کلمه جو
صفحه اصلی

گمیشان

فرهنگ فارسی

۱ - بخشی است از شهرستان گنبد قابوس . این بخش از شمال به مرز شوروی از جنوب ببخش بندر شاه از خاور به بخش پهلوی دژ و از باختر بدریای مازندران محدود است . هوای آن معتدل و دارای ۱۶ آبادی و ۲۷٠٠٠ تن جمعیت است که همه آنها از طایفه جعفر بای ترکمن میباشند. محصول غله بنشن صیفی و لبنیات . ۲- قصبه مرکزی بخش گمیشان واقع در ۲۹ کیلومتری شمال بندر شاه و ۳ کیلومتری شرق دریای مازندران . گمیشان در گذشته به [ گمیش تپه ] معروف بود . هوای آن معتدل و مرطوب و دارای ۷٠٠٠ تن جمعیت است . معدن نفت نفتیچال یا نفتیچله در ۲۴ کیلومتری گمیشان واقع میباشد . اکثر مردم گمیشان به نجاری و قایق سازی و دریانوردی سرگرمند .
قصبه گمیشان در ۲۹٠٠٠ گزی شمال بندرشاه و ۳٠٠٠ گزی دریا واقع شده است

لغت نامه دهخدا

گمیشان. [ گ ُ ] ( اِخ ) بخش گمیشان یکی از بخشهای شهرستان گنبدقابوس است. این بخش از شمال به مرز شوروی ، از جنوب به بخش بندر شاه ، از خاور به بخش پهلوی دژ و از باختر به دریای مازندران محدود و هوای بخش معتدل است. آب اکثر قرای آن از رودخانه گرگان تأمین میشود. محصول عمده بخش : غلات ، حبوبات ، صیفی جات ، دیم و لبنیات و شغل عمده اهالی آن زراعت و گله داری است. این بخش از 16 آبادی بزرگ تشکیل شده و جمعیت آن در حدود27 هزار تن است ، مرکز آن قصبه گمیشان و قرای مهم آن عبارتند از خواجه نفس ، بنادر، قارقی ، بصیرآباد و شاه تپه. در اغلب قرای بخش دبستان دایر و اکثر مردان باسواد هستند. کلیه سکنه این دهستان از طایفه جعفربای ترکمن میباشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

گمیشان. [ گ ُ ] ( اِخ ) قصبه گمیشان در 29000گزی شمال بندر شاه و 3000گزی دریا واقع شده است و مختصات جغرافیایی آن به شرح زیر است : طول 53 درجه و 49 دقیقه ، عرض 37 درجه و 1 دقیقه. هوای آن معتدل مرطوب و سالم است. جمعیت قصبه در حدود 7هزار تن است. گمیشان در گذشته به گمیشن تپه معروف بوده و اهمیت بیشتری داشته است. ساکنین آن اکثر ملاح و صاحب قایقهای بزرگ بوده اند. حمل بار، بین بنادر کشور و روسیه قبل از تشکیل اتحاد جماهیر شوروی بوسیله آنان انجام میگرفت ، چنانکه محصولات طبیعی کشور را به بنادر شمال دریای خزر حمل کرده در مقابل امتعه مورد نیاز را وارد میکردند و از این راه استفاده قابل ملاحظه ای میبردند. اهالی گمیشان در امور بازرگانی وارد هستند و با ترکمنان دشت بسیار فرق دارند و به علم و هنر علاقمندند. پس از انقلاب کبیر روسیه و و بسته شدن بنادر و پیدا شدن راههای شوسه و راه آهن شمال ، گمیشان اهمیت خود را از دست داده و ساکنین آن به نواحی مختلف پراکنده شده اند. کسبه و بازرگانان گنبدقابوس و پهلوی دژ و کلاله اکثر گمیشانی هستند، چنانکه صنعتگران ماهری در نجاری و قایق سازی از بین آنان پیدا شده است. پلهای روی رودخانه گرگان ، بناهای زیبای چوبی گمیشان و قرای بخش بوسیله صنعتگران محلی ساخته شده است. بزرگترین نقص گمیشان نداشتن آب است. آب باران شیروانی خانه هادر آب انبار مخصوص هر خانه جمع شده به مصرف میرسد. آب چاهها شور است حتی برای لباس شوئی قابل استفاده نیست. در سالهائی که بارندگی کم باشد از رودخانه گرگان که در 9000گزی واقع شده بوسیله بشکه آب حمل میشود. قصبه گمیشان در سال 1304 از نو بنیاد شد و و دارای خیابان و کوچه های مستقیم گشت و اکنون در حدود 80 باب دکان و 2 دبستان و یک آسیای موتوری دارد. بخشداری ، شهربانی ، شهرداری ، آمار و سایر ادارات دولتی در گمیشان وجود دارد. روشنائی قصبه از مولد برق تأمین میگردد. در 1000گزی شمال قصبه ، تپه ای وجود دارد که فعلاً قبرستان قصبه است. اطراف تپه به شعاع 600 متر پوشیده از بقایای ابنیه قدیم ، از قبیل : آجر سوفال ، سنگ و غیره است. این بقایا ثابت مینماید که گمیشان روزگاری آباد بوده است. بواسطه مسطح بودن اراضی در فصل غیربارانی به اکثر نقاط بخش اتومبیل میتوان برد. معدن نفت مشهور نفتیچال یا نفتلیچه ، تقریباً در 24000گزی شمال قصبه واقع است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

گمیشان . [ گ ُ ] (اِخ ) بخش گمیشان یکی از بخشهای شهرستان گنبدقابوس است . این بخش از شمال به مرز شوروی ، از جنوب به بخش بندر شاه ، از خاور به بخش پهلوی دژ و از باختر به دریای مازندران محدود و هوای بخش معتدل است . آب اکثر قرای آن از رودخانه ٔ گرگان تأمین میشود. محصول عمده ٔ بخش : غلات ، حبوبات ، صیفی جات ، دیم و لبنیات و شغل عمده ٔ اهالی آن زراعت و گله داری است . این بخش از 16 آبادی بزرگ تشکیل شده و جمعیت آن در حدود27 هزار تن است ، مرکز آن قصبه گمیشان و قرای مهم آن عبارتند از خواجه نفس ، بنادر، قارقی ، بصیرآباد و شاه تپه . در اغلب قرای بخش دبستان دایر و اکثر مردان باسواد هستند. کلیه ٔ سکنه ٔ این دهستان از طایفه ٔ جعفربای ترکمن میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


گمیشان . [ گ ُ ] (اِخ ) قصبه ٔ گمیشان در 29000گزی شمال بندر شاه و 3000گزی دریا واقع شده است و مختصات جغرافیایی آن به شرح زیر است : طول 53 درجه و 49 دقیقه ، عرض 37 درجه و 1 دقیقه . هوای آن معتدل مرطوب و سالم است . جمعیت قصبه در حدود 7هزار تن است . گمیشان در گذشته به گمیشن تپه معروف بوده و اهمیت بیشتری داشته است . ساکنین آن اکثر ملاح و صاحب قایقهای بزرگ بوده اند. حمل بار، بین بنادر کشور و روسیه قبل از تشکیل اتحاد جماهیر شوروی بوسیله ٔ آنان انجام میگرفت ، چنانکه محصولات طبیعی کشور را به بنادر شمال دریای خزر حمل کرده در مقابل امتعه ٔ مورد نیاز را وارد میکردند و از این راه استفاده قابل ملاحظه ای میبردند. اهالی گمیشان در امور بازرگانی وارد هستند و با ترکمنان دشت بسیار فرق دارند و به علم و هنر علاقمندند. پس از انقلاب کبیر روسیه و و بسته شدن بنادر و پیدا شدن راههای شوسه و راه آهن شمال ، گمیشان اهمیت خود را از دست داده و ساکنین آن به نواحی مختلف پراکنده شده اند. کسبه و بازرگانان گنبدقابوس و پهلوی دژ و کلاله اکثر گمیشانی هستند، چنانکه صنعتگران ماهری در نجاری و قایق سازی از بین آنان پیدا شده است . پلهای روی رودخانه ٔ گرگان ، بناهای زیبای چوبی گمیشان و قرای بخش بوسیله ٔ صنعتگران محلی ساخته شده است . بزرگترین نقص گمیشان نداشتن آب است . آب باران شیروانی خانه هادر آب انبار مخصوص هر خانه جمع شده به مصرف میرسد. آب چاهها شور است حتی برای لباس شوئی قابل استفاده نیست . در سالهائی که بارندگی کم باشد از رودخانه ٔ گرگان که در 9000گزی واقع شده بوسیله ٔ بشکه آب حمل میشود. قصبه ٔ گمیشان در سال 1304 از نو بنیاد شد و و دارای خیابان و کوچه های مستقیم گشت و اکنون در حدود 80 باب دکان و 2 دبستان و یک آسیای موتوری دارد. بخشداری ، شهربانی ، شهرداری ، آمار و سایر ادارات دولتی در گمیشان وجود دارد. روشنائی قصبه از مولد برق تأمین میگردد. در 1000گزی شمال قصبه ، تپه ای وجود دارد که فعلاً قبرستان قصبه است . اطراف تپه به شعاع 600 متر پوشیده از بقایای ابنیه قدیم ، از قبیل : آجر سوفال ، سنگ و غیره است . این بقایا ثابت مینماید که گمیشان روزگاری آباد بوده است . بواسطه ٔ مسطح بودن اراضی در فصل غیربارانی به اکثر نقاط بخش اتومبیل میتوان برد. معدن نفت مشهور نفتیچال یا نفتلیچه ، تقریباً در 24000گزی شمال قصبه واقع است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


دانشنامه عمومی

گمیش تپه یکی از شهرهای استان گلستان می باشد. این شهر در شمالی ترین قسمت حاشیه شرقی دریای خزر قرار دارد و از طرف شمال به کشور ترکمنستان، از جنوب به بندرترکمن، از شرق به آق قلا و از طرف غرب به دریای خزر ختم می شود. این شهر با بندر ترکمن حدود ۱۹٫۵ کیلومتر فاصله دارد.
بامداد، مهدی (۱۳۴۷)، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری (جلد ۳)، تهران: زوار
نام محلی شهر گمیش تپه، کوموش دپه ( تلفظ راهنما·اطلاعات)به معنی «تپه نقره ای» است و در مورد علل نامگداری آن دلایل خاصی را بیان می کنند ازجمله پیداشداشیاء قدیمی از جمله ظروف و مخصوصاً مسکوکات نقره ای بسیاری در اواسط دوره قاجار که به نقره ترکمن ها کوموش می گویند و همچنین استدلال به نمکزار بودن تپه در دوران نزدیکی به آب دریا و بازتاب نورآفتاب و ماه به صورت نقره ای از مسافت دور اشاره داشت. این شهر یکی از قدیمی ترین شهرهای ترکمن نشین شمال ایران می باشد که پیشینه تاریخی کهنی دارد. ۱۰۰٪ جمعیت شهر را ترکمن ها تشکیل می دهند.
صورتهای دیگر نوشتاری: کوموش دپه، گمیش تپه، گوموش تپه، کمش دفه، کوموش دفه، گمیش تپه (مورد تأیید مشاهیر زبان و ادبیات شهر)
سیاحانی همچون آرمینوس وامبری و بزرگانی همچون محمدعلی شاه قاجار، رضاشاه پهلوی و فرزند خردسالش محمدرضا از این شهر بازدید کرده اند.

دانشنامه آزاد فارسی

گُمیشان
(یا: گمیش تپه) شهری در استان گلستان، شهرستان بندر ترکمن، و مرکز اداری بخش گُمیشان. در جلگه ای ساحلی به فاصلۀ ۴۲کیلومتری شمال غربی گرگان، ۲۰.۵کیلومتری شمال بندر ترکمن، و در ۶ کیلومتری ساحل دریای خزر قرار دارد. ارتفاع این شهر حدود ۲۰ متر پایین تر از سطح دریاهای آزاد و اقلیم آن معتدل مایل به گرم و نیمه خشک است. گفته می شود گمیش تپه از واژۀ ترکمنی «کُمیش دَفه» به معنی «تپۀ نقره ای» گرفته شده است. عده ای نیز معتقدند گمیش تپه از واژۀ «گمیش دَفه» به معنی «تپۀ دفن» مأخوذ است. گاهی در این تپه اشیای ارزشمندی یافت می شود. این تپه اینک قبرستان ترکمن هاست.


کلمات دیگر: