(قَ قِ یا قَ ) [ ع . قشقة ] (اِ. ) ۱ - تیرگی نشان پیشانی اسب . ۲ - در فارسی : نشانی که کافران بر پیشانی کنند از زعفران و صندل و غیره .
قشقه
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
قشقه. [ ق َ ق َ / ق ِ ] ( اِ ) تیرگی نشان پیشانی اسب و فارسیان به معنی نشانی که کفار بر پیشانی کنند از زعفران و صندل و غیره استعمال نمایند. ( آنندراج ) :
مگر حل کرده خورشید شد سیمافروز او
که آن خوش قشقه کافر شعله در چین جبین دارد.
مگر حل کرده خورشید شد سیمافروز او
که آن خوش قشقه کافر شعله در چین جبین دارد.
ارادت خان واضح ( از آنندراج ).
دانشنامه عمومی
قشقه روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان گیلانغرب در استان کرمانشاه ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان ویژنان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۸۸ نفر (۳۸ خانوار) بوده است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان ویژنان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۸۸ نفر (۳۸ خانوار) بوده است.
wiki: قشقه
کلمات دیگر: