کلمه جو
صفحه اصلی

حروف استعلاء

لغت نامه دهخدا

حروف استعلاء. [ ح ُ ف ِ اِ ت ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حروفی است که مانع از اماله میگردد و آن هفت حرف «خص قظ ضغط» میباشد :
و حرف الاستعلاءیکف مظهرا
من کسر او یا و کذا تکف را.
_( ابن مالک. || حرفهائی که دلالت بر برتری کند چون : «علی »، خواه برتری مادی باشد: زید علی السطح و خواه برتری معنوی چون : دینک علیک. رجوع به استعلاء شود.k05l )_

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] حروف اِستعلاء حروفی که هنگام تلفظ درشت و پرحجم ادا می شوند. حروف خاء، صاد، ضاد، طاء، ظاء، غین و قاف، استعلاء می باشند. حروف استعلاء دارای صفات قوت می باشند؛ لذا مانع از اماله حروف می شوند. رعایت استعلاء در نماز، مستحب است. بقیه حروف دارای صفت استفال هستند.
حروف استعلاء اصطلاحی در علم تجوید، در باب صفات حروف است. استعلاء در لغت به معنای ارتفاع و در اصطلاح علمای علم تجوید به معنای ارتفاع زبان به طرف سقف دهان در هنگام تلفظ حرف است؛ بدین گونه که حجم دستگاه تکلم در هنگام تلفظ، بیشتر شده و سبب درشت و پرحجم شدن حرف و دهان از صدای آن پر می شود.
هفت حرف خاء، صاد، ضاد، طاء، ظاء، غین و قاف دارای صفت استعلاء هستند؛ لذا به آنها حروف استعلاء گفته می شود. چهار حرف صاد، ضاد، طاء، ظاء علاوه بر داشتن صفت استعلاء، صفت اطباق را نیز دارا می باشند؛ لذا از تفخیم بیشتری نسبت به بقیه برخوردارند. تمامی حروف استعلاء دارای حالت تفخیم نیز می باشند؛ به همین علت به حروف استعلاء حروف تفخیم نیز گفته می شود و بالاترین آنها در این امر، حرف طاء می باشد. برخی الف را نیز از حروف استعلاء دانسته اند. سبب نامگذاری حروف استعلاء این است که هنگام تلفظ، صدا به طرف کام بالا می رود؛ بنابراین صدایی که به وسیله هوا بالا آمده، با بخشی از زبان و کام انطباق پیدا می کند.


کلمات دیگر: