کلمه جو
صفحه اصلی

بیداری


مترادف بیداری : سمر، یقظت، یقظه، آگاهی، انتباه، هوشیاری، رستاخیز، نهضت

متضاد بیداری : غفلت

فارسی به انگلیسی

awakening, wakefulness, watch


wakefulness, vigilance, awakening, watch

wakefulness, awakening, vigilance


فارسی به عربی

انهض , صحوة

مترادف و متضاد

۱. سمر، یقظت، یقظه
۲. آگاهی، انتباه، هوشیاری
۳. رستاخیز، نهضت ≠ غفلت


سمر، یقظت، یقظه ≠ غفلت


آگاهی، انتباه، هوشیاری


رستاخیز، نهضت


rouse (اسم)
بیداری

wake (اسم)
رد پا، احیاء، شب زنده داری، بیداری، شب نشینی، دنباله کشتی

vigilantism (اسم)
بیداری، پیروی از اصول جمعیت های مذهبی

فرهنگ فارسی

۱ - عمل بیدار بودن یقظه مقابل خواب . ۲ - هوشیاری آگاهی .

لغت نامه دهخدا

بیداری . (حامص ) مقابل سهرو بی خوابی . (از ناظم الاطباء). یقظه مقابل خواب و نوم ، سهد. سهاد. یاد. (یادداشت مؤلف ) : حالی است که روح نفسانی اندر آن حال آلتها و حس و حرکت را کار فرماید تا مردم بقصد و اختیار خویش حرکتها میکند و از محسوسات خبر می یابد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
بخواب و به بیداری و رنج و ناز
ازین بارگه کس مگردید باز.

فردوسی .


خوبست مرا کار بهر جا که تو باشی
بیداری من با تو خوشست و وسن من .

منوچهری .


و چون خوابی نیکو دیده آید بی شک دل بگشاید اما پس از بیداری بجز تحیر و تأسف نباشد. (کلیله و دمنه ).
از آنکه دیدن رویش بخواب و بیداری
همی بداند کآید دریغ و دشوارم .

سوزنی .


در خواب جلالت تو دیدم
در بیداری همان ببینم .

خاقانی .


امشب سبکتر میزنند این طبل بی هنگام را
یا وقت بیداری غلط بوده ست مرغ بام را.

سعدی .


همه شب به بیداری اختر شمرد.

سعدی .


آنکه خوابش بهتر از بیداریست
آنچنان بد زندگانی مرده به .

سعدی .


سحر کرشمه ٔ چشمت بخواب میدیدم
زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست .

حافظ.


شب از غمت دارم فغان روز از غمت در زاریم
دارم عجب روزو شبی آن خواب و این بیداریم .

؟ (یادداشت مؤلف ).


|| هشیاری و آگاهی . (ناظم الاطباء). تنبه . هشیار کار خود بودن . انتباه . (یادداشت مؤلف ) :
زهی اندر جهانداری و بیداری چو افریدون
زهی اندر نکوکاری و هشیاری چو نوشروان .

فرخی .


رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک بارت عز و بیداری تنه .

منوچهری .


مستند مخالفان ز هشیاری تو
بخت همه خفته شد ز بیداری تو.

منوچهری .


از بیداری و حزم و احتیاط این پادشاه ... آن است ... (تاریخ بیهقی ). بوسهل نیکو اندیشه نکرد که این پوشیده نماند و خوارزمشاه از دست بشود و در بیداری و هشیاری چنو نیست بدین آسانی او را برنتوان انداخت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 320). خوانندگان و شنوندگان را از آن بسیار بیداری و فواید حاصل آید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 681). سلیمان را از عزم و بیداری و احتیاط و هشیاری و پیش بینی بر ملک عجب آمد. (تاریخ طبرستان ). || مقابل مستی . هشیاری :
گرچه زخود رفته ام از تو نیم بیخبر
مستی ارباب عشق غایت بیداریست .

عماد.


|| در اصطلاح صوفیه . عالم صحو را گویند جهت عبودیت . (از کشاف اصطلاحات الفنون ).

بیداری. ( حامص ) مقابل سهرو بی خوابی. ( از ناظم الاطباء ). یقظه مقابل خواب و نوم ، سهد. سهاد. یاد. ( یادداشت مؤلف ) : حالی است که روح نفسانی اندر آن حال آلتها و حس و حرکت را کار فرماید تا مردم بقصد و اختیار خویش حرکتها میکند و از محسوسات خبر می یابد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
بخواب و به بیداری و رنج و ناز
ازین بارگه کس مگردید باز.
فردوسی.
خوبست مرا کار بهر جا که تو باشی
بیداری من با تو خوشست و وسن من.
منوچهری.
و چون خوابی نیکو دیده آید بی شک دل بگشاید اما پس از بیداری بجز تحیر و تأسف نباشد. ( کلیله و دمنه ).
از آنکه دیدن رویش بخواب و بیداری
همی بداند کآید دریغ و دشوارم.
سوزنی.
در خواب جلالت تو دیدم
در بیداری همان ببینم.
خاقانی.
امشب سبکتر میزنند این طبل بی هنگام را
یا وقت بیداری غلط بوده ست مرغ بام را.
سعدی.
همه شب به بیداری اختر شمرد.
سعدی.
آنکه خوابش بهتر از بیداریست
آنچنان بد زندگانی مرده به.
سعدی.
سحر کرشمه چشمت بخواب میدیدم
زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست.
حافظ.
شب از غمت دارم فغان روز از غمت در زاریم
دارم عجب روزو شبی آن خواب و این بیداریم.
؟ ( یادداشت مؤلف ).
|| هشیاری و آگاهی. ( ناظم الاطباء ). تنبه. هشیار کار خود بودن. انتباه. ( یادداشت مؤلف ) :
زهی اندر جهانداری و بیداری چو افریدون
زهی اندر نکوکاری و هشیاری چو نوشروان.
فرخی.
رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک بارت عز و بیداری تنه.
منوچهری.
مستند مخالفان ز هشیاری تو
بخت همه خفته شد ز بیداری تو.
منوچهری.
از بیداری و حزم و احتیاط این پادشاه... آن است... ( تاریخ بیهقی ). بوسهل نیکو اندیشه نکرد که این پوشیده نماند و خوارزمشاه از دست بشود و در بیداری و هشیاری چنو نیست بدین آسانی او را برنتوان انداخت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 320 ). خوانندگان و شنوندگان را از آن بسیار بیداری و فواید حاصل آید. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 681 ). سلیمان را از عزم و بیداری و احتیاط و هشیاری و پیش بینی بر ملک عجب آمد. ( تاریخ طبرستان ). || مقابل مستی. هشیاری :

فرهنگ عمید

۱. بیدار بودن.
۲. [مجاز] هوشیار بودن.

دانشنامه عمومی

بیداری فیلمی به کارگردانی فرزاد مؤتمن و نویسندگی کریم هاتفی نیا، سعید حاجی میری محصول سال ۱۳۸۷ است.
نیکی کریمی
حامد بهداد
شقایق فراهانی
مهدی احمدی
نیره فراهانی
کیهان ملکی
هوشنگ قوانلو
مریم کاویانی
رویا میرعلمی
مهوش وقاری
افسانه ناصری
حسین محب اهری
رؤیا جاویدنیا
فلور نظری
فرحناز منافی ظاهر
رضا نوروزی
شیوا خنیاگر
مریم رهبری
علیرضا ریاحی
سعید عراقی
امیرحسین صدیق
پروین میکده
این فیلم در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ در سینماهای ایران اکران شده است.
داستان زنی به نام زهرا است که حافظه اش از زمانی که برای آخرین بار دختر ۶ ساله اش یاسمن را دیده، متوقف شده است...

دانشنامه آزاد فارسی

بیداری (عرفان)
رجوع شود به:یقظه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بیداری، در مقابل خواب است و از آن به مناسبت در باب های صلاة، صوم، حج و ارث سخن رفته است.
اگر کسی از بیم بیدار نشدن بعد از نیمه شب، نماز شب را مقدّم بدارد، در صورت بیداری پس از نیمه شب، اعاده لازم نیست.

خوابیدن جنب در شب ماه رمضان
خوابیدن جنب در شب ماه رمضان- در فرض وجوب روزه بر او، مانند آنکه مسافر یا بیمار نباشد- در صورتی که بداند اگر بخوابد تا صبح بیدار نمی شود بنابر قول مشهور- که جنب نبودن را از شرایط صحت روزه می دانند- حرام و موجب بطلان روزه است.

خوابیدن، بدون نیّت روزه در شب ماه رمضان
کسی که در شب ماه رمضان بدون نیت روزه، خوابیده اگر قبل از ظهر بیدار شود و نیّت کند روزه اش صحیح است. و اگر بعد از ظهر بیدار شود باید قضا ی آن روز را بگیرد.

بیدارماندن حاجی در مکّه تا صبح
...

پیشنهاد کاربران

تنبه

انتباه

سهار. . . .


کلمات دیگر: