کلمه جو
صفحه اصلی

بی خانمانی


مترادف بی خانمانی : آوارگی، بی سروسامانی، خانه بدوشی، دربدری

فارسی به انگلیسی

diaspora, displacement, vagrancy

Diaspora, displacement, vagrancy


مترادف و متضاد

آوارگی، بی‌سروسامانی، خانه‌بدوشی، دربدری


vagabondage (اسم)
در بدری، ولگردی، بی خانمانی

vagabondism (اسم)
در بدری، ولگردی، بی خانمانی

دانشنامه عمومی

بی خانمان یا بی سرپناه به کسانی گفته می شود که خانه و سرپناهی دائمی برای زندگی و آسایش ندارند. افراد بی خانمان اغلب از داشتن و حفظ مسکن مناسب، امن، ایمن و متعارف محروم اند. تعریف قانونی بی خانمانی در کشورهای مختلف یا در حوزه های قضایی یک کشور واحد متفاوت است. واژه بی خانمان را می توان در مورد افرادی به کار برد که اقامت شبانه آن ها به یکی از این شکل هاست: پناهگاه بی خانمان ها، خانه امن در برابر خشونت خانگی، اقامت بلندمدت در مسافرخانه، خودرو، املاک تصرف شده، جعبه های مقوایی، شهرک های مملو از چادر، سرپناه های برزنتی ساخته شده از مواد دورریختنی یا هر شکل دیگری از مسکن سرهم بندی شده. بر مبنای تعریف خیریه ملی بی خانمان های بریتانیا، خانه صرفاً یک فضای فیزیکی نیست بلکه علاوه بر این ریشه ها، هویت، احساس امنیت و حس تعلق را در فرد ایجاد می کند و مکانی برای بهزیستی عاطفی است. دولت ایالات متحده در سرشماری بی خانمان ها این گروه را هم جزء بی خانمان ها در نظر می گیرد:افرادی که در مکان های عمومی یا خصوصی ای می خوابند که برای کاربری ای غیر از خوابیدن متعارف انسان ها طراحی شده است.در ایران بی خانمانی تعریف قانونی مشخصی ندارد و به واسطه پیوند آن با تکدی گری جرم محسوب می شود. تنها قانون بالادستی موجود در زمینه بی خانمانی مصوبه شورای عالی اداری با عنوان «طرح شناسایی و جمع آوری افراد متکدی» است که در اردیبهشت ۱۳۷۸ تصویب شده و هدف آن «اصلاح ساختار و ایجاد هماهنگی در فعالیت دستگاه های اجرایی و ارتقاء کارایی و بهبود روش های مربوط به مبارزه با تکدی و جمع آوری، شناسایی و تعیین وضعیت افراد بی سرپرست، گمشده، متواری، درراه مانده و موارد مشابه و همچنین تنظیم وظایف دستگاه های عمومی و دولتی» ذکر شده است. افراد مشمول مصوبه عبارت اند از «افراد معلول و ناتوان (اعم از جسمی و ذهنی)، بی سرپرست، مجهول الهویه، در راه مانده، گمشده، متواری، افراد نیازمند غیرحرفه ای، متکدیان و ولگردان حرفه ای»نگاهی به سیاست های مبارزه با بی خانمانی در ایران. بر اساس این قانون هر شکلی از زندگی خیابانی جرم است و افراد فوق بعد از گردآوری و غربال گری در اردوگاه های مخصوص این امر، یا (در مورد معلولان و افراد ناتوان ذهنی) به مراکز نگهداری بهزیستی ارجاع می شوند یا به علت ارتکاب جرم حداقل به مدت ۳ ماه با حکم قاضی مجبور به اقامت شبانه روزی در اردوگاه (سامان سرا) می شوند.
فقر
خیریه
خوشه چینی
گورخوابی
جمعیت طلوع بی نشان ها
بی خانمانی و زندگی در خیابان بر اساس مصوبه شورای عالی اداری در سال ۱۳۷۸ جرم محسوب می شود. اگرچه این مصوبه مشخصا تکدی گری را هدف قرار داده است با این حال به واسطه فقدان قانون مشخص در مورد خیابان خواب ها عمدتاً افرادی که در خیابان می خوابند هم به اردوگاه های مذکور در این مصوبه منتقل می شوند و در صورت عدم مراجعه خانواده ها برای بازگرداندن آن ها به خانه و در صورت اعتیاد به مواد مخدر مجبور به گذراندن دورة ۳–۶ ماه در این اقامتگاه ها هستند.
روزنامهٔ شهروند خبر از گورخواب ها و کارتن خواب هایی داد که در قبر می خوابند. ۵۰ کارتن خوابی که اطراف و درون گورستان بزرگ نصیرآباد باغستان در حومهٔ شهریار ساکن بودند و دست کم ۲۰ گور را اشغال کرده اند. بر اساس این گزارش، در هر گور یک نفر و گاهی هم سه تا چهار نفر زندگی می کنند. این گورها عموماً برای خواب مورد استفاده قرار می گیرند و در طول روز و زمانی که افراد برای تهیهٔ پول مواد و غذا، ضایعات جمع می کنند یا گدایی می کنند، خالی هستند؛ اما باید حواسشان به گورشان باشد چرا که از طرف دیگر کارتن خواب ها مورد سرقت قرار می گیرند و ممکنست به پتوهای پاره و لباس های کهنه هم رحم نکنند.
اصغر فرهادی در نامهٔ سرگشاده ای که خطاب به حسن روحانی منتشر کرده است، نسبت به گزارش واکنش نشان داد و گفت که از خواندن این خبر، سراسر وجودش را شرم و بغض فرا گرفته و همهٔ آنانی که در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم در این شرمساری دانست.

دانشنامه آزاد فارسی

بی خانِمانی (homelessness)
فقدان دسترسی به مسکنی مناسب. بی خانمان به افراد و خانواده هایی اطلاق می شود که در فضای باز و بدون حفاظ و سرپناه زندگی می کنند، همچنین افرادی که موقتاً در اقامتگاه ها، پناهگاه های شبانه، مؤسساتی مثل بیمارستان های روانی یا منزل دوستان و بستگان سکنا دارند. بی خانمانی ممکن است ناشی از جنگ، آتش سوزی، سیل، یا حوادثی مشابه، و نیز ناشی از خشونت در خانه، طلاق، بیکاری، یا کمبود مسکنِ ارزان باشد. بیشتر بی خانمان ها، مجرد، بی کار و فاقد مدرک تحصیلی اند؛ اکثراً سابقۀ خشونت در خانه دارند یا مبتلا به اختلالات روانی، اعتیاد به الکل یا مواد مخدرند. میزان مرگ ومیر آنان بیش از دیگران است. بی خانمانی احساس ناکامی به همراه می آورد و به انزوا، فقدان اعتماد به نفس، عدم نظارت بر ابتدایی ترین تصمیم ها و اعمال زندگی روزمره، ازجمله زمان و نوع خوراک، زمان و مکان استحمام، منجر می شود. بی خانمانی در سال های اخیر، به ویژه در میان جوانان، افزایش یافته است.


کلمات دیگر: