کلمه جو
صفحه اصلی

روباه

فارسی به انگلیسی

fox

فارسی به عربی

ثعلب

مترادف و متضاد

fox (اسم)
روباه، روبه، سحلب

slyboots (اسم)
سربتو، روباه

reynard (اسم)
روباه، شغال

فرهنگ فارسی

حیوانی گوشتخوارشبیه سگ، بسیارباهوش وچالاک
( اسم ) جانوری است از رده پستانداران گوشتخوار از نوع سگ . پوستش برنگهای سیاه سرخ زرد و بسیار نرم است و آنرا آستر جامه کنند . دمی بزرگ و پر مو دارد و به حیله گری مشهور است . یا روباه زرد آفتاب خورشید .

فرهنگ معین

[ په . ] (اِ. ) جانوری است پستاندار و گوشت خوار با دُمی بزرگ و پُرمو به رنگ - های سیاه ، زرد و یا سرخ .

لغت نامه دهخدا

روباه. ( اِ ) نام جانوری دشتی که آن را به حیله گری نسبت کرده اند. ( آنندراج ). یکی از حیوانات پستاندار گوشتخوار و از جنس سگ که حیله گری را بدان نسبت میدهند. ( ناظم الاطباء ). جانوری است وحشی و گوشتخوار و پستاندار از خانواده سگ. روباه دارای پوستی نرم و پرمو و دمی بزرگ و انبوه است و برنگهای سرخ و خاکستری و سیاه و زرد دیده می شود. پوست این حیوان را آستر لباس می کنند و گاهی برای زینت بکار میرود. ج ، روباهها، روباهان. روبه اسم فارسی ثَعْلَب است. ( فهرست مخزن الادویه ). حیوانی است که در کثرت حیله وری و زیرکی ضرب المثل و معروف ، و در مشرق بسیار است و مرغان و حیوانات کوچک را شکار کند. این حیوان در میان باغها و خرابه ها و قبرستانها بسیار یافت می شود. ( از قاموس کتاب مقدس ). ثَعْلَب. ( دهار ). تَتْفُل. تُفَّل. دَوْبَل. دَیْسَم. رَوّاغ. سُماسِم. سَمْسَم. ضَوّاغ. عَسْلَق. عَقْف. غَشْفَل. وَعْوَع. هِجْرِس. هَقَلَّس.هَیْطَل. ( منتهی الارب ). ابوالنحیص. ابوالحصین. ابوالخبیص. ابوالنجم. ابوالوثاب. ابوعویل. ابونوفل. ابوحفص. ابوحنبص. ام رقاش. ام عوبل. ( المرصع ) :
شود بدخواه تو روباه بددل
چو شیرآسا تو بخرامی به میدان.
شهید.
گرسنه روباه شد تا آن درخت
هرگهی بانگی بجستی تند و سخت.
رودکی.
گرسنه روباه شد تا آن تبیر
چشم زی او بر بمانده خیرخیر.
رودکی.
به شاه ددان کلته روباه گفت
که دانا زد این داستان در نهفت.
ابوشکور.
و از او [ از ناحیت تبت ] مشک بسیار خیزد و روباه سیاه... ( حدود العالم ).
یکی از جای برجستم چنان شیر بیابانی
و غیوی برزدم چون شیر بر روباه درغانی.
ابوالعباس.
بلای من آمد همه دانش من
چو روباه را موی و طاوس را پر.
ابوالعلاء.
ز پویندگان هرکه مویش نکوست
بکشت و ز ایشان برآهیخت پوست
چوسنجاب و قاقم چو روباه گرم
چهارم سمور است کش موی نرم.
فردوسی.
که روباه با شیر ناید براه
دلیری مکن جنگ ما را مخواه.
فردوسی.
شیر نر وقت هنر پیش تو روباه بود
زشت باشد که ترا گویم تو شیر نری.
فرخی.
به نامت ار بنگارند روبهی بر خاک
چو صید خواهی از او شیر گیرد آن روباه.
فرخی.

روباه . (اِ) نام جانوری دشتی که آن را به حیله گری نسبت کرده اند. (آنندراج ) . یکی از حیوانات پستاندار گوشتخوار و از جنس سگ که حیله گری را بدان نسبت میدهند. (ناظم الاطباء). جانوری است وحشی و گوشتخوار و پستاندار از خانواده ٔ سگ . روباه دارای پوستی نرم و پرمو و دمی بزرگ و انبوه است و برنگهای سرخ و خاکستری و سیاه و زرد دیده می شود. پوست این حیوان را آستر لباس می کنند و گاهی برای زینت بکار میرود. ج ، روباهها، روباهان . روبه اسم فارسی ثَعْلَب است . (فهرست مخزن الادویه ). حیوانی است که در کثرت حیله وری و زیرکی ضرب المثل و معروف ، و در مشرق بسیار است و مرغان و حیوانات کوچک را شکار کند. این حیوان در میان باغها و خرابه ها و قبرستانها بسیار یافت می شود. (از قاموس کتاب مقدس ). ثَعْلَب . (دهار). تَتْفُل . تُفَّل . دَوْبَل . دَیْسَم . رَوّاغ . سُماسِم . سَمْسَم . ضَوّاغ . عَسْلَق . عَقْف . غَشْفَل . وَعْوَع . هِجْرِس . هَقَلَّس .هَیْطَل . (منتهی الارب ). ابوالنحیص . ابوالحصین . ابوالخبیص . ابوالنجم . ابوالوثاب . ابوعویل . ابونوفل . ابوحفص . ابوحنبص . ام رقاش . ام عوبل . (المرصع) :
شود بدخواه تو روباه بددل
چو شیرآسا تو بخرامی به میدان .

شهید.


گرسنه روباه شد تا آن درخت
هرگهی بانگی بجستی تند و سخت .

رودکی .


گرسنه روباه شد تا آن تبیر
چشم زی او بر بمانده خیرخیر.

رودکی .


به شاه ددان کلته روباه گفت
که دانا زد این داستان در نهفت .

ابوشکور.


و از او [ از ناحیت تبت ] مشک بسیار خیزد و روباه سیاه ... (حدود العالم ).
یکی از جای برجستم چنان شیر بیابانی
و غیوی برزدم چون شیر بر روباه درغانی .

ابوالعباس .


بلای من آمد همه دانش من
چو روباه را موی و طاوس را پر.

ابوالعلاء.


ز پویندگان هرکه مویش نکوست
بکشت و ز ایشان برآهیخت پوست
چوسنجاب و قاقم چو روباه گرم
چهارم سمور است کش موی نرم .

فردوسی .


که روباه با شیر ناید براه
دلیری مکن جنگ ما را مخواه .

فردوسی .


شیر نر وقت هنر پیش تو روباه بود
زشت باشد که ترا گویم تو شیر نری .

فرخی .


به نامت ار بنگارند روبهی بر خاک
چو صید خواهی از او شیر گیرد آن روباه .

فرخی .


همیشه تا به شرف باز برتر ازگنجشک
چنان کجا به هنر شیر برتر از روباه .

فرخی .


اگر عاشق شود شیر دژآگاه
به عشق اندر شود هم طبع روباه .

(ویس ورامین ).


بندگان را زبان نگاه باید داشت با خداوندان که محال است روباهان را با شیران چخیدن . (تاریخ بیهقی ). روباهان را زهره نباشد از شیر خشم آلود که صید گوزنان نمایند. (تاریخ بیهقی ). [ پوستین ] روباه گرمتر از سمور بود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
مردی از شاه و خدعه از بدخواه
حمله از شیر و حیله از روباه .

سنائی .


حمله با شیرمرد همراه است
حیله کار زن است و روباه است .

سنائی .


هر آن کسی که بود گاه غدرچون روباه
گمان مبر که بود گاه قدر چون ضیغم .

عبدالواسع جبلی .


ز آب آن میوه که روباه خورد
آب کون سگ دیوانه مخور.

خاقانی .


پیش او حمله های شیر فلک
راست چون حیله های روباه است .

ظهیر فاریابی .


در پیش حمله ٔ تو کجا ایستد عدو
روباه را چه طاقت زور غضنفر است .

ظهیر فاریابی .


روباه را چه صید میسر شود همی
در بیشه ای که شیر ژیان در کمین بود.

رفیع لنبانی .


روباه به در خانه ٔ خویش چندان قوت دارد که شیر به در خانه ٔ کسان ندارد. (مرزبان نامه ). || بمجاز، ضعیف و ناتوان و ترسنده :
کنون دشت روباه بینم همی
سر از رزم کوتاه بینم همی .

فردوسی .


- روباه به گردون گرفتن ؛ با شکیبایی بسیار کاری صعب انجام دادن : و گفته اند که اتابک ایلدگز روباه به گردون گیرد یعنی او را مایه ٔ اصطبار بسیار است . (تاریخ سلاجقه ٔ کرمان ).
- روباه را در تله داشتن ؛ یعنی شخص محیل را به دام خود کشیدن . (از آنندراج ).
- شیخ روباه ؛ در تداول عامه ، شیخ مکار و مزور و حیله گرو ریاکار.
- امثال :
به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دنبم ؛ یعنی این گواه مغرض و در امرذینفع است . نظیر: دم روبه گواه روباه است . رجوع به امثال و حکم شود.
روباه به سوراخ نمی رفت جاروب به دمش بست ؛ یعنی بر مشکلی که قادر به حل و رفع آن نبود مشکلی تازه افزود. نظیر: موش به سوراخ نمی رفت جاروب به دمش بست .رجوع به امثال و حکم شود.
روباه تا ته چاه است کرباس خیر می کند ؛ یعنی در زمان گرفتاری و ناتوانی و بینوایی وعده های خوش و شیرین می دهد. به هنگام پیری و پایان عمر زهد و عبادت پیشه کرده است . رجوع به مثل «الاَّن قد ندمت و ماینفع الندم » در امثال و حکم شود.

فرهنگ عمید

پستانداری گوشت خوار از خانوادۀ سگ ها با گوش های بلند، پوزۀ دراز، و موهای نرم.
* روباه ترکی: (زیست شناسی ) = سیخول

پستانداری گوشت‌خوار از خانوادۀ سگ‌ها با گوش‌های بلند، پوزۀ دراز، و موهای نرم.
⟨ روباه ترکی: (زیست‌شناسی) = سیخول


دانشنامه عمومی

Vulpes bengalensisVulpes canaVulpes chamaVulpes corsacVulpes ferrilataVulpes lagopusVulpes macrotisVulpes pallidaVulpes ruppelliروباه تیزروVulpes vulpesVulpes zerda
روباه قرمز
روباه ترکمنی
روباه قطبی
شاه روباه
روباه صحرایی
روباه شنی
روباه تیزرو
روباه رنگ پریده
روباه تبتی
روباه دماغه
روباه توله
روباه بنگال
روباه جانوری از تیرهٔ سگسانان است. روباه تقریباً در همه جای جهان زندگی می کند. روباه در نواحی قطبی در جلگه های بی درخت شمال و دور نیز به سر می برد. در سراسر دنیا روباه ها به رنگ های مختلف دیده می شوند. در بیابان های آفریقا و در خاورمیانه در کویرها و در دشت های خشک نیز روباه زندگی می کند. روباه های سرخ در اروپا، آفریقا، و در آسیا و آمریکای شمالی به سر می برند. البته همهٔ روباهان سرخ، واقعاً سرخ رنگ نیستند.
روباه ها به رنگ های گوناگونی از سرخ پدیده طلائی تا قهوه ای شدید می باشند. برخی از روباهان موی سیاه خالص دارند. روباه سرخ را ممکن است روباه نقره ای نیز بنامند. این نوع روباه خطوط پوشش سرخ با خطوط سیاه روی پشت و شانه اش دارد. روباه ها در بعضی جاهای دنیا از جانب شکارچیان در معرض خطر هستند. چون شکارچیان گاهی روباه ها را برای پوست پرمو و نرم آن بدام می اندازند و شکار می کنند. همچنین در بعضی جاها روباهان را نیز برای پوستشان پرورش می دهند. پوشش روباه نقره ای مخصوصاً بواسطه پوستش با ارزش است. روباهان قطبی می توانند رنگ سفید یا آبی داشته باشند. هر دو نوع رنگ بواسطه تغییر فصل های سال تغییر می کنند و شبیه محل زندگی اطراف آن ها می شود. روباه سفید در تابستان به رنگ قهوه ای در می آید و به رنگ محیط اطراف خود در می آید. روباه آبی رنگ، رنگش از آبی روشن تا آبی خاکستری و تا رنگ تیره تر در تابستان در می آید. در نواحی بیابانی روباهان دیگر نیز به رنگ های محیط اطراف خود که خیلی متفاوت است، از بیابانی گرفته تا علفزارها و بیشه های بی درخت، پشته ها در می آیند. بعضی از روباهان نیز در میان صخره ها به سر می برند. مثلاً روباه خاکستری تقریباً درمیان صخره ها و برگ های سایه دار جنگل ها ظاهر می شود. روباه یک حیوان بسیار باهوش و در عین حال زیرک است. در مناطق جنوب ایران بخصوص کره بند بوشهر به نام توره یا تاته توره و همچنین روهه نیز نامیده می شود.
آنچیزی که به خوبی روباه قرمز را از دیگر روباه ها جدا می کند انتهای سفید دم است.
روباه (فیلم ۱۹۲۱). «روباه» (انگلیسی: The Fox (1921 film)) فیلمی در ژانر وسترن است که در سال ۱۹۲۱ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به هری کری، گرترود کلیر، آلن هیل، جورج نیکولز، و گرترود اولمستد اشاره کرد.
۲۴ ژوئیه ۱۹۲۱ (۱۹۲۱-07-۲۴)

روباه (فیلم ۱۹۶۷). روباه (انگلیسی: The Fox) فیلمی درام به کارگردانی مارک رایدل است که در سال ۱۹۶۷ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به سندی دنیس، آن هیوود و کیر دوله اشاره کرد.

روباه (فیلم ۲۰۰۹). روباه (به هندی: Fox) فیلمی محصول سال ۲۰۱۰ و به کارگردانی دیپاک تیجوری است. در این فیلم بازیگرانی همچون سانی دئول، آرجون رامپال، اودیتا گوسوامی، ساگاریکا غاتگ، ریتوپارنا سنگوپتا ایفای نقش کرده اند.
۲۹ اوت ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-08-۲۹)

دانشنامه آزاد فارسی

روباه (fox)
یکی از گونه های کوچک سگ های وحشی، از خانوادۀ سگ سانان. این جانوران در افریقا، آسیا، اروپا، امریکای شمالی و امریکای جنوبی زندگی می کنند. روباه ها از حیوانات متنوعی، از کرم ها گرفته تا خرگوش ها، تغذیه می کنند. به علاوه، روباه ها اجساد سایر جانوران را هم می خورند و از میوه هم تغذیه می کنند. این جانوران بسیار سازش پذیرند و جمعیت های بزرگی را در نزدیکی مناطق شهری تشکیل می دهند. بیشتر روباه ها شب فعال اند و دالان ها یا آشیانه های زیرزمینی می سازند. طول روباه معمولی یا روباه قرمز Vulpes vulpes به حدود ۶۰سانتی متر می رسد و دمی ۴۰سانتی متری دارد. پوست این نوع روباه به رنگ قرمز است و بخش های سیاه رنگی در پشت گوش اش دیده می شود. نوک دم به رنگ روشن است. سایر انواع روباه ها عبارت اند از روباه قطبی Alopex lagopus؛ روباه های خاکستری جنس Urocyon بومی امریکای شمالی و مرکزی، و جنس Dusicyon بومی امریکای جنوبی. سگ های منقرض شدۀ جزایر فاکلند نیز متعلق به این جنس اند. در بریتانیا، در اواخر زمستان ۲۴۰هزار، و در اواخر تابستان ۵۰۰هزار روباه یافت می شود که ۸۶ درصد آن ها در مناطق روستایی زندگی می کنند. در جهان، سالانه ۳.۴میلیون روباه برای استفاده از پوستشان کشته می شوند. چهار گونه از خانواده سگ سانان در ایران شناسایی شده است که عبارت اند از شاه روباه (Vulres cana)، روباه ترکمنی یا روباه کُرساک (Vulpes corsac)، روباه شنی (Vulpes rueppellii)، و روباه معمولی (Vulpes vulpes). شاه روباه در فارس و خراسان مشاهده شده است. جانوری است کوچک و زیبا که جمعیت آن بسیار کم شده است. روباه ترکمنی در دشت گرگان و کوه های ترکمن صحرا یافت می شود. روباه شنی در مناطق خشک مرکز، جنوب غربی و شرق ایران، و روباه معمولی در جنگل های شمال و بیشتر نواحی کشور زندگی می کند.

نقل قول ها

روباه، جانوری است وحشی و گوشت خوار و پستاندار از خانواده سگ که حیله گری را بدان نسبت می دهند.
• «بندگان را زبان نگاه باید داشت با خداوندان که محال است روباهان را با شیران چخیدن.» -> ابوالفضل بیهقی
• «روباهان را زهره نباشد از شیر خشم آلود که صید گوزنان نمایند.» -> ابوالفضل بیهقی
• «روباه به درِ خانه ِ خویش چندان قوت دارد که شیر به در خانه کسان ندارد.» -> مرزبان نامه
• «از روباه پرسیدند شاهدت کیست؟ گفت دُمم!»• « بهتر است که دوم شیر باشی تا کله روباه.» -> ضرب المثل عبری
• «دُم روباه گواه روباه است!»• «روباه به سوراخ نمی رفت جاروب به دمش بست.»• «روباه تا ته چاه است کرباس خیر می کند.»• «اگر عاشق شود شیر دژآگاه// به عشق اندر شود هم طبع روباه» -> فخرالدین اسعد گرگانی
• «به شاه ددان کلته روباه گفت// که دانا زد این داستان در نهفت» -> ابوشکور بلخی
• «به نامت ار بنگارند روبهی بر خاک// چو صید خواهی از او شیر گیرد آن روباه» -> فرخی سیستانی
• «پیش او حمله های شیر فلک// راست چون حیله های روباه است» -> ظهیرالدین فاریابی
• «چوریزد شیر را دندان وناخن// خورد ازروبهان لنگ سیلی» -> نظامی
• «حمله با شیرمرد همراه است// حیله کار زن است و روباه است» -> سنایی
• «در این بود درویش شوریده رنگ// که شیری برآمد شغالی به چنگ// شغال نگون بخت را شیر خورد// بماند آنچه روباه از آن سیر خورد» -> سعدی
• «در پیش حملهٔ تو کجا ایستد عدو// روباه را چه طاقت زور غضنفر است» -> ظهیرالدین فاریابی
• «ز آب آن میوه که روباه خورد// آب کون سگ دیوانه مخور» -> خاقانی
• «ز پویندگان هرکه مویش نکوست// بکشت و ز ایشان برآهیخت پوست// چو سنجاب و قاقم چو روباه گرم// چهارم سمور است کش موی نرم» -> فردوسی
• «شود بدخواه تو روباه بددل// چو شیرآسا تو بخرامی به میدان» -> شهید بلخی
• «شیر نر وقت هنر پیش تو روباه بود// زشت باشد که ترا گویم تو شیر نری» -> فرخی سیستانی
• «کنون دشت روباه بینم همی// سر از رزم کوتاه بینم همی» -> فردوسی
• «که روباه با شیر ناید به راه// دلیری مکن جنگ ما را مخواه» -> فردوسی
• «گرسنه روباه شد تا آن تبیر// چشم زی او بر بمانده خیرخیر» -> رودکی
• «گرسنه روباه شد تا آن درخت// هرگهی بانگی بجستی تند و سخت» -> رودکی
• «مردی از شاه و خدعه از بدخواه// حمله از شیر و حیله از روباه» -> سنایی
• «همیشه تا به شرف باز برتر از گنجشک// چنان کجا به هنر شیر برتر از روباه» -> فرخی سیستانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] روباه یکی از حیوانات معروف و درنده می باشد.از آن در بابهای طهارت، صلات، حج، تجارت و صید و ذباحه سخن گفته اند.
۱. ↑ جواهر الکلام، ج۳۶، ص۲۹۴.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۱۵۳-۱۵۴.
...

گویش اصفهانی

تکیه ای: lubâ
طاری: low
طامه ای: rubâ
طرقی: low
کشه ای: low
نطنزی: rubâh


واژه نامه بختیاریکا

رووا ( ریا )

جدول کلمات

روس

پیشنهاد کاربران

روباه به ترکی: " تولکو "

روباه :به معنای روبنده یا جاروکش بوده واین نام را بخاطر دم جارو مانند این جانور به او داده اند.
دکتر کزازی در مورد واژه ی "روباه " می نویسد : ( ( روباه در پهلوی در ریخت روپاه rōpāh و روپاس rōpās بکار می رفته است . ) )
( ( چو روباه و قاقم ، چو سنجاب نرم؛
چهارم سمور است ، کِش موی گرم ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 251. )


محترامانه تر شغال


کلمات دیگر: