کلمه جو
صفحه اصلی

سکینه


مترادف سکینه : آرام، آرامش، طمانینه، قرار، آرامش خاطر، سکنیت، وقار

متضاد سکینه : تلاطم

فارسی به انگلیسی

name of the daughter of imam hossein

فرهنگ اسم ها

اسم: سکینه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: sakine) (فارسی: سکينه) (انگلیسی: sakine)
معنی: آرامش، وقار، طمانینه، نام دختر امام حسین ( ع )، آرامش خاطر، ( اَعلام ) [قرن و هجری] دختر امام حسین ( ع )، همسر مصعب ابن زّبیر، در مدینه وفات یافت، حضرت سکینه« سلام الله علیها » سکینه: در لغت به معنی وقار و آرامش و هیبت است، و نیز صفت مشبهه از ماده سکون است، و در آیه شریفه: «هو الذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین» سکینه به معنی ایمان است، سکینه خاتون لقب دختر امام حسین ( ع ) است که نام او «امینه» بوده است، سکینه خاتون از زنان بزرگوار و بسیار عالم و فاضل در علوم دینی بویژه علم حدیث بوده است، و شعرا و فضلای فراوانی در خانه او حضور می یافتند و از خِرمَن علم و عرفان او بهره می جستند، در حادثه کربلا حضور داشته و همراه عمه اش حضرت زینب «علیها السلام» در دوران اسارت حماسه ها آفرید و در افشای ماهیت یزید بن معاویه و شرح واقعه کربلا نقش بسزائی داشته است، بویژه بعد از خطبه عمه اش زینب ( س ) در بازار کوفه لب به سخن گشود و آنچنان بر زخم ندامت کوفیان نمک پاشید که فریادشان به آسمان بلند شد، همچنین در مجلس یزید به تحقیر او و حاضران پرداخت که حضّار از صلابت نفس و ایمان استوار او دچار شگفتی شدند، حضرت سکینه ( س ) بعنوان حکیمی آگاه به حوادث روزگار در ثبت و ضبط وقایع عاشورا نقش قابل توجه ای ایفا کرده است، هر کس نام دخترش را «سکینه» بگذارد و شأن و جایگاه این اسم شریف را بشناسد و با احترام از آن یاد کند، آرامش و متانت و سعه صدر در وجود دخترش ملکه می شود و اگر کسی دچار اضطراب و دلهره است به این نام شریف توسل کند و ذکر «یا انیس و یا مونس» را تکرار نماید به آرامش قلبی سرشاری دست پیدا می کند، و شیطان و لشکریانش از پیرامون او و فضای خانواده اش دورمی شوند، گر بدنبال صـفای سینـــه ای سینه پاک و بدون کینه ای با سکینه، کینه ها را پاک کن فضل او را زینت افلاک کن با سکینه کینه ها را پاک کن فضل او را زینت افلاک کن، ( عربی ) ( = سکینت )، آهستگی

(تلفظ: sakine) (عربی) (= سکینت) ، آرامش خاطر ؛ (در اعلام) نام دختر امام حسین (ع) .


مترادف و متضاد

آرام، آرامش، طمانینه، قرار، آرامشخاطر، سکنیت، وقار ≠ تلاطم


فرهنگ فارسی

دختر حسین بن علی ۴ ( ف. مدینه ۱۱۷ ه.ق./۷۳۵ م. ) زنی جمیل و خوشخوی و در مصایب جسور بود . خانه اش مرکز تجمع شعرا و محل مناقشه و بحث بود . وی بشاعران بزرگ همچون فرزدق و جریر صله عطا میکرد . سکینه بزنی مصعب بن زبیر در آمد و پس از قتل او زوجه عبدالله بن عثمان گردید و پس از مرگ او زید بن عمر باوی ازدواج کرد ولی زید بتوصیه سلیمان بن عبدالملک او را طلاق گفت . سکینه در مدینه میزیست و (( طره سکینیه ) ) بدو منسوبست . عبدالرزاق مقرم و امین عبدالحسیب دو کتاب در احو الش نوشته اند.
وقار، طمانینه، مهابت، آرامش
( اسم ) ۱ - آرام آرامش . ۲ - وقار طمانینه . ۳ - آنچه دل را قوی گرداند و اطمینان بخشد . ۴ - روح القدس کلمه .
بنت الحسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام اسم آن مخدره آمنه و آمینه و امامه و امیه دانسته شده و لقب وی سکینه میباشد و از طرف مادرش رباب بدان ملقب بوده است .

فرهنگ معین

(سَ نَ یا نِ ) [ ع . سکینة ] (اِ. ) ۱ - آرام ، آرامش . ۲ - وقار. ۳ - آن چه که به دل آرامش و اطمینان بخشد.

لغت نامه دهخدا

سکینه . [ س َ ن َ ] (ع اِمص ) آرامش . (از دهار)(مهذب الاسماء). آرامش و آهستگی . (منتهی الارب ). آرامش دل . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). آرام و آسایش و آهستگی . (آنندراج ) (غیاث ) : قوله تعالی ، و فیه سکینة من ربکم . (قرآن 248/2). || در اصطلاح صوفیان آنچه هنگام نزول غیب در قلب ظاهر شود و آن نوری است که موجب تسکین و آرامش قلب است برای مشاهده کننده و موجب اطمینان میشود و سکینه خود ازمبادی عین الیقین است . (از تعریفات جرجانی ). || (ص ، اِ) باد تیزرو. (آنندراج ) (منتهی الارب ).


سکینه . [ س ُ ک َ ن َ ] (اِخ ) بنت الحسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام . اسم آن مخدره آمنه و آمینه و امامه و امیه دانسته شده و لقب وی سکینه میباشد و از طرف مادرش رباب بدان ملقب بوده است . سکینه ازپردگیان خانواده ٔ رسالت و نسوان بزرگ اسلام و از اخلاق فاضله و آداب مرضیه و صفات حمیده و از وفور عقل و دانش و جود و کرم و بخشش در مقامی بس بلند و در فنون فصاحت و بلاغت و سخن سنجی از اساتید وقت و سیده ٔ زنان عصر خود و اجمل و اکمل ایشان بود و آستان قوی البنیانش مرجع ادبا و فضلا و شعرا و ارباب کمال بود و شعرا و مشاهیر اهل سخن اشعار و نتایج طبع خود را از نظر آن خاتون میگذرانده و شعرا به صله های فراوان نایل میگردیدند و در داوران به نظر داوری وی تسلیم و متقاعد میگشتند و در وصف دو مخدره سکینه و رباب گفته شده :
کأن اللیل موصول بلیل
اذا زارت سکینة و الرباب .
وفات حضرت سکینه علیهاالسلام بنوشته ٔ ابن خلکان روز پنجشنبه 5 ربیعالاول سال 117 هَ . ق . در مدینه ٔ منوره وقوع یافته . وی درسال 116 در مکه بوده است . (از ریحانة الادب ج 2 صص 208- 210). و رجوع به اعلام النساء ج 2 از صص 202 - 224 شود.


سکینة. [ س ِک ْ کی ن َ ] (ع اِمص ) آرامش و آهستگی . || (اِ) کارد. (منتهی الارب ).


سکینه. [ س َ ن َ ] ( ع اِمص ) آرامش. ( از دهار )( مهذب الاسماء ). آرامش و آهستگی. ( منتهی الارب ). آرامش دل. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). آرام و آسایش و آهستگی. ( آنندراج ) ( غیاث ) : قوله تعالی ، و فیه سکینة من ربکم. ( قرآن 248/2 ). || در اصطلاح صوفیان آنچه هنگام نزول غیب در قلب ظاهر شود و آن نوری است که موجب تسکین و آرامش قلب است برای مشاهده کننده و موجب اطمینان میشود و سکینه خود ازمبادی عین الیقین است. ( از تعریفات جرجانی ). || ( ص ، اِ ) باد تیزرو. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).

سکینه. [ س ُ ک َ ن َ ] ( اِخ ) بنت الحسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام. اسم آن مخدره آمنه و آمینه و امامه و امیه دانسته شده و لقب وی سکینه میباشد و از طرف مادرش رباب بدان ملقب بوده است. سکینه ازپردگیان خانواده رسالت و نسوان بزرگ اسلام و از اخلاق فاضله و آداب مرضیه و صفات حمیده و از وفور عقل و دانش و جود و کرم و بخشش در مقامی بس بلند و در فنون فصاحت و بلاغت و سخن سنجی از اساتید وقت و سیده زنان عصر خود و اجمل و اکمل ایشان بود و آستان قوی البنیانش مرجع ادبا و فضلا و شعرا و ارباب کمال بود و شعرا و مشاهیر اهل سخن اشعار و نتایج طبع خود را از نظر آن خاتون میگذرانده و شعرا به صله های فراوان نایل میگردیدند و در داوران به نظر داوری وی تسلیم و متقاعد میگشتند و در وصف دو مخدره سکینه و رباب گفته شده :
کأن اللیل موصول بلیل
اذا زارت سکینة و الرباب.
وفات حضرت سکینه علیهاالسلام بنوشته ابن خلکان روز پنجشنبه 5 ربیعالاول سال 117 هَ. ق. در مدینه منوره وقوع یافته. وی درسال 116 در مکه بوده است. ( از ریحانة الادب ج 2 صص 208- 210 ). و رجوع به اعلام النساء ج 2 از صص 202 - 224 شود.

فرهنگ عمید

۱. وقار، طمٲنینه.
۲. مهابت، آرامش، آهستگی.

دانشنامه آزاد فارسی

سَکینه ( ـ۱۱۷ق)
مدفن منسوب به حضرت سَکینه، دمشق
دختر امام حسین (ع). بانویی خردمند، سخندان و دانشور که امام حسین (ع) او را خیرة النسوان (بهترین زنان) خوانده است. نام او را آمنه و اُمیمه گفته اند که به لقب سکینه شهرت یافته است. مادرش رباب دختر امرؤالقیس است. سکینه در واقعۀ عاشورا حضور داشت و به همراه کاروان اسیران به کوفه و شام برده شد و مصیبت های بسیار متحمل شد. طبق روایات شیعه حضرت سکینه با پسرعموی خود عبدالله اکبر، پسر امام حسن (ع)، ازدواج کرد. عبدالله در کربلا به شهادت رسید؛ اما در کتاب های عامه شوهرانی از آل زبیر و بنی امیه برای سکینه نام برده و حکایت هایی از این ازدواج های پیاپی نقل کرده اند که همگی مخدوش است. محل وفات سکینه را مدینه نوشته اند؛ اما قبرهایی در شام و مصر در بقعه هایی مجلل به نام او مشهور است.

سکینه (عرفان). سَکینه (عرفان)
(در لغت به معنی سکون و آرامش) اصطلاحی عرفانی با منشأ قرآنی. عارفان سکینه را نه به معنیِ عدم حرکت و وقوف، که به معنیِ وقار و آرامش نفس به خاطر واردات غیبی می دانند، یعنی هنگام نزول انوار غیبی، نوعی آرامش در دل ایجاد می شود. بدین ترتیب، هرچند وارد غیبی مایۀ آرامش و طمأنینۀ نفس است، گاه موجب طغیان آن، و حتّی گفتن شطح می شود. چنانچه سالکی به این سخنان روی آورد و اسرار تنزّلات را فاش بر زبان آرد، عارفان او را به دور از مقام سکینه می خوانند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] سَکینه، دختر امام حسین علیه السلام و مادرش رباب دختر امری القیس است. نامش را امینه، امنیه و آمنه ذکر کرده اند و لقب وی را سکینه نهاده اند که به معنی وقار و سکون است.
سکینه همسر عبدالله اکبر، فرزند امام حسن علیه السلام و پسرعموی اوست که در روز عاشورا همراه امام حسین علیه السلام به شهادت رسید. از زمان ولادت حضرت سکینه علیهاالسلام اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما با توجه به فرمایش امام حسین علیه السلام خطاب به وی که فرمود: «تو بهترین بانوانی!» درمی یابیم که وی در کربلا بانویی رشیده بوده و بین ده تا سیزده سال، سن داشته است. آن حضرت حدود هفتاد سال عمر کرد و در سال 117 ق. در مدینه و بنابر قولی در راه حج عمره از دنیا رفت.
خواهر سکینه، فاطمه و برادرانش امام زین العابدین علیه السلام، حضرت علی اکبر و عبدالله (علی اصغر) علیهم السلام اند.
رباب همسر گرانقدر امام حسین علیه السلام، مادر عبدالله و سکینه و از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است. وی بانویی فاضله و محدثه بود که همراه امام حسین علیه السلام و فرزندانش در کربلا حضور داشت. وی شاهد شهادت همسر و طفل شیرخواره اش بوده و رنج و مشقات سفر کربلا را تحمل نموده است. او وظیفه سنگین خویش را آن طور که مورد رضایت خدا و فرزند پیامبر بود، انجام داد.
وی پس از آن به عنوان اسیر همراه دیگر زنان و دختران کاروان حسینی به کوفه و شام برده شد و در نهایت، به مدینه آمد و در آن جا اقامت گزید. رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین علیه السلام منزلتی عظیم داشت و شدت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود: «من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم. علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم».
در مقابل، رباب هم که افتخار همسری امام حسین علیه السلام را داشت، این ارزش را حفظ نمود و بعد از واقعه عاشورا و شهادت همسرش با این که خواستگاران فراوانی داشت همه را رد کرد و گفت: «پس از فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همسری برنمی گزینم».
او به تحقیق دریافته بود که هیچ کس نمی تواند همانند امام باشد و درس هایی را که او از مکتب انسانساز حسینی فراگرفته بود، دوباره برایش زمزمه کند. رباب به امام حسین علیه السلام بسیار وفادار بود و در حمایت و تبعیت از آن حضرت، زندگی کرد و پس از شهادت جانگدازش همراه دخترش سکینه، خیمه عزا برپا نمود و به اقامه عزای آن امام همام پرداخت.

[ویکی الکتاب] معنی سَّکِینَةَ: آرامش
ریشه کلمه:
سکن (۶۹ بار)

[ویکی فقه] سکینه (ابهام زدایی). واژه سکینه ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • سکینه؛ آرامش یا سکینه به معنای آرام بودن، عدم حرکت و همچنین به معنی سکون داشتن و طمأنینه• سکینه بنت الحسین، دختر با کمال و با فضیلت امام حسین (علیه السلام) و رباب فرزند امری ء القیس و از اسرای کربلا
...

پیشنهاد کاربران

آرامش باوقار طمانینه امادراصل رنج دیده

ارامش دهنده : ) ♡

آرامش خاطر

سکینه دختر امام حسین علیه السلام نگهدارمان باشد

سکینه یعنی :آرامشی نایاب .

چقدر قشنگه این اسم. چ اسمی با وقار تر از این!

در کل سکینه یعنی آرامش دل، ارامش خاطر ، آرامش جان . . . . . . .

سکینه ب معنی آرامش من ک اسمم سکینه اصلان آرامش دارم خیلی ساکتم افتخار میکنم هرکی اسمش سکینه هست. 🌹🌹

سکینه یعنی نور خداوند

وقار . طما نینه . آرامش دهنده قلب . منم سعی میکنم مثل اسمم آروم باشم آرامشم دوست دارم.

آرامش دل

آرامش

آرام و آسایش و آهستگی

سکینه برگرفته شده از واژه عبری " شکینا" است و بمعنی "جایی است که میتوان حضور خدا را حس کرد".
کمابیش هم معنی "مهراب" است.

سکینه بهترین نام است اما اسم خودم سکینه است بسیار رنج دیده و غم دیده هستم

سکینه یعنی آرامش دهنده آرامش اطمینان یعنی مرحوم مادرم سکینه کهآرامش خود را فدای ما کرد تا ما آرام ومتقی باشیم روحش شاد هر کس این پیشنهاد را میخواند پنج صلوات به روح مادرم بفرستد عبدالله

سکینه نور عین دختر امام حسین. . ع، ، چه افتخاری برای من بالاتر از این که همنام دختر سالار شهیدانم.

سکینه به معنی آرام آرامش ، قرار، طمانینه
متضاد سکینه :تلاطم
به افتخار همه سکینه ها 👏👏👏

سکینه یعنی یه اسم عربی و خیلی فدیمی که تو مدرسه کسی به اسم کوچیک صدات نزنه . روت نشه اسم تو بگی

آرامش قلب
هر کی توی خونوادش سکینه داره خیلی خوشبخته اسم آبجیم سکینه هستش واقعا آرامش دهندس

سکینه یعنی آرامش دل مگه اسمی قشنگ تر از اسم دختر امام حسین علیه السلام هست

به جای سکینه بذارید آرامش. . . بیایید دست در دست هم ، واژه های ایرانی را احیا کنیم. . . سپاس

سکینه یعنی آرامش
من اسمم سکینه نیس ولی اسم خوبیه و نباید از کسی که اسمش اینه خجالت بکشه
هرکی خجالت بکشه معلومه که خیییلی ضعیفه و اعتماد به نفس نداره
هراسمی برا خودش زییاست امیدوارم اگه اسمتون اسکینه است از اسمتون خجالت نکشید و استوار باشید 😍😍😍😍😍👌👌👌👌Thank you

یعنی لشکرالهی که به سوی تونازل می شود آن الله سکینةفی قلوب المؤمنین

من به خودم افتخار میکنم من توی روستام نه بچه شهری تو مدرسه دوستام من صدا میزنن سکان، سک سکولی اصلا ناراحت نمیشم چون معنی اسمم آرامش و آرامش دارم

سکینه : سَکینه sakine سکینه ( عربی ) آرامش، آهستگی، سکینه نام دختر امام حسین ( ع ) .

تلفظ اصلی آن شَخینا یا سَکینا است به معنای سکنا گرفتن یا ساکن شدن/پس از گذر از مراحل سه گانه نفس به سکینهِ نفسانیه خود میرسید/
در حیطه معرفتی بمعنی به نور رسیدن ؛ در خود ساکن شدن است .

سکینه :
سکینه ( عربی ) 1 - ( = سکینت ) ، آرامش خاطر؛ 2 - ( اَعلام ) [قرن 1و 2 هجری] دختر امام حسین ( ع ) ، همسر مصعب ابن زّبیر. در مدینه وفات یافت.
حضرت سکینه� سلام الله علیها �
سکینه: در لغت به معنی وقار و آرامش و هیبت است . و نیز صفت مشبهه از ماده سکون است. و در آیه شریفه: �هو الذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین� سکینه به معنی ایمان است. سکینه خاتون لقب دختر امام حسین ( ع ) است که نام او �امینه� بوده است .
سکینه خاتون از زنان بزرگوار و بسیار عالم و فاضل در علوم دینی بویژه علم حدیث بوده است. و شعرا و فضلای فراوانی در خانه او حضور می یافتند و از خِرمَن علم و عرفان او بهره می جستند ، در حادثه کربلا حضور داشته و همراه عمه اش حضرت زینب �علیها السلام� در دوران اسارت حماسه ها آفرید و در افشای ماهیت یزید بن معاویه و شرح واقعه کربلا نقش بسزائی داشته است. بویژه بعد از خطبه عمه اش زینب ( س ) در بازار کوفه لب به سخن گشود و آنچنان بر زخم ندامت کوفیان نمک پاشید که فریادشان به آسمان بلند شد. همچنین در مجلس یزید به تحقیر او و حاضران پرداخت که حضّار از صلابت نفس و ایمان استوار او دچار شگفتی شدند، حضرت سکینه ( س ) بعنوان حکیمی آگاه به حوادث روزگار در ثبت و ضبط وقایع عاشورا نقش قابل توجه ای ایفا کرده است.
هر کس نام دخترش را �سکینه� بگذارد و شأن و جایگاه این اسم شریف را بشناسد و با احترام از آن یاد کند، آرامش و متانت و سعه صدر در وجود دخترش ملکه می شود و اگر کسی دچار اضطراب و دلهره است به این نام شریف توسل کند و ذکر �یا انیس و یا مونس� را تکرار نماید به آرامش قلبی سرشاری دست پیدا می کند . و شیطان و لشکریانش از پیرامون او و فضای خانواده اش دورمی شوند.
گر بدنبال صـفای سینـــه ای سینه پاک و بدون کینه ای
با سکینه ، کینه ها را پاک کن فضل او را زینت افلاک کن
با سکینه کینه ها را پاک کن فضل او را زینت افلاک کن


کلمات دیگر: