کلمه جو
صفحه اصلی

حس امیزی

دانشنامه عمومی

حس آمیزی. حس آمیزی (به انگلیسی: synesthesia) فرایندی عصب شناختی است که در آن، تحریک یک گذرگاه حسی یا شناختی به تجربه ای خوده بخود و بی اختیار در یک گذرگاه حسی یا شناختیِ دیگر می انجامد.
در یک نمونهٔ متعارف از فرایند حس آمیزی، شخص اعداد یا شماره ها را به همراه رنگ هایی جدایی ناپذیر مشاهده می کنند.
ممکن است در اثر مصرف داروهای روان گردان مانند ال اس دی حس آمیزی اتفاق افتد.

حس آمیزی (آرایه ادبی). حس آمیزی (Synesthesia)در آرایه های ادبی، آمیختن دو یا چند حس است در کلام؛ به گونه ای که ایجاد موسیقی معنوی به تأثیر سخن بیفزاید. عبارت هایی چون «خبر تلخ»، «قیافه بانمک» نمونه هایی از حس آمیزی در ادبیات عامیانه است که در آن ها حس شنوایی و حس بینایی با حس چشایی و حس شنوایی با حس بینایی آمیخته شده است. نقطه اوج حس آمیزی در شعر فارسی، اشعار بیدل دهلوی و صائب تبریزی و نیز اشعار سهراب سپهری است.
این بیت از بیدل از نمونه های حس آمیزی است.
با حنجره چکاوک خردی که ماه دی
از پونه بهار سخن می گوید
وقتی کزان گلوله سربی

حس آمیزی (ابهام زدایی). حس آمیزی می تواند به معانی زیر به کار برود:
حس آمیزی در آرایه های ادبی، آمیختن دو یا چند حس است در کلام؛
حس آمیزی تجربه ای عصب شناختی است از تحریک همزمان دو حس متفاوت؛

دانشنامه آزاد فارسی

حس آمیزی. حس آمیزی (synaesthesia)
حسی که در اثر تحریک حس دیگری حاصل شود، مثل حس کردن رنگی پس از شنیدن صدایی. از هر ۲هزار تن تقریباً یک شخص مستعد این ویژگی است، و بیشتر آنان را زنان تشکیل می دهند. شایع ترین صورت آن، حس کردن رنگ به همراه واژه است. بعضی افراد مستعد، با شنیدن صدایی، رنگ یا شکلی را تجربه، و همراه مزه، شکلی را حس می کنند. مطالعه ای علمی در ۱۹۹۵ در انگلستان نشان داد که این ویژگی پدیده ای ژنتیک است، و احتمالاً با کروموزوم X ارتباط دارد. گاهی در هنر از جابه جایی حسی تقلید می شود. شارل بودلر، شاعر فرانسوی، از عبارت «آهنگ ارغوانی» استفاده کرد، و آهنگ سازانی همچون اسکریابین و شونبرگ، خواستار نورافشانی رنگی به هنگام اجرای آثارشان شدند. شعر آتش (۱۹۱۳) اثر اسکریابین، و فانتازیا (۱۹۴۰) ساختۀ والت دیزنی، همراهِ نورافشانی های توهم زا، نمونه هایی از این دست اند.

پیشنهاد کاربران

ترکیب چند حس را *حس امیزی*میگویند


کلمات دیگر: