : «اگر کسی در سال یکبار به گهنبار نرود یک ثلث از ثوابهائی که کرده بکاهد و یک ثلث به گناهانش بیفزاید». اینک در انجام مقال از برای خلاصه نمودن مطالب و ضمناً از برای بفهم نزدی»تر کردن مندرجات آفرینگان گهنبار قطعه ای از روایات فارسی داراب هرمزدیار را با اصلاحی در عبارات و تغییری در برخی کلمات آن در این جا مینگاریم : «خداوند آفرینش این جهان را در شش هنگام به انجام رسانید پس مردمان راست که در این هنگام ها گاهنبار کنند و آفرین گویند و میزدها (اطعام و انفاق ) سازند و خدای را ستایش کنند و سپاس بجای آورند نخستین گاهنبار در اردیبهشت ماه بود، پنج روزو از خورروز تا دی بمهرروز در این هنگام پروردگار آسمان داد چون مردم در این پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه (ثواب ) و مزد باشد که کسی هزار میش یا بره از برای روان خویش به ارزانیان و درویشان و بینوایان داده باشد دومین گاهنبار در تیرماه باشد و پنج روز و از خور روز تا دی بمهر روز در این روز دادار هرمزد آب بیافرید چون مردم در این پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه بود که کسی هزار گاو یا گوساله به درویشان و بینوایان و ارزانیان و مستمندان داده باشد سومین گاهنبار در شهریور ماه باشد و پنج روز از اشتاد روز تا انیران روز در این هنگام دادار هرمزد زمین داد چون مردم در این پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه باشد که کسی هزار اسب با کره از برای روان خویش به ارزانیان و بینوایان و درویشان داده باشد چهارمین گاهنبار درمهرماه باشد و از اشتاد روز تا انیران روز در این هنگام دادار هرمزد از هرگونه گیاه داد چون مردم در این پنجروز گاهنبار کنند و سازند چندان کرفه باشد که کسی هزار اشترباکواده (بچه شتر) به اشوی داد (بخیرات )از برای روان خویش به ارزانیان و درویشان داده باشدپنجمین گاهنبار در دی ماه باشد از مهر روز تا بهرام روز و در این گاه دادار هرمزد جانور داد و گاو و گوسفند بیافرید چون مردمان در این پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه باشد که کسی هزار گاو و هزار اسب به اشوی داد (بخیرات ) از برای روان خویش به ارزانیان و مستمندان داده باشد ششمین گاهنبار «همسپتمیدیم » در انجام اسفندارمذماه باشد از روز اهنودگاه تا روز و هیشتواشت گاه در این هنگام دادار هرمزد مردم داد چون مردم در این پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه و مزد باشد که کسی سراسر جهان آنچه در آن است به اشوی داد (بخیرات ) از برای روان خود بخشیده باشد اگر این شش گاهنبار نگیرند وگر درویش (بینوا) باشند بجائی که گاهنبار آراسته اند نروند گناه سخت بزرگ باشد تا اندازه ای که بسته کستیان را (زرتشتیان را) نشاید که با وی کرد و خورد کنند و به خانه ٔ وی شوند و او را به خانه ٔ خود آورند و او را یاری دهند و گواهی وی پذیرند و مانند این در تفسیر گهنبار است » در آفرین شش گهنبار که زبان پازند موجود است مفصلاً آفرینگان گهنبار تفسیر شده و سنت کهن نیز راجع به آفرینش آسمان و آب و زمین وگیاه و جانور و آدمی در آن ذکر شده است . ترجمه ٔ آلمانی آن در جزوه ٔ تفسیر اوستای اشپیگل نیز موجود است . در پایان مقاله متذکر میشویم که امروزه نزد زرتشتیان ششمین گهنبار «همسپتمدم » در پنج روز پیش از فروردین ماه که مطابق 21 ماه مارس فرنگی است نمی افتد نزدزرتشتیان و تقریباً پنج هزار تن از پارسیان هند که داخل فرقه ٔ قدیمی هستند اول (هرمزدروز) فروردین ماه به نهم ماه اوت فرنگی می افتد و در روزهای 4 تا 8 اوت جشن همسپتمدم میگیرند اما نزد پارسیان هند که از فرقه ٔ شاهنشاهی هستند اول (هرمزد روز) فروردین ماه به هشتم سپتامبر می افتد و در روزهای 3 تا 7 سپتامبر جشن همسپتمدم میگیرند این اختلاف در تقویم که یک ماه پارسیان را عقب انداخته و فرقه ٔ قدیمی و شاهنشاهی بوجودآورده در سال 1745 م . برخاست در وقتی که خواستند کبیسه ٔ غفلت شده ٔ سال را نزد پارسیان هند جبران کنند و اعیاد دینی را مطابق تقویم اصلاح شده قرار دهند. به تازگی در هند فرقه ای تشکیل یافته که در پنج روز گاتهایعنی در پنج روز که پس از سپند ماه می افزایند جشن همسپتمدم میگیرند و اول ماه فروردین نزد آنان به بیست و یکم ماه مارس فرنگی «مطابق تقویم حالیه ٔ ایران » می افتد در این جا می افزائیم که جشن فروردین (نوروز) بدون اینکه نزد زرتشتیان ایران و پارسیان هند اوقات فرود آمدن فروهرها که ذکرش گذشت باشد از جشنهای بزرگ و نوروز جمشیدی خوانده میشود. (خرده اوستا، پورداود صص 215 - 222).
همه از خوان بذلش شاد گشتند
مر او را جمله گاهنبار بستند - انتهی .
رجوع به جهانگیری و انجمن آرا شود.
پورداود نوشته اند :
بفرّ فریدون و رخش نهنگ
به گاه گهنبار هوشنگ شنگ .
اسدی .
پس از دانستن تقویم مزدیسنا و اعیاد دینی لازم است از گهنبارهایا شش جشن بزرگ دیگر ایرانیان که تا به امروز در نزد زرتشتیان ایران و پارسیان هند به همان اهمیت پارینه ٔ خود باقی است سخن بداریم گذشته از اینکه گهنبار مربوط بتقویم مزدیسناست در میان چهار آفرینگان خرد اوستا یکی از آنها نامزد است به آفرینگان گهنبار این آفرینگان قطعه ای است که از هادخت نسک یعنی از بیستمین کتاب اوستای عهد ساسانیان بیادگار مانده است و در آن از فضیلت و شرافت شش جشن بزرگ سال سخن رفته است آفرینگان گهنبار به انضمام ادعیه ٔ دیگر در جشنهای ششگانه ٔ سال خوانده میشود پیش از اینکه از آفرینگان صحبت بداریم و چهار قطعه ٔ مذکور آن را تفسیر کنیم ناگزیریم که از برای فهم مندرجات آفرینگان گهنبار بخصوصه از گهنبارها مفصلاً بحث کنیم و ضمناً آنچه در مقاله ٔتقویم مزدیسنا ناگفته مانده در این مقاله گفته آید اینک گوئیم : گهنبار یا گاهنامه کلمه ای است نسبةً نو در پهلوی گاسانبار گویند از کلمه ٔ گاس (در اوستا گاتو) که بمعنی گاه و هنگام است جزء اخیر کلمه ٔ گهنبار باید از کلمه ٔ اوستائی یا ئیریه باشد که در آغاز مقاله ٔ تقویم مزدیسنا گفتیم صفت است بمعنی سالی و فصلی ،از کلمه ٔ یار (سال ) راجع بجزء کلمه ٔ اخیر گهنبار وجه اشتقاق دیگری مستشرقین ذکر کرده اند که چندان قابل توجه نیست در خود اوستا غالباً «یائیریه » بجای کلمه ٔگهنبار استعمال گردیده و فوراً پس از ذکر این کلمه مرتباً از شش گهنبار یا جشنهای ششگانه ٔ سال نام برده شده است چنانکه در یسنا 1 فقره ٔ 9 و یسنا 2 فقره 9 و یسنا 3 فقره ٔ 11 و یسنا 4 فقره ٔ 14 و یسنا 6 فقره ٔ8 و یسنا 7 فقره ٔ 11 و یسنا 17 فقره ٔ 8 و یسنا 22 فقره ٔ 11 و در ویسپرد کرده 1 فقره ٔ 2 و کرده ٔ 2 فقره ٔ2 این جشنها چنین نامیده شده است :
1 - میدیوزرم مئیذیوئی زرمیه
2 - میدیوشم مئیذیوئی شِم
3 - پتیه شهیم پئیتیش ههیه
4 - ایاسرم ایاثریم
5 - میدیارم مئیذیائیریه
6 - همسپتمدم همسپثمئدیه
این جشنها به فاصله های غیرمتساوی از همدیگر دور میباشند از این قرار: گهنبار میدیوزرم در چهل و پنجمین روز سال (45)، گهنبار میدیوشم در صد و پنجمین روز سال (105)، گهنبار پتیه شهیم در صد و هشتادمین روز سال (180)، گهنبار ایاسرم در دویست و دهیمن روز سال (210)، گهنبار میدیارم در دویست و نودمین روز سال (290)، گهنبار همسپتمدم در سیصد و شصت و پنجمین روز سال (365) واقع میشود جشن هر یک از این گهنبارها پنجروز طول میکشد آخرین روز مهم ترین روز آن است در واقع چهار روز دیگر روزهای مقدماتی جشن است در خود اوستار آفرینگاه گهنبار در فقرات 7 تا 12 این جشنها با تعیین ماه و روز ذکر شده و فاصله های آنها از همدیگر نیز قید گردیده از این قرار: میدیوزرم در اردیبهشت ماه در دی بمهر روز (پانزدهم ) میباشد و از آغاز سال تا به این جشن چهل و پنج روز است . دومین گهنبار میدیوشم در تیرماه در دی بمهر روز (پانزدهم ) میباشد واز نخستین گهنبار تا به این جشن شصت روز است . سومین گهنبار پتیه شهیم در شهریورماه در انیران روز (سی ام ) میباشد و از دومین گهنبار تا به این جشن هفتاد و پنج روز است ؛ چهارمین گهنبار ایاسرم در مهرماه در انیران روز (سی ام ) میباشد و از سومین گهنبار تا به این جشن سی روز است ؛ پنجمین گهنبار میدیارم در دی ماه در بهرام روز (بیستم ) میباشد و از چهارمین گهنبار تا به این جشن هشتاد روز است ؛ ششمین گهنبار همسپتمدم در آخرین روز اندرگاه (خمسه ٔ مسترقه ) در وهیشتواشت روز (آخرین روز سال ) میباشد و از پنجمین گهنبار تا به این جشن هفتاد و پنج روز است در اوستا روز اصلی هر یک از گهنبارها یاد شده اما در سنت چنانکه گفتیم هریک ازگهنبارها که پنجروز طول میکشد بنابراین در اردیبهشت ماه خورشیدروز و ماه روز و تیرروز و گوش روز و دی بمهرروز یعنی از یازدهم تا پانزدهم جشن میدیوزرم است در تیرماه و خورشیدروز و ماه روز و تیرروز و گوش روز و دی بمهرروز یعنی از یازدهم تا پانزدهم جشن میدیوشم است .در شهریور ماه اشتادروز و آسمان روز و زامیادروز و مهر اسپند روز و انیران روز یعنی از بیست و ششم تا سی ام جشن پیته شهیم است ؛ در مهر ماه اشتادروز و آسمان روز و زامیادروز و مهر اسپندروز و انیران روز یعنی از بیست و ششم تا سی ام جشن ایاسرم است ، در دی ماه مهرروزو سروش روز و رشن روز و فروردین روز و بهرام روز یعنی از شانزدهم تا بیستم جشن میدیارم است در اندرگاه (خمسه ٔ مسترقه )، اهنودگاه و اشتودگاه و سپتمدگاه و هوخشترگاه و هیشتواشت گاه جشن همسپتمدم است .
چنانکه ملاحظه میشود میدیوزرم و میدیوشم و پتیه شهیم و ایا سرم در تابستان بزرگ که در مقاله ٔ تقویم مزدیسنا گفتیم هفت ماه است ، و میدیارم در زمستان می افتد، همسپتمدم در پنج وه که پیش آهنگ فصل خوش و هنگام فرودآمدن به فروهرهاست از آسمان به روی زمین اتفاق می افتد. نظر بمعنی لفظی این کلمات گهنبارها اساساًجشنهائی بوده از برای اوقات مختلف سال : میدیوزرم یعنی میان بهار و این جشنی است در نیمه ٔ َزِرَمیّه بهار و هنگامی که زمین سبز و خرم است و میدیوشم یعنی میان تابستان و پتیه شهیم یعنی دانه آور از آن وقتی اراده شده که گندم رسیده و خرمن به دست می آید ایاسرم یعنی برگشت و از آن هنگامی اراده شده که چوپان با گله ٔ خود از برای پیش آمد زمستان از چراگاه تابستانی بخانه بر میگردد، میدیارم یعنی میان سال معنی همسپتمدم معلوم نیست این جشن اخیر که به فروهرها اختصاص دارد در هنگامی است که فروهرهای درگذشتگان از برای سرکشی بازماندگان خود فرود می آیند در اوستا فروشی یکی از ارواح انسانی است از همین کلمه است فروردین و ماهی که مقارن اوقات فرود آمدن فروهرهاست در فروردین یشت فقره ٔ 49 همسپتمدم نیز جشن فروهرها نامیده شده : «فروهرهای نیک توانای مقدسین رامیستائیم که در هنگام همسپتمدم از آرامگاه های خود بیرون شتابند در مدت ده شب پی در پی در این جا برای آگاهی یافتن بسر برند» ده روز جشن فروردیان که هنگام فرود آمدن فروهرهاست عبارت است از اشتاد روز تا انیران روز از اسفندماه و پنج روز گاتا در خود اوستا هم این گهنبارها یا جشنهای ششگانه ٔ سال با صفاتی که هریک اشاره ٔ بعض و موسم مخصوصی است متصف شده : در ویسپرد کرده ٔ 1 فقره ٔ 2 میدیوزرم با صفت شیره دهنده آمده از این صفت برمی آید که میدیوزرم هنگامی است که گیاهها شیره میگیرند یا بعبارت دیگر بهار؛ میدیوشم بهنگامی که علوفه درو میشود متصف گردیده : پتیه شهیم موقعی است از سال که گندم = خرمن به دست می آید ایاسرم وقتی است که گله و رمه از چراگاه تابستانی به آغل برمی گردد. و وقت جفتگیری گوسفندان است میدیارم با صفت سرد آمده ؛ همسپتمدم که آخر سال است با صفتی که حاکی از اجرای تکالیف دینی است اختصاص یافته است این صفات با معانی لغوی گهنبارها مناسبت تام دارد و درست حاکی موسم مخصوص و وضع اصلی این جشنهاست بعدها هر یک از شش گهنبار را هنگام پیدایش یکی از آفریدگان آهورامزدا دانسته اند همان طوری که در توراة سفر پیدایش در باب اول و دوم آمده که خداوند در شش روز آسمانها و زمین و روشنائی و آب و گیاه و خورشید و ماه و ستارگان و جانوران و انسان بیافرید و در روز هفتم از کار آفرینش بیاسود در مزدیسنانیز آفرینش اهورامزدا در شش گهنبار سال پایان پذیرفت ، در گهنبار میدزرم آسمان و در میدیوشم آب و در پتیه شهیم زمین و در ایاسرم گیاه و در میدیارم جانوران و در همسپتمدم مردمان آفریده شدند. در تفسیر پهلوی وپازند و فارسی آفرینگان گهنبار از این افریشنها در هنگام گهنبارها یاد شده است در آغاز فصل 25 بندهش که از تقویم مزدیسنا سخن رفته مندرج است : «آفرینش جهان از من (اهورامزدا) در سیصد و شصت و پنج روز که شش گهنبار سال باشد انجام گرفت ». در کلیه ٔ کتب پهلوی مکرراً از گهنبارها یاد شده و بجای آوردن مراسم دینی در این جشنها ثواب بزرگ و ترک کردن آن ها گناه بزرگ شمرده شده است در سنت مزدیسنان بنای این جشنها را به جمشید نسبت داده اند. در فضیلت و شرافت آنها مفصلاً در کتب روایات سخن رفته است در اینجا از ذکر آنها خودداری میکنیم شش گهنبار سال نزد زرتشتیان ایران و هند اوقات عبادت و انفاق و خیرات است از وجه اوقاف گهنبارها جشنهای بزرگ می آرایند توانگر و بینوا هر دو در آن شرکت میکنند آنانی که خوداز مخارج این جشنها بر نمی آیند لازم است که در مراسم دینی که دیگران بانی هستند حضور بهمرسانند و از خوان نعمت توانگران که در همه جا گسترده بهره مند شوند درصد در بندهش در باب نود و چهارم آمده : «اگر کسی در سال یکبار به گهنبار نرود یک ثلث از ثوابهائی که کرده بکاهد و یک ثلث به گناهانش بیفزاید». اینک در انجام مقال از برای خلاصه نمودن مطالب و ضمناً از برای بفهم نزدی»تر کردن مندرجات آفرینگان گهنبار قطعه ای از روایات فارسی داراب هرمزدیار را با اصلاحی در عبارات و تغییری در برخی کلمات آن در این جا مینگاریم : «خداوند آفرینش این جهان را در شش هنگام به انجام رسانید پس مردمان راست که در این هنگام ها گاهنبار کنند و آفرین گویند و میزدها (اطعام و انفاق ) سازند و خدای را ستایش کنند و سپاس بجای آورند نخستین گاهنبار در اردیبهشت ماه بود، پنج روزو از خورروز تا دی بمهرروز در این هنگام پروردگار آسمان داد چون مردم در این پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه (ثواب ) و مزد باشد که کسی هزار میش یا بره از برای روان خویش به ارزانیان و درویشان و بینوایان داده باشد دومین گاهنبار در تیرماه باشد و پنج روز و از خور روز تا دی بمهر روز در این روز دادار هرمزد آب بیافرید چون مردم در این پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه بود که کسی هزار گاو یا گوساله به درویشان و بینوایان و ارزانیان و مستمندان داده باشد سومین گاهنبار در شهریور ماه باشد و پنج روز از اشتاد روز تا انیران روز در این هنگام دادار هرمزد زمین داد چون مردم در این پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه باشد که کسی هزار اسب با کره از برای روان خویش به ارزانیان و بینوایان و درویشان داده باشد چهارمین گاهنبار درمهرماه باشد و از اشتاد روز تا انیران روز در این هنگام دادار هرمزد از هرگونه گیاه داد چون مردم در این پنجروز گاهنبار کنند و سازند چندان کرفه باشد که کسی هزار اشترباکواده (بچه شتر) به اشوی داد (بخیرات )از برای روان خویش به ارزانیان و درویشان داده باشدپنجمین گاهنبار در دی ماه باشد از مهر روز تا بهرام روز و در این گاه دادار هرمزد جانور داد و گاو و گوسفند بیافرید چون مردمان در این پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه باشد که کسی هزار گاو و هزار اسب به اشوی داد (بخیرات ) از برای روان خویش به ارزانیان و مستمندان داده باشد ششمین گاهنبار «همسپتمیدیم » در انجام اسفندارمذماه باشد از روز اهنودگاه تا روز و هیشتواشت گاه در این هنگام دادار هرمزد مردم داد چون مردم در این پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه و مزد باشد که کسی سراسر جهان آنچه در آن است به اشوی داد (بخیرات ) از برای روان خود بخشیده باشد اگر این شش گاهنبار نگیرند وگر درویش (بینوا) باشند بجائی که گاهنبار آراسته اند نروند گناه سخت بزرگ باشد تا اندازه ای که بسته کستیان را (زرتشتیان را) نشاید که با وی کرد و خورد کنند و به خانه ٔ وی شوند و او را به خانه ٔ خود آورند و او را یاری دهند و گواهی وی پذیرند و مانند این در تفسیر گهنبار است » در آفرین شش گهنبار که زبان پازند موجود است مفصلاً آفرینگان گهنبار تفسیر شده و سنت کهن نیز راجع به آفرینش آسمان و آب و زمین وگیاه و جانور و آدمی در آن ذکر شده است . ترجمه ٔ آلمانی آن در جزوه ٔ تفسیر اوستای اشپیگل نیز موجود است . در پایان مقاله متذکر میشویم که امروزه نزد زرتشتیان ششمین گهنبار «همسپتمدم » در پنج روز پیش از فروردین ماه که مطابق 21 ماه مارس فرنگی است نمی افتد نزدزرتشتیان و تقریباً پنج هزار تن از پارسیان هند که داخل فرقه ٔ قدیمی هستند اول (هرمزدروز) فروردین ماه به نهم ماه اوت فرنگی می افتد و در روزهای 4 تا 8 اوت جشن همسپتمدم میگیرند اما نزد پارسیان هند که از فرقه ٔ شاهنشاهی هستند اول (هرمزد روز) فروردین ماه به هشتم سپتامبر می افتد و در روزهای 3 تا 7 سپتامبر جشن همسپتمدم میگیرند این اختلاف در تقویم که یک ماه پارسیان را عقب انداخته و فرقه ٔ قدیمی و شاهنشاهی بوجودآورده در سال 1745 م . برخاست در وقتی که خواستند کبیسه ٔ غفلت شده ٔ سال را نزد پارسیان هند جبران کنند و اعیاد دینی را مطابق تقویم اصلاح شده قرار دهند. به تازگی در هند فرقه ای تشکیل یافته که در پنج روز گاتهایعنی در پنج روز که پس از سپند ماه می افزایند جشن همسپتمدم میگیرند و اول ماه فروردین نزد آنان به بیست و یکم ماه مارس فرنگی «مطابق تقویم حالیه ٔ ایران » می افتد در این جا می افزائیم که جشن فروردین (نوروز) بدون اینکه نزد زرتشتیان ایران و پارسیان هند اوقات فرود آمدن فروهرها که ذکرش گذشت باشد از جشنهای بزرگ و نوروز جمشیدی خوانده میشود. (خرده اوستا، پورداود صص 215 - 222).
فرهنگ عمید
۱. نام شش جشن که در ایران باستان در اوقات مختلف سال برپا می کرده اند و عبارت بوده از: میدیوزرم (در اردیبهشت ماه )، میدیوشم (در تیرماه ) پتیه شهیم (در شهریورماه )، ایاسرم (در مهرماه )، میدیارم (در دی ماه ) همسپتمدم (در آخر سال ).
۲. نام شش هنگام یا شش روزی که خدای تعالی عالم را آفریده است.
۲. نام شش هنگام یا شش روزی که خدای تعالی عالم را آفریده است.
دانشنامه عمومی
گاهنبار یا گاهبار یا گَهَنبار در اسطوره های زرتشتی و آریایی آن شش روزی است که خدا دنیا را آفرید و در کتاب زند از زرتشت نقل می کنند که اهورامزدا دنیا را در شش «گاه» آفرید و اولِ هر گاهی نامی دارد و در اولِ هر گاهی جشنی سازند. همان طور که در دین های سامی، آفریدگار، جهانِ هستی را در شش روز می آفریند، در دین ایرانیان کهن نیز اهورامزدا آفرینش جهان مادی را در شش گاهنبار به انجام می رسانَد. به این ترتیب که در یسنا آمده است:
اذکایی، پرویز. نوروز تاریخچه و مرجع شناسی. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر مرکز مردم شناسی ایران، ۱۳۵۳
Maidh-yo-zarem: (میدیوزَرِیم) – نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشت ماه، چهل وپنجمین روز از اول سال که در آن «آسمان» آفریده شد.
Maidh-yo-shema: (میدیوشـِیم) – روز پانزدهم تیرماه، صدوپنجمین روز سال که در این روز «آب» آفریده شد.
Paiti-shahem: (پَـیته شَـهیم) – روز سی ام شهریورماه صدوهشتادمین روز سال که در این روز «زمین» آفریده شد.
اذکایی، پرویز. نوروز تاریخچه و مرجع شناسی. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر مرکز مردم شناسی ایران، ۱۳۵۳
Maidh-yo-zarem: (میدیوزَرِیم) – نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشت ماه، چهل وپنجمین روز از اول سال که در آن «آسمان» آفریده شد.
Maidh-yo-shema: (میدیوشـِیم) – روز پانزدهم تیرماه، صدوپنجمین روز سال که در این روز «آب» آفریده شد.
Paiti-shahem: (پَـیته شَـهیم) – روز سی ام شهریورماه صدوهشتادمین روز سال که در این روز «زمین» آفریده شد.
wiki: گاهنبار
دانشنامه آزاد فارسی
گاهَنْبار
(یا: گَهَنبار) نام شش جشن بزرگ زَردُشتیان. هر یک از این جشن ها پنج روز به طول می کشد. آخرین روز جشن مهم ترین روز آن است و چهار روز نخست بیشتر ویژۀ مقدمات جشن است . در باور پیروان آیین زَردُشت ، اَهورامَزدا جهان را در ۳۶۵ روز و در شش گاهنبار آفریده است . در نخستین گاهنبار (مَدیوزَرِم = میان بهار)، در روز دی به مهر، از اُردیبِهِشت ماه ، آسمان آفریده شد. در گاهنبار دوم (مَدیوشَم = میان تابستان )، یعنی ۶۰ روز بعد، در روز دی به مهر، از تیر ماه آب آفریده شد. ۷۵ روز بعد، در گاهنبار سوم (پَدیشه = گردآوری غله )، در روز اَنیران ، از شهریور ماه ، زمین شکل گرفت . ۳۰ روز بعد، در چهارمین گاهنبار (اَیاسریم = بازگشت به خانه )، در انیران روز، از مهر ماه ، گیاه رویید. هشت روز بعد، در گاهنبار پنجم (مَدیاریم = میان سال )، در بَهرام روز، از دی ماه ، جانوران آفریده شدند و سرانجام ۷۵ روز بعد، در ششمین گاهنبار (هَمَسپَهمَدیم = حرکت همۀ سپاه )، در واپسین روز کبیسۀ سال ، آفرینش انسان انجام گرفت . آخرین گاهنبار ویژۀ فَروَهرهای در گذشتگان است که در پایان و آغاز سال نو به خانه های زمینی خود سرمی کشند. از همین رو ست که در این گاهنبار در خانه ها آتش برپا می کنند و دود راه می اندازند تا فروهرها، با دیدن دود، دودمان خود را بازشناسند.
(یا: گَهَنبار) نام شش جشن بزرگ زَردُشتیان. هر یک از این جشن ها پنج روز به طول می کشد. آخرین روز جشن مهم ترین روز آن است و چهار روز نخست بیشتر ویژۀ مقدمات جشن است . در باور پیروان آیین زَردُشت ، اَهورامَزدا جهان را در ۳۶۵ روز و در شش گاهنبار آفریده است . در نخستین گاهنبار (مَدیوزَرِم = میان بهار)، در روز دی به مهر، از اُردیبِهِشت ماه ، آسمان آفریده شد. در گاهنبار دوم (مَدیوشَم = میان تابستان )، یعنی ۶۰ روز بعد، در روز دی به مهر، از تیر ماه آب آفریده شد. ۷۵ روز بعد، در گاهنبار سوم (پَدیشه = گردآوری غله )، در روز اَنیران ، از شهریور ماه ، زمین شکل گرفت . ۳۰ روز بعد، در چهارمین گاهنبار (اَیاسریم = بازگشت به خانه )، در انیران روز، از مهر ماه ، گیاه رویید. هشت روز بعد، در گاهنبار پنجم (مَدیاریم = میان سال )، در بَهرام روز، از دی ماه ، جانوران آفریده شدند و سرانجام ۷۵ روز بعد، در ششمین گاهنبار (هَمَسپَهمَدیم = حرکت همۀ سپاه )، در واپسین روز کبیسۀ سال ، آفرینش انسان انجام گرفت . آخرین گاهنبار ویژۀ فَروَهرهای در گذشتگان است که در پایان و آغاز سال نو به خانه های زمینی خود سرمی کشند. از همین رو ست که در این گاهنبار در خانه ها آتش برپا می کنند و دود راه می اندازند تا فروهرها، با دیدن دود، دودمان خود را بازشناسند.
wikijoo: گاهنبار
پیشنهاد کاربران
به باور مزدیسناها، اهورامزدا، دنیا را در شش گاه آفرید و اولِ هر گاهی نامی دارد و در اولِ هر گاهی جشنی سازند.
گاهنبارهه عبارتند از :
۱_ ( میدیوزَرِیم ) ۲_میدیوشـِیم ) ۳_ ( پَـیته شَـهیم ) ۴_ ( اَیاسرِم )
۵ - ( میدیارِم ) ۶– ( هَـمَـسپَـتمَدُم )
گاهنبارهه عبارتند از :
۱_ ( میدیوزَرِیم ) ۲_میدیوشـِیم ) ۳_ ( پَـیته شَـهیم ) ۴_ ( اَیاسرِم )
۵ - ( میدیارِم ) ۶– ( هَـمَـسپَـتمَدُم )
کلمات دیگر: