[ویکی فقه] شیء مطلوب مولا، با عدم
حرمت ترک آن است.
مستحب، از اقسام محکوم به است؛ یعنی شارع مقدس مکلف را به انجام عملی تشویق و تحریص می کند، بی آن که در آن الزامی وجود داشته باشد؛ به بیان دیگر، مستحب، عملی است که فعل آن پسندیده است و ترکش حرام نیست؛ یعنی انجام دهنده آن سزاوار ستایش می باشد، ولی ترک کننده آن مستحق ذم نیست، مانند: نماز و
روزه مستحبی.
نکته اول
در میان اصولی ها در این که مندوب ، ماموربه است یا نه، اختلاف است؛ عده ای همانند «
مالکیه » و «
شافعیه » و «
حنابله » مندوب را ماموربه می دانند، به دلیل این که فعل مندوب، اطاعت است؛ اما «
حنفیه » به عدم ماموربه بودن مندوب معتقدند.
نکته دوم
در این که استحباب، مدلول
لفظ است یا حکم
عقل ، اختلاف وجود دارد؛ بیشتر متاخرین معتقدند در جایی که بعث به مطلوب از سوی
مولا با اراده غیر اکید باشد، به گونه ای که اگر مکلف با آن مخالفت کند مورد سرزنش قرار نگیرد، عقل به استحباب آن عمل، حکم می کند.
نکته سوم
...
[ویکی شیعه] مُستَحَب؛ به معنای چیزی که شخص با آن محبوب می شود، اصطلاحی فقهی است و به اعمالی گفته می شود که انجام آن ها ، بهتر از ترک آن ها است، هرچند انجام دادنش واجب نیست. نماز شب، نمازهای نافله روزانه، روزه های مستحبی، دعا به خصوص دعاهای مأثور، صلوات و بسیاری از اعمال دیگر را مستحب خوانده اند.
در معنای لغوی، استحباب مصدر باب استفعال از ماده "ح ب ب" و به معنای دوست داشتن و پسندیدن چیزی است. کاربرد این لغت در قرآن کریم و احادیث معصومان به همان معنای لغوی است و در اصطلاح فقها، عملی است که حکم شرعی آن، استحباب است و انجام آن بهتر است و در عین حال ترک کردن آن اشکالی ندارد.
عناوین ندب، نفل، سنّت و تطوّع نیز بیانگر معنای استحباب است.
[ویکی فقه] مستحب (اصول). شیء مطلوب مولا ، با عدم حرمت ترک آن است.
مستحب، از اقسام محکوم به است؛ یعنی شارع مقدس مکلف را به انجام عملی تشویق و تحریص می کند، بی آن که در آن الزامی وجود داشته باشد؛ به بیان دیگر، مستحب، عملی است که فعل آن پسندیده است و ترکش حرام نیست؛ یعنی انجام دهنده آن سزاوار ستایش می باشد، ولی ترک کننده آن مستحق ذم نیست، مانند: نماز و روزه مستحبی.
نکته اول
در میان اصولی ها در این که مندوب ، ماموربه است یا نه، اختلاف است؛ عده ای همانند « مالکیه » و « شافعیه » و « حنابله » مندوب را ماموربه می دانند، به دلیل این که فعل مندوب، اطاعت است؛ اما « حنفیه » به عدم ماموربه بودن مندوب معتقدند.
نکته دوم
در این که استحباب، مدلول لفظ است یا حکم عقل ، اختلاف وجود دارد؛ بیشتر متاخرین معتقدند در جایی که بعث به مطلوب از سوی مولا با اراده غیر اکید باشد، به گونه ای که اگر مکلف با آن مخالفت کند مورد سرزنش قرار نگیرد، عقل به استحباب آن عمل، حکم می کند.
نکته سوم
...