از مشاهیر علمای عامه کتاب احتجاج القر آن از تالیفات اوست .
راغب اصفهانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
راغب اصفهانی . [ غ ِ ب ِ اِ ف َ ] (اِخ ) از مشاهیر علمای عامه . کتاب احتجاج القرآن از تألیفات اوست . وی در 399 هَ . ق . درگذشت . نام و مشخصات دیگرش معلوم نشد و محتمل است که راغب نام او باشد. (از ریحانة الادب و قاموس الاعلام ترکی ج 3). چون در مآخذ دیگر دیده نشد گمان میرود که وی همان حسین بن محمدبن مفضل باشد.
راغب اصفهانی . [ غ ِ ب ِ اِ ف َ ] (اِخ )ابوالقاسم حسین بن محمدبن مفضل بن محمد معروف به راغب اصفهانی ، از استادان لغت و عربی و حدیث و شعر و نویسندگی و اخلاق و حکمت و کلام میباشد که امام فخر رازی در اساس التقدیس او را با غزالی برابر دانسته و یکی از ائمه ٔ اهل سنت شمرده است و مطلب اخیر خیلی مهم است زیرا که او بزعم برخی شیعه و معتزلی بوده است . تاریخ مرگ وی بنا بنوشته ٔ فرهنگ نویسان 502 هَ . ق . است ولی صاحب هدایة العارفین 500 نوشته است . راغب را مؤلفات مهمی است از آنجمله است : 1- تفسیر قرآن کریم که موفق بتکمیل آن نشده است ، و بیضاوی در تفسیر خود از آن استفاده کرده است . 2- تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین . 3- الذریعة الی مکارم الشریعة، در تصوف . 4-محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء . 5- المفردات فی هزیب القرآن ، شامل لغات قرآن . 6- مقدمة التفسیر. (از معجم المطبوعات ). صاحب روضات الجنات مصنفات دیگری نیز برای او ذکر کرده است مانند: افانین البلاغة، تحقیق البیان فی تأویل القرآن ، ایمان و کفر. (از روضات الجنات ص 249). او راست : درة التأویل فی متشابه التنزیل . (یادداشت مؤلف ). از اشعار اوست :
ز صد هزار محمد که در جهان آید
یکی بمنزله ٔ جاه مصطفی نشود
و گرچه عرصه ٔ عالم پر از علی گردد
یکی بعلم و سخاوت چو مرتضی نشود
جهان اگر چه ز موسی و چوب خالی نیست
یکی کلیم نگردد یکی عصا نشود.
و نیز رجوع به جهانگشای جوینی ص 805 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 3 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 و ترجمه ٔ محاسن اصفهان و صیقل الفهم و مجمل التواریخ و القصص ص 41 فهرست فیه مافیه و تاریخ ادبیات دکترصفا ج 1 ص 146 و 266 و تتمه ٔ صوان ج 2 ص 105 و ریحانةالادب ج 1 و هدایة العارفین ص 311 شود.
ز صد هزار محمد که در جهان آید
یکی بمنزله ٔ جاه مصطفی نشود
و گرچه عرصه ٔ عالم پر از علی گردد
یکی بعلم و سخاوت چو مرتضی نشود
جهان اگر چه ز موسی و چوب خالی نیست
یکی کلیم نگردد یکی عصا نشود.
(از روضات الجنات ).
و نیز رجوع به جهانگشای جوینی ص 805 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 3 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 و ترجمه ٔ محاسن اصفهان و صیقل الفهم و مجمل التواریخ و القصص ص 41 فهرست فیه مافیه و تاریخ ادبیات دکترصفا ج 1 ص 146 و 266 و تتمه ٔ صوان ج 2 ص 105 و ریحانةالادب ج 1 و هدایة العارفین ص 311 شود.
راغب اصفهانی. [ غ ِ ب ِ اِ ف َ ] ( اِخ )ابوالقاسم حسین بن محمدبن مفضل بن محمد معروف به راغب اصفهانی ، از استادان لغت و عربی و حدیث و شعر و نویسندگی و اخلاق و حکمت و کلام میباشد که امام فخر رازی در اساس التقدیس او را با غزالی برابر دانسته و یکی از ائمه اهل سنت شمرده است و مطلب اخیر خیلی مهم است زیرا که او بزعم برخی شیعه و معتزلی بوده است. تاریخ مرگ وی بنا بنوشته فرهنگ نویسان 502 هَ. ق. است ولی صاحب هدایة العارفین 500 نوشته است. راغب را مؤلفات مهمی است از آنجمله است : 1- تفسیر قرآن کریم که موفق بتکمیل آن نشده است ، و بیضاوی در تفسیر خود از آن استفاده کرده است. 2- تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین. 3- الذریعة الی مکارم الشریعة، در تصوف. 4-محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء . 5- المفردات فی هزیب القرآن ، شامل لغات قرآن . 6- مقدمة التفسیر. ( از معجم المطبوعات ). صاحب روضات الجنات مصنفات دیگری نیز برای او ذکر کرده است مانند: افانین البلاغة، تحقیق البیان فی تأویل القرآن ، ایمان و کفر. ( از روضات الجنات ص 249 ). او راست : درة التأویل فی متشابه التنزیل. ( یادداشت مؤلف ). از اشعار اوست :
ز صد هزار محمد که در جهان آید
یکی بمنزله جاه مصطفی نشود
و گرچه عرصه عالم پر از علی گردد
یکی بعلم و سخاوت چو مرتضی نشود
جهان اگر چه ز موسی و چوب خالی نیست
یکی کلیم نگردد یکی عصا نشود.
راغب اصفهانی. [ غ ِ ب ِ اِ ف َ ] ( اِخ ) از مشاهیر علمای عامه. کتاب احتجاج القرآن از تألیفات اوست. وی در 399 هَ. ق. درگذشت. نام و مشخصات دیگرش معلوم نشد و محتمل است که راغب نام او باشد. ( از ریحانة الادب و قاموس الاعلام ترکی ج 3 ). چون در مآخذ دیگر دیده نشد گمان میرود که وی همان حسین بن محمدبن مفضل باشد.
ز صد هزار محمد که در جهان آید
یکی بمنزله جاه مصطفی نشود
و گرچه عرصه عالم پر از علی گردد
یکی بعلم و سخاوت چو مرتضی نشود
جهان اگر چه ز موسی و چوب خالی نیست
یکی کلیم نگردد یکی عصا نشود.
( از روضات الجنات ).
و نیز رجوع به جهانگشای جوینی ص 805 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 3 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 و ترجمه محاسن اصفهان و صیقل الفهم و مجمل التواریخ و القصص ص 41 فهرست فیه مافیه و تاریخ ادبیات دکترصفا ج 1 ص 146 و 266 و تتمه صوان ج 2 ص 105 و ریحانةالادب ج 1 و هدایة العارفین ص 311 شود.راغب اصفهانی. [ غ ِ ب ِ اِ ف َ ] ( اِخ ) از مشاهیر علمای عامه. کتاب احتجاج القرآن از تألیفات اوست. وی در 399 هَ. ق. درگذشت. نام و مشخصات دیگرش معلوم نشد و محتمل است که راغب نام او باشد. ( از ریحانة الادب و قاموس الاعلام ترکی ج 3 ). چون در مآخذ دیگر دیده نشد گمان میرود که وی همان حسین بن محمدبن مفضل باشد.
دانشنامه عمومی
ابوالقاسم حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی معروف به سید سیراب(درگذشته ۵۰۲ قمری) لغت شناس و از ادیبان و حکیمان اهل اصفهان بود. وی از بزرگترین دانشمندان ایرانی است که در دوران آل بویه در سده چهارم که اصفهان در اوج تمدن اسلامی و علم بوده است.برخی با استناد به بسیاری روایت هایش از خاندان محمد(اهل البیت) و امیر المؤمنین خواندن علی بن ابی طالب وی را علوی خوانده اند، نیز امام فخر رازی در اساس التقدیس وی را از امامان اهل سنت می شمارد. مرگ وی را بین ۳۹۸ تا ۴۰۲ قمری یا ۵۰۲ یا ۵۶۵ نیز دانسته اند. اما آنچه مشهور است وی در قرن چهارم قمری می زیسته است.
اخلاق الراغب
افانین البلاغه یا مجمع البلاغة
الایمان والکفر
الذریعه الی مکارم الشریعه، در تصوف و اخلاق
المحاضرات یا محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء
المعانى الاکبر
تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین، در معرفت نفس
درة التاویل فى متشابه التنزیل
رساله فى فوائد القرآن
المفردات یا المفردات فی غریب القرآن، شامل لغات قرآن
سروده ای مشهور از وی:
اخلاق الراغب
افانین البلاغه یا مجمع البلاغة
الایمان والکفر
الذریعه الی مکارم الشریعه، در تصوف و اخلاق
المحاضرات یا محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء
المعانى الاکبر
تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین، در معرفت نفس
درة التاویل فى متشابه التنزیل
رساله فى فوائد القرآن
المفردات یا المفردات فی غریب القرآن، شامل لغات قرآن
سروده ای مشهور از وی:
wiki: راغب اصفهانی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] حسین بن محمد بن مفضل، در قیاس با شمار آثار و جایگاه علمی و فرهنگی وی در عصر خودش، آگاهی های کافی از حیات و چند و چون دانش اندوزی اش نداریم. به گمان صفوان عدنان، محقق مفردات، راغب در دروس لغت ابومنصور جبان صاحب کتاب «الشامل» در لغت که ساکن اصفهان و هم عصر وی بوده شرکت می جسته است، ابومنصور در یک طبقه قبل از راغب قرار می گیرد.
از اوصاف وی چنین بر می آید که اهل وعظ و تدریس و تالیف و مناظره بوده و نیز صاحب حسن خلق و خلق. در جوانی عصر صاحب بن عباد وزیر مشهور را درک کرده ولی با او مصاحبتی نداشته، اما با وزیر بعدی، ابوالعباس ضبی (احمد بن ابراهیم) که جانشین صاحب بن عباد گشته و دوستدار علم و علماء بود، مجالست کرده با او و علماء حاضر در مجلس وی، مباحث علمی داشته است.با بزرگان علمی و ادبی مانند ابوالقاسم ابن ابی العلاء رفت و آمد نموده، در مجالس آنان شرکت می جسته است، حضور وی در این جمعها، دلالت بر عدم عزلت گزینیش دارد، اما عدم شهرتش بخاطر این است که از حکما محسوب می شده و اهل سنت، نظر مساعدی نسبت به آنها ندارند. گویا خود نیز گمنامی را دوست می داشته و در موارد زیادی از تالیفاتش به عدم مدح خود و پرهیز از پرداختن به اینگونه مسائل، اشاراتی دارد.بیهقی و شهرزوری درباره راغب می نویسند: از حکماء اسلام بوده و بین شریعت و حکمت جمع نموده و بهره معقول او بیشتر است. «تاریخ حکماء اسلام»، «نزهة الارواح» خوانساری او را با القابی اینچنین توصیف می کند: «امام، ادیب حافظ، صاحب لغت، ادبیات، حدیث، شعر و کتابت، اخلاق و حکمت و کلام و علوم اوائل را می داند و او را مورد قبول خاصه و عامه می شمرد.» در «کشف المحجوب» او را از مشایخ طریقت نیز شمرده است.
از اوصاف وی چنین بر می آید که اهل وعظ و تدریس و تالیف و مناظره بوده و نیز صاحب حسن خلق و خلق. در جوانی عصر صاحب بن عباد وزیر مشهور را درک کرده ولی با او مصاحبتی نداشته، اما با وزیر بعدی، ابوالعباس ضبی (احمد بن ابراهیم) که جانشین صاحب بن عباد گشته و دوستدار علم و علماء بود، مجالست کرده با او و علماء حاضر در مجلس وی، مباحث علمی داشته است.با بزرگان علمی و ادبی مانند ابوالقاسم ابن ابی العلاء رفت و آمد نموده، در مجالس آنان شرکت می جسته است، حضور وی در این جمعها، دلالت بر عدم عزلت گزینیش دارد، اما عدم شهرتش بخاطر این است که از حکما محسوب می شده و اهل سنت، نظر مساعدی نسبت به آنها ندارند. گویا خود نیز گمنامی را دوست می داشته و در موارد زیادی از تالیفاتش به عدم مدح خود و پرهیز از پرداختن به اینگونه مسائل، اشاراتی دارد.بیهقی و شهرزوری درباره راغب می نویسند: از حکماء اسلام بوده و بین شریعت و حکمت جمع نموده و بهره معقول او بیشتر است. «تاریخ حکماء اسلام»، «نزهة الارواح» خوانساری او را با القابی اینچنین توصیف می کند: «امام، ادیب حافظ، صاحب لغت، ادبیات، حدیث، شعر و کتابت، اخلاق و حکمت و کلام و علوم اوائل را می داند و او را مورد قبول خاصه و عامه می شمرد.» در «کشف المحجوب» او را از مشایخ طریقت نیز شمرده است.
کلمات دیگر: