کلمه جو
صفحه اصلی

تابستان


مترادف تابستان : تموز، صیف

متضاد تابستان : زمستان، شتا

فارسی به انگلیسی

summer, summertime

summer


فارسی به عربی

صیف

مترادف و متضاد

summer (اسم)
ماشین جمع زنی، ییلاق، تابستان، فصل تبستان

summery (صفت)
تابستان، تابستانی، شبیه تابستان

تموز، صیف ≠ زمستان، شتا


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - زمان گرما فصل گرما . ۲- یکی از چهار فصل گرما بین بهار و پاییز صیف .

فرهنگ معین

(بِ ) (اِمر. ) دومین فصل سال ، فصل گرما، صیف .

لغت نامه دهخدا

تابستان. [ ب َ / ب ِ ]( اِ مرکب ) از تاب و ستان ( پسوند ) بمعنی زمان تابش وفصل گرما، یکی از چهار فصل سال بین بهار و پائیز. ( نقل از حاشیه برهان چ معین ). هر گاه که آفتاب به اول سرطان رسد تا باول میزان تابستان باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). موسم گرما را گویند. ( آنندراج ). سپید بر.( برهان ). صیف. ( منتهی الارب ) ( دهار ). صیفه. ( منتهی الارب ): امیر دیدار با قدرخان کرد و تابستان بغزنین باز آمد. ( تاریخ بیهقی ). اسکندر مردی بوده است با طول و عرض و بانگ و برق و صاعقه چنانکه در بهار و تابستان ابر باشد. ( تاریخ بیهقی ). قیظ؛ تابستان جایی مقام کردن. ( دهار ) تصیف ؛ تابستان بجایی اقامت نمودن. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ). قیظ؛ گرمای تابستان وآن از طلوع ثریا تا طلوع سهیل است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

دومین فصل سال، بعد از بهار و قبل از پاییز، مرکب از سه ماه تیر، مرداد، و شهریور. در این فصل روزها از همه وقت درازتر و اشعۀ خورشید به عمود نزدیک تر و هوا گرم تر است.

دانشنامه عمومی

تابستان فصل دوم از چهار فصل سال در گاهشماری خورشیدی است و به موسم گرما گفته می شود.
لغت نامه دهخدا، سرواژه «تابستان»
ویکی پدیا انگلیسی
فصل تابستان برای نیمکره شمالی زمین، از اول تیرماه شروع شده و تا پایان شهریورماه (۳۱ شهریور) ادامه پیدا می کند؛ و شامل سه ماه تیر، مرداد و شهریور است. درحالیکه همین دوره زمانی برای نیمکره جنوبی زمستان است؛ و تابستان نیمکره جنوبی متقابلاً هنگامی است که در نیمکره شمالی زمستان است.
این فصل پس از بهار و پیش از پاییز قرار گرفته و فصل گرما و میوه است.
پس از اتمام تابستان، شروع رسمی سال تحصیلی می باشد.

نقل قول ها

تابستان فصل پس از بهار و پیش از پاییز.
• «بگذارید زندگی مانند گل های تابستان ومرگ مانند برگ های پاییز زیبا باشد.» -> تاگور

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تابستان یکی از فصل هاست که در بعضی ابواب فقه در مورد ان بحث شده است
به یکی از فصل های سال؛بین بهار و پاییز می گویند .از آن به مناسبت در بابهای طهارت، صوم، حج، نکاح و حدود سخن رفته است.
احکام مربوط به تابستان
از جمله موارد نفقه واجب زن بر شوهر تهیه لباس تابستانی برای او است حد تازیانه در گرمای شدید مانند وسط روز در تابستان جاری نمی شود و اجرای آن در این فصل به یکی از دو طرف روز (صبح و شام) موکول می گردد. روزه گرفتن در سه روز از هر ماه (اوّلین و آخرین پنجشنبه ماه و اوّلین چهارشنبه دهه دوم)، مستحب مؤکد است؛ لیکن تأخیر انداختن آنها از تابستان به دلیل گرمی هوا و قضا کردن آنها در زمستان جایز است. امور زیر در تابستان مستحب است:بسیار زدودن موهای زاید بدن ، رعایت فاصله با دیگری هنگام نشستن به مقدار یک ذراع مسافرت در شب و روز جمعه یا روز پنجشنبه و دادن فرصت استراحت قیلوله (نیم روز) به برده.

گویش اصفهانی

تکیه ای: tâbessun
طاری: tâbassun
طامه ای: tâvessun
طرقی: tâbassun
کشه ای: tâbassun
نطنزی: tâbessun


جدول کلمات

تموز

پیشنهاد کاربران

صب

فصل تابستان همان فصلی است ک دیگر خبر از برف و باران نیست

تابستان فصلی که من توش به دنیا اومدم . قبلاً ازش متنفر بودم ولی حالا دوستش دارم

فصل تابش بیشتر خورشید، فصل تب، گرما، حرارت.
فصل درو و برداشت محصول.
در یونانی معنی عجیبی دارد.

صیف . . . تموز. . . .


کلمات دیگر: