کلمه جو
صفحه اصلی

مدائنی

فرهنگ فارسی

ابوالحسن علی بن محمد ( و. ۱۳۵ ه.ق . - ف. ۲۲۵ ه.ق . ) . از شاگردان معمر بن اشعث متکلم ادیب و مورخ بود او را تالیفات بسیار است .
محمد بن ایوب بن سلیمان مدائنی

منسوب به مداین دارالملک در ببغداد

لغت نامه دهخدا

مدائنی . [ م َ ءِ ] (اِخ )محمدبن ایوب بن سلیمان مدائنی ، مکنی به ابوطالب ، از بلغاء مترسلان قرن پنجم هجری قمری و از وزیران القادرباللّه والقائم بامراﷲ عباسی است . او راست کتابی درخراج و مهیار شاعر قصایدی در مدحش سروده است . تولدش به سال 370 و وفاتش در 448 هَ . ق . است . رجوع به الاعلام زرکلی ج 6 ص 270 و مآخذ مذکور در آن کتاب شود.


مدائنی . [ م َ ءِ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب به مدائن . مداینی .


مدائنی. [ م َ ءِ نی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به مدائن. مداینی.

مدائنی. [ م َ ءِ ] ( اِخ ) علی بن محمدبن عبداﷲ ، مکنی به ابوالحسن و معروف به مدائنی ، از رواة و مورخان کثیرالتصنیف قرن دوم و از مردم بصره است به سال 135 هَ. ق. در بصره ولادت یافت وچندی در مدائن سکنی کرد و سرانجام به بغداد رفت و در آنجا به سال 225 هَ. ق. درگذشت. ابن ندیم تألیف در حدود دویست مجلد کتاب در سیرت نبی و اخبار نساء و تاریخ خلفاء و تاریخ وقایع و جنگها و فتوحات و همچنین تاریخ شعرا و بلدان بدو منسوب داشته است. رساله المردفات من قریش والتعازی از آثار او باقی مانده و به چاپ رسیده است. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و شیخ مفید در کتاب ارشاد از مقتل او نقل کرده اند. ( ازالاعلام زرکلی ج 5 ص 140 ) ( ریحانة الادب ج 5 ص 266 ). رجوع به فهرست ابن ندیم ج 1 ص 100 و تاریخ بغداد ج 12 ص 54 و ارشادالاریب ج 5 ص 309 و روضات الجنات ص 472 وهدیةالاحباب ص 238 شود .

مدائنی. [ م َ ءِ ] ( اِخ )محمدبن ایوب بن سلیمان مدائنی ، مکنی به ابوطالب ، از بلغاء مترسلان قرن پنجم هجری قمری و از وزیران القادرباللّه والقائم بامراﷲ عباسی است. او راست کتابی درخراج و مهیار شاعر قصایدی در مدحش سروده است. تولدش به سال 370 و وفاتش در 448 هَ. ق. است. رجوع به الاعلام زرکلی ج 6 ص 270 و مآخذ مذکور در آن کتاب شود.

مداینی. [ م َ ی ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به مداین دارالملک اکاسره در هفت فرسخی بغداد. ( از الانساب سمعانی ). رجوع به مدائنی شود.

مدائنی . [ م َ ءِ ] (اِخ ) علی بن محمدبن عبداﷲ ، مکنی به ابوالحسن و معروف به مدائنی ، از رواة و مورخان کثیرالتصنیف قرن دوم و از مردم بصره است به سال 135 هَ . ق . در بصره ولادت یافت وچندی در مدائن سکنی کرد و سرانجام به بغداد رفت و در آنجا به سال 225 هَ . ق . درگذشت . ابن ندیم تألیف در حدود دویست مجلد کتاب در سیرت نبی و اخبار نساء و تاریخ خلفاء و تاریخ وقایع و جنگها و فتوحات و همچنین تاریخ شعرا و بلدان بدو منسوب داشته است . رساله ٔ المردفات من قریش والتعازی از آثار او باقی مانده و به چاپ رسیده است . ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و شیخ مفید در کتاب ارشاد از مقتل او نقل کرده اند. (ازالاعلام زرکلی ج 5 ص 140) (ریحانة الادب ج 5 ص 266). رجوع به فهرست ابن ندیم ج 1 ص 100 و تاریخ بغداد ج 12 ص 54 و ارشادالاریب ج 5 ص 309 و روضات الجنات ص 472 وهدیةالاحباب ص 238 شود .


دانشنامه عمومی

ابوالحسن علی بن محمد بن عبدالله بن ابی سیف مولی شمس بن عبد مناف (متولد ۱۳۵ ه‍. ق/۷۵۲م در بصره، درگذشته به ۲۲۴، ۲۲۵، یا ۲۲۸ ه‍. ق) از جایگاه بلندی در میان مورخان اسلامی برخوردار است.
او احتمالاً ۲۰۰ کتاب نوشته است. ظاهراً از میان این کتابها، تنها ۲ اثر باقی مانده که یکی از آن ها ناقص است. اما مدائنی مورد توجه تاریخ نگاران بعدی قرار گرفته است و آثارش به ویژه در زمینه فتوحات، تا دوران زیادی، منتقل گردیده است. نه تنها این آثار، بلکه تعداد زیادی از آثار وی، چه از لحاظ وسعت محدوده (زندگی محمد، فتوحات، رخدادهای جنگهای داخلی اول و دوم، زندگی حاکمان و شورشیان و…) و چه از لحاظ تنوع (روایات کوتاه و بلند، لیست اشخاص، خطبه ها و…) بسیار تأثیرگذار بوده و شاید دارای سلسله مراتب نسخه ها (مانند آثار کوچکتری چون کتاب بزرگ روایات در مورد خلفا و آثار کاملتری چون کتاب مختصر در مورد خوارج) بوده باشند. اگر این درست باشد، اسناد این چنینی حاکی از آن است که تاریخ نگاری از قرن ۹ میلادی آغاز نگردیده بلکه در آن دوران به بلوغ و شکوفایی رسیده است.
آثار مدائنی، نشان دهندهٔ گرایش های گسترده و همچنین تعیین کننده سطح دانش ماست. بازنویسی قبلی، بیان گر صحت کافی تحقیقات بعد از آن می باشد. مانند کتاب فهرست ابن ندیم که در قرن ۱۰ میلادی تألیف گردید. اطلاعات ما دربارهٔ آثار مدائنی که مرتبط به فتوحات هستند، تحت تأثیر منابع بعدی است که نقل قول های آن دوران تاکنون باقی مانده اند. آثار مدائنی، به عنوان مهم ترین علت رشد صعودی تاریخ نگاری مطرح است. این مهم، تبعات خود را به دنبال داشت. از مهم ترین این تبعات، می توان به تخصصی شدن روایان اخبار اشاره نمود.
در «میزان الاعتدال» الذهبی آمده است که مسلم در صحیح خود از نقل روایت از وی، خودداری کرده و «ابن عدی» او را ضعیف دانسته و «الاصمعی» به او گفته است: بخدا که چیزی از اسلام در تو نمانده است.«ابن حجر» در لسان المیزان تصریح کرده که عوانة، احادیثی را برای بنی امیه جعل می کرد و در «معجم الادباء» آمده است که او از بزرگان سمرة بن حبیب اموی بوده است و صاحب «لسان المیزان» گفته است که او از غلامان عبد الرحمن بن سمرة بن حبیب اموی بوده است.


کلمات دیگر: