معنی: بنده ی خدای بخشنده، ( عربی )، بنده ی خدای بزرگوار، ( اَعلام ) عبدالکریم ریفی: [، میلادی] میهن پرست و رهبر مراکشی، که با سلطه ی خارجیان بر مراکش مبارزه کرد [، میلادی]، سرانجام بوسیله نیروهای متحد فرانسه و اسپانیا شکست خورد و تبعید شد، ( عربی ) بنده ی بزرگوار ( خدای )، بنده پروردگار بخشنده
عبدالکریم
فرهنگ اسم ها
معنی: بنده ی خدای بخشنده، ( عربی )، بنده ی خدای بزرگوار، ( اَعلام ) عبدالکریم ریفی: [، میلادی] میهن پرست و رهبر مراکشی، که با سلطه ی خارجیان بر مراکش مبارزه کرد [، میلادی]، سرانجام بوسیله نیروهای متحد فرانسه و اسپانیا شکست خورد و تبعید شد، ( عربی ) بنده ی بزرگوار ( خدای )، بنده پروردگار بخشنده
(تلفظ: abdolkarim) (عربی) بندهی بزرگوار (خدای).
فرهنگ فارسی
جیلی ابن ابراهیم سبط عبدالقادر الجیلانی از علمائ متصوف است از تالیفات او است : الانسان الکامل فی معرفه الاواخر و الاوائل الناموس الاعظم وی بسال ۸۲۶ هجری قمری درگذشت
لغت نامه دهخدا
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی بن طاوس العلوی الحسنی معروف به ابن طاوس .رجوع به ابن طاوس غیاث الدین ابوالمظفر در این لغت نامه و الاعلام زرکلی و نامه ٔ دانشوران ج 1 ص 111 شود.
عبدالکریم. [ ع َ دُل ْ ک َ ] ( اِخ ) ابن احمدبن موسی بن طاوس العلوی الحسنی معروف به ابن طاوس.رجوع به ابن طاوس غیاث الدین ابوالمظفر در این لغت نامه و الاعلام زرکلی و نامه دانشوران ج 1 ص 111 شود.
عبدالکریم. [ ع َ دُل ْ ک َ ] ( اِخ ) ابن عبدالحاکم بن سعید الفارقی. از وزراء دولت فاطمیه مصر بود.وی به سال 454 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم. [ ع َ دُل ْ ک َ ] ( اِخ ) ابن عبدالصمدبن محمد القطان الطبری شافعی ، مکنی به ابومعشر شیخ اهل مکه و عالم به قراآت بود.از تألیفات اوست : التلخیص فی القراآت الثمان. سوق العروس فی القراآت. عیون المسائل فی التفسیر. وی به سال 478 هَ. ق. به مکه درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم. [ ع َ دُل ْ ک َ ] ( اِخ ) ابن عبدالنوربن المنبر الحلبی المصری. وی صاحب تاریخ مصر و شرح صحیح بخاری است. به سال 735 هَ. ق. درگذشت. ( از رجال حبیب السیر ص 541 ) ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم. [ ع َ دُل ْ ک َ ] ( اِخ ) ابن عطایابن عبدالکریم القرشی الزهری الاسکندرانی. وی در قرافه کبرای مصر سکونت جست. از تألیفات اوست : شرح ابیات الجمل. زیارة قبور الصالحین.وی به سال 612 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم. [ ع َ دُل ْ ک َ ] ( اِخ ) ابن فضل المطیع ﷲبن المقتدرالعباسی معروف به الطائعﷲ. رجوع به الطائع شود.
عبدالکریم. [ ع َ دُل ْ ک َ ] ( اِخ ) ابن مالک الخزرجی ، مکنی به ابوسعید. رجوع به ابوسعید عبدالکریم بن مالک شود.
عبدالکریم. [ ع َ دُل ْ ک َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن عبدالکریم الرافعی القزوینی الشافعی. وی عالم دینی بود و در قزوین درس تفسیر و حدیث میگفت. از تألیفات اوست : المحرر. فتح العزیز فی شرح الوجیز للغزالی. شرح مسند الشافعی. الامالی الشارحة لمفردات الفاتحه. به سال 623 هَ. ق. بقزوین درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم. [ ع َ دُل ْ ک َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن منصور التمیمی سمعانی مروزی ، مکنی به ابوسعد. رجوع به ابوسعد عبدالکریم و نیز به الاعلام زرکلی شود.
عبدالکریم. [ ع َ دُل ْ ک َ ] ( اِخ ) ابن محمد الهارونی دیباجی ، مکنی به ابونصر. رجوع به ابونصر عبدالکریم شود.
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن مالک الخزرجی ، مکنی به ابوسعید. رجوع به ابوسعید عبدالکریم بن مالک شود.
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن محمد الهارونی دیباجی ، مکنی به ابونصر. رجوع به ابونصر عبدالکریم شود.
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبدالرحمان بن عیسی النائب الاوسی الانصاری . فقیه و ادیب بود. او را شعری نکو است . وی از مردم طرابلس عرب است و به سال 1189 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن عبدالحاکم بن سعید الفارقی . از وزراء دولت فاطمیه ٔ مصر بود.وی به سال 454 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن عبدالصمدبن محمد القطان الطبری شافعی ، مکنی به ابومعشر شیخ اهل مکه و عالم به قراآت بود.از تألیفات اوست : التلخیص فی القراآت الثمان . سوق العروس فی القراآت . عیون المسائل فی التفسیر. وی به سال 478 هَ . ق . به مکه درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن عبدالنوربن المنبر الحلبی المصری . وی صاحب تاریخ مصر و شرح صحیح بخاری است . به سال 735 هَ . ق . درگذشت . (از رجال حبیب السیر ص 541) (از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن عطایابن عبدالکریم القرشی الزهری الاسکندرانی . وی در قرافه ٔ کبرای مصر سکونت جست . از تألیفات اوست : شرح ابیات الجمل . زیارة قبور الصالحین .وی به سال 612 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن فضل المطیع ﷲبن المقتدرالعباسی معروف به الطائعﷲ. رجوع به الطائع ﷲ شود.
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالکریم الرافعی القزوینی الشافعی . وی عالم دینی بود و در قزوین درس تفسیر و حدیث میگفت . از تألیفات اوست : المحرر. فتح العزیز فی شرح الوجیز للغزالی . شرح مسند الشافعی . الامالی الشارحة لمفردات الفاتحه . به سال 623 هَ . ق . بقزوین درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن محمدبن منصور التمیمی سمعانی مروزی ، مکنی به ابوسعد. رجوع به ابوسعد عبدالکریم و نیز به الاعلام زرکلی شود.
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن هوازن بن عبدالملک بن طلحة النیشابوری قشیری اشعری شافعی صوفی ، مکنی به ابوالقاسم وملقب به زین الاسلام از بنی قشیر و شیخ خراسان بود. وی مردی زاهد و عالم به دین بود. او از اعرابی است که به خراسان رفتند و نسبت او به قشربن کعب میرسد. در کودکی پدرش را از دست داد. از محضر استادانی معروف همچون علی بن حسین نیشابوری معروف به دقاق و محمدبن ابی بکر طوسی و ابی بکر فورک فقه و اصول آموخت . وی از بزرگان و شیوخ اهل تصوف و عرفان است و مورد توجه سلطان آلب ارسلان بود. از تألیفات اوست : تفسیر کبیر به نام التیسیر فی علم التفسیر. رسالة فی رجال الطریقة. مختصر المحصل فی الکلام . المنتخب فی علوم الحدیث . لطائف الاشارات . رسالة القشیریه . مختصر الهدایة و جز آن . وی به سال 376 هَ . ق . متولد و در 465 به نیشابور درگذشت . (از الاعلام زرکلی و روضات الجنات صص 444 - 446).
دانشنامه عمومی
عبدالکریم حائری یزدی
سید عبدالکریم هاشمی نژاد
سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
عبدالکریم عابدینی
عبدالکریم لاهیجی
عبدالکریم اربابی
عبدالکریم رشیدیان
عبدالکریم سروش
عبدالکریم قشیری
عبدالکریم پادشاه خوارزمی
عبدالکریم ایادی
عبدالکریم حسن
عبدالکریم پوپل
عبدالکریم جربزه دار
عبدالکریم الخطابی
عبدالکریم الحضریوی
عبدالکریم میری
ملا عبدالکریم جناب قزوینی
عبدالکریم حکمت یغمایی
دانشنامه اسلامی
...