کلمه جو
صفحه اصلی

جواهر


مترادف جواهر : جواهرات، گوهرها

برابر پارسی : گوهر، گوهران

فارسی به انگلیسی

gem, jewel, jewels, gems, rock

jewels, gems


gem, jewel


فارسی به عربی

جوهرة , حجر کریم , کنز

فرهنگ اسم ها

اسم: جواهر (دختر) (عربی) (طبیعت) (تلفظ: javāher) (فارسی: جواهر) (انگلیسی: javaher)
معنی: گوهرها، سنگ ها و زیورآلات قیمتی و زینتی، هر یک از سنگهای گران بها مانند یاقوت و زمرد، ( به مجاز ) آن که وجودش بسیار عزیز و ارزشمند یا دوست داشتنی است، جمع جوهر، هر یکی از سنگهای گران بها مانند یاقوت یا زمرد

(تلفظ: javāher) هر یک از سنگهای گران‌بها مانند یاقوت و زمرد ؛ (به مجاز) آن که وجودش بسیار عزیز و ارزشمند یا دوست داشتنی است .


مترادف و متضاد

ouch (اسم)
جواهر، سنجاق، سنجاق قفلی، جای نگین

bijou (اسم)
جواهر

jewel (اسم)
جواهر، گوهر، زیور، سنگ گرانبها

gem (اسم)
جواهر، گوهر، سنگ گرانبها

treasure (اسم)
جواهر، ثروت، گنج، گنجینه، دفینه

جواهرات، گوهرها


فرهنگ فارسی

گوهرها، سنگهای گرانبهاکه برای زینت بکارمیرود
( اسم ) جمع جوهر گوهران گوهرها. جمع : جواهرات . یا جواهر فرد.

فرهنگ معین

(جَ هِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - جِ جوهر، گوهران . ۲ - هر یک از سنگ های گرانبها مانند الماس یاقوت ، زمرد و مانند آن که به عنوان زینت و زیور به کار می رود.

لغت نامه دهخدا

جواهر. [ ج َ هَِ ] ( ع اِ ) ج ِ جوهر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). فلزات گرانبها. هر سنگ که از آن منفعتی برآید همچون الماس و یاقوت و لعل و امثال آن. ( از منتهی الارب ). گوهران :
در او افراشته درهای سیمین
جواهرها نشانده در بلندین.
شاکر بخاری.
گویند بازرگانی بود و جواهر بسیار داشت. ( کلیله و دمنه ). رجوع به جوهر و جوهره شود. || علمی است که از چگونگی گوهرهای گرانبهای معدنی خشکی چون الماس و لعل و یاقوت و فیروزه یا معدنی دریایی چون دُرّ و مرجان و غیره و خوب و بد آن به وسیله نشانه هایی که معرف آنهاست ، بحث میکند. ( از کشف الظنون ).
- جواهربخش :
جواهربخش فکرتهای باریک
بروزآرنده شبهای تاریک.
نظامی.
- جواهر تسعه ؛ گوهرهای نهگانه. گاه مراد از نه فلک باشد و گاهی عبارت از نه جوهر که بهندی نورتن گویند و آنها بدین قرارند: 1- لعل 2- مروارید 3- الماس 4- زمرد 5- یاقوت 6- فیروزه 7- مرجان 8- نیلم 9- عقیق ( و بعضی به جای عقیق لهسنیا را شمارند )، و سوای اینها چند گوهر دیگر نیز هست. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).
- جواهرسنج ؛ آنکه یا آنچه جواهر سنجد و غث و سمین آن تمیز دهد :
شاه فرمود تا ز گوهر و گنج
دست خازن شود جواهرسنج.
نظامی.
کیست کان ِ مرا جواهرسنج
برنسنجیده از جواهر و گنج.
نظامی.
- جواهرشناس ؛ کسی که جواهرات را بشناسد و بهای آن داند.
- جواهرشناسی ؛ شغل و عمل جواهرشناس.
|| در مقابل اعراض : و فلاسفه بر آنند که پنج جوهر و نه عَرَض وجود دارد، جواهر خمسه عبارتند از وجود، عقل ، نفس ، هیولی ، صورت. رجوع به جوهر شود.

فرهنگ عمید

=جوهر

جوهر#NAME?


دانشنامه عمومی

سنگ های قیمتی یا جواهر، اشیا تزئینی کوچکی هستند که برای زینت شخصی به صورت سنجاق، حلقه یا انگشتر، گردنبند، گوشواره و دستبند استفاده می شوند. این اشیا می توانند به بدن انسان یا لباس او متصل باشند. عبارت اشیا تزئینی در اینجا به زیورآلات با دوام محدود می شود. برای مثال شامل گل ها نمی باشد. قرن هاست که فلزات (غالباً به صورت ترکیب با سنگ های جواهر)، مواد پایه ای رایج برای جواهرات بوده اند، ولی مواد دیگر مانند صدف و مواد رستنی نیز می تواند به کار رود. جواهر یکی از قدیمی ترین انواع مصنوعات از دید باستان شناسی است. مهره های ساخته شده از صدف ناساریوس (Nassarius) با دیرینه ۱۰۰ هزار ساله، قدیمی ترین جواهر شناخته شده به حساب می آید. جواهرات در هر فرهنگ دارای اشکال پایه ای مختلف هستند، ولی معمولاً پایداری طولانی دارند. در فرهنگ های اروپایی اشکال رایج جواهرات به صورت آنچه در بالا نام برده شد، از زمان های باستان متداوم بوده است. در حالی که بقیه اشکال مانند زیورآلات بینی و مچ پا که در بقیه فرهنگ ها حائز اهمیت بوده، بسیار کم رواج داشته است. بنا به شواهد تاریخی، بیشترین گستره تأثیرات بر طرح و مدل جواهر از آسیا بوده است.جواهر می تواند از تعداد زیادی ماده ساخته شود. سنگ های قیمتی و مواد مشابه مانند کهربا، مروارید، فلزات گرانبها، مهره و صدف به طور گسترده به عنوان جواهر استفاده شده اند و لعاب نیز اغلب دارای اهمیت بوده است. جواهر در اکثر فرهنگ ها به خاطر ویژگی های ماده تشکیل دهنده، طرح و مدل یا سمبل معنادار آن به عنوان نماد حالت شناخته می شود. جواهر برای تزئین تقریباً تمام نقاط بدن از سنجاق سر تا حلقه انگشت های پا و حتی اندام های دیگر ساخته شده است. روش استفاده از جواهر برای جنسیت های مختلف، بچه ها و افراد بزرگ تر در فرهنگ های مختلف بسیار تفاوت دارد، ولی زن های بالغ ثابت قدم ترین استفاده کننده های آن بوده اند. برای مثال در ایران رسمی وجود دارد که در جشن عروسی به عنوان هدیه ای از طرف پدر و مادر داماد سرویس طلا به عروس هدیه می شود. در فرهنگ امروزی اروپا، استفاده از جواهر برای مردان بالغ نسبت به فرهنگ های دیگر و اعصار مختلف اروپا کم است.کلمه “jewellery” به معنی جواهر از “jewel” مشتق شده است که انگلیسی شده واژه “jouel” در زبان فرانسوی باستان و فراتر از آن کلمه لاتین “jocale” به معنی اسباب بازی است. در زبان انگلیسی بریتانیایی، انگلیسی زلاند نویی، انگلیسی ایرلندی، انگلیسی استرالیایی و انگلیسی آفریقای جنوبی به صورت “jewellery” نوشته می شود. در حالی که در انگلیسی آمریکایی به صورت “jewelry” است. در انگلیسی کانادایی هر دو کلمه استفاده می شود. گرچه شکل کلمه به صورت “jewelry” دو برابر استفاده می شود. در فرانسوی و بعضی زبان های اروپایی عبارت متناظر “joaillerie” ممکن است علاوه بر اشیا استفاده شده توسط انسان، برای فلزکاری با فلز گرانبها در مواردی چون اشیا هنری و اقلام کلیسا نیز استفاده شود.

فرهنگ فارسی ساره

گوهران، گوهر


گویش مازنی

/jevaaher/ گاو زردرنگ - جواهر گوهرها

۱گاو زردرنگ ۲جواهر گوهرها


جدول کلمات

گوهرها

پیشنهاد کاربران

این واژه ی عربی مورد استفاده در فارسی است و jewel وام گرفته شده از این واژه است!
معنی: گوهر، گرانبها، ارزشمند، با ارزش، اکسیر، کیمیا و. . .

گوهر

سنگ قیمتی سنگ با ارزش


کلمات دیگر: