کلمه جو
صفحه اصلی

کنترپوان

فارسی به انگلیسی

counterpoint

فرهنگ فارسی

اختلاط دو یا چند خط لحنی با توجه به استقلال هریک از آنها و اصول فنی حاکم بر این اختلاط


دانشنامه عمومی

کنترپوان (به فرانسوی: Contrepoint) ازلحاظ لغوی به معنای نقطه در مقابل نقطه و در موسیقی، نت درمقابلِ نت است.در این فن، تأکید بر روند افقی نت هاست نه روند عمودی. هریک از نت هایی که با هم نواخته می شوند دارای «ریتم» و «ملودی» مستقل از هم هستند، ولی در کلّیّتِ آهنگ، دارای هارمونی هستند. موسیقی اروپایی تا قرن هشتم میلادی به صورت یک صدایی اجرا می شد. پس از قرن نهم میلادی رو به تکامل نهاد و به تدریج به دوصدایی، سه صدایی و چندصدایی رسید و نام آن را کنترپوان نهادند. کنترپوان از دورهٔ رنسانس در اروپا رواج یافت و در دوره باروک به اوج و شکوفایی رسید. از «کانن» و «فوگ» به عنوان مهم ترین و پیچیده ترین بخش کنترپوان یاد می کنند. در ادامه و با پیدایشِ دانشِ «هارمونی» که در آن آکوردها به صورت عمودی و هم زمان یک ملودیِ واحد را همراهی می کردند، آهنگسازان را بر آن داشت تا از هر دو شیوه و تکنیک برای غنای آثار خود استفاده کنند و ضمن حفظ ساختار هارمونی، بخش هایی مستقل و کنترپوانتیک به وجود آورند. در این دوره موسیقیدانانی چون یوهان سباستیان باخ از موفق ترین آهنگسازان در ترکیب هارمونی و کنترپوان بودند.
یک بر یک: در برابر هر نتِ گردِ داده شده (کانتوس فیرموس)، یک نتِ هم ارزش (کنترپوان) قرار می گیرد.
در هشت قرنِ نخستِ میلادی، آوازهای کلیسایی در موسیقی غربی به طور کلی یک صداییبودند. در قرن نهم در مقابل موسیقی «یک صدایی»، یک بافت جدید موسیقایی به نام «دیافونی»(دوصدایی) مرسوم شد. این شیوه در ابتدا از دو صدا به فاصلهٔ سوم تشکیل می گردید، سپس به فاصلهٔ پنجم تغییر داده شد و نام آن را «ارگانوم»نهادند.در این دوصدایی، ملودی اصلی «تنور»و ملودی دوم «کنترشان»نام داشت. بعد از آن فاصله های اکتاو، پنجم و چهارم که در موسیقی یونان نیز رواج داشت، مورد استفاده قرار گرفت. این سبک در قرن دوازدهم توسط آهنگسازانی مانند «لئونن»و در قرن سیزدهم میلادی توسط «پروتن»و آهنگسازان «مکتب نوتردام» با استفاده از ریتم و میزان بندی، به بافتی «چهارصدایی» و پولیفونیک دست یافتند و باعث پیشرفت و تکنیک های جدیدی در کنترپوان نویسی شدند. در قرن چهاردهم، مس هایی توسط «گیوم دو ماشو» تصنیف شد که جزو آثار پولیفونیک محسوب می شود. در قرن پانزدهم مکاتب دیگری به تکامل موسیقی چند صدایی پرداختند که فرم «کانن» یا «موسیقی تقلیدی»،از تکنیک های جدید در کنترپوان نویسی شد و در نهایت فرم «فوگ» به عنوان پیشرفته ترین و کاملترین فرم موسیقی کنترپوانتیک به وجود آمد.کنترپوان از دورهٔ رنسانس در اروپا رایج شد و در دوره باروک به اوجِ خود رسید. در ادامۀ این روند و با پیدایشِ دانشِ «هارمونی» که در آن آکوردها به صورت عمودی و هم زمان یک ملودیِ واحد را همراهی می کردند، آهنگسازان را بر آن داشت تا از هر دو شیوه برای بیان هر چه غنی تر کردنِ آثار خود استفاده کنند و ضمنِ حفظ ساختار هارمونی، بخش هایی مستقل و کنترپوانتیک به وجود آورند. از آثار باخ به عنوان بهترین نوعِ آثار در ترکیب هارمونی و کنترپوان یاد می کنند.
کنترپوان به معنی نقطه در برابر نقطه، نت در برابر نت، یا ملودی در مقابل ملودی است.این اصطلاح در موسیقی به معنای «چند صدایی» است که در آن دو یا چند خط ملودیک با توجه به استقلال هر یک از بخش ها به صورت هم زمان به صدا در می آیند و تشکیل یک بافت «موسیقی پولیفونیک» می دهند.
تفاوت میان دانش هارمونی و دانش کنترپوان در آنجاست که هارمونی نوعی از موسیقی «هوموفونیک» (چندصدایی هماهنگ) و کنترپوان نوعی از موسیقی «پولیفونیک» (چندصدایی مستقل) است.در شیوۀ کنترپوان به علت وجود چند خط ملودیک متفاوت، شنونده قادر به تفکیک آن ها به علت پیچیدگی خطوط ملودیک در یک بار شنیدن نمی شود و بار اول توجه به یک خط ملودیک می کند. اما با چند بار شنیدن است که می توان بخش های دیگر را هم به خاطر سپرد. از فرم های فوگ و کانن به عنوان پیچیده ترین نوع کنترپوان یاد می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

کنترپوآن. کُنْتْرپوآن (counterpoint)
کُنْتْرپوآن
در موسیقی ، هنر ترکیب شکل های مختلف یک ملودی اصلی با آزادی آشکار در عین حفظ جلوه ای هارمونیک . جووانّی پالسترینا و یوهان سباستیان باخ استادان کنترپوآن بودند. این فن ریشه در پلن شان دارد، که در آن دو خط آوازی مستقل هم زمان می خواندند (در لاتین نت در برابر نت ).

فرهنگستان زبان و ادب

{counterpoint} [موسیقی] اختلاط دو یا چند خط لحنی با توجه به استقلال هریک از آنها و اصول فنی حاکم بر این اختلاط

پیشنهاد کاربران

کنترپوان ( Counter point ) : :[اصطلاح موسیقی ]به معنای نقطه در مقابل نقطه است. یا نت در مقابل نت. به زبان ساده میتوان گفت حرکت چند ملودی هم زمان با هم طبق قوانین خاص. این کار در دوره باروک ( ۱۶۰۰ ) رایج بوده.



کلمات دیگر: