کلمه جو
صفحه اصلی

گلنار

فارسی به انگلیسی

pomegranate blossoms, feminine proper name

pomegranate blossoms


فرهنگ اسم ها

اسم: گلنار (دختر) (فارسی) (طبیعت، گل) (تلفظ: gol nār) (فارسی: گلنار) (انگلیسی: gol nar)
معنی: از نام های زنان در شاهنامه، گل درخت انار، گل درخت انار که سرخ رنگ است به ویژه گل انار وحشی که مصرف دارویی دارد، گل درخت انار که سرخ رنگ است، از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر اردشیر بابکان پادشاه ساسانی

(تلفظ: gol nār) گل درخت انار که سرخ رنگ است به ویژه گل انار وحشی که مصرف دارویی دارد ؛ (در اعلام) از نام‌های زنان در شاهنامه .


فرهنگ فارسی

گل انار، نارخو، جلنارهم گفته شده
۱ - ( اسم ) گل انار وحشی را گویند که بعنوان یک قابض قوی در طب قدیم جهت مداوای اسهالهای مزمن بکار میرفته است و بعلاوه در رنگرزی از آن استفاده میکردند عنم افربیون جلنار اسقلیاطیقوس گلنار فارسی گل اناربری . ۲ - هر گل سرخ بزرگ پرپر . ۳ - آنچه برنگ گلنار باشد سرخ : هم بدین وزن ای پسر پور خطیب گنجه گفت نوبهار آمد نگارا . باد. گلنار کو ? ( سنائی ) ۴ - شراب سرخ : چند خواهی ز آهوی سیمین گاو زرین که میخورد گلنار ? ( خاقانی )
نام کنیزکی از کنیزان اردوان اشکانی : گلنار بد نام آن ماهروی

فرهنگ معین

( ~ . ) (اِمر. ) ۱ - گل انار. ۲ - هر گل سرخ صد برگ .

لغت نامه دهخدا

گلنار. [ گ ُ ] ( اِ مرکب ) ( از: گل + نار =انار ). معرب آن جلنار است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). گل انار. ( برهان ). شکوفه و گل انار است که درسرخی رنگ بی نظیر است. ( آنندراج ). || بعضی گویند که آن گل درخت انار بری است و بغیر از گل ثمری ندارد و ثمر وی همان است و بهترین آن مصری باشد و به عربی ثمرةالشوکة المصری خوانند. ( برهان ). جلنار. به فارسی گلنار گویند و او غیر گل انار مثمر است. اگرچه در جمیع افعال مشابه یکدیگرند. ( تحفه حکیم مؤمن ). گل انار بری. جلنار. ( بحر الجواهر ) :
آراسته گشته ست به تو چهره خوبی
چون چهره دوشیزه به گلرنگ و به گلنار.
خسروی.
بر او تیر بارید همچون تگرگ
چنانچون بریزد ز گلنار برگ.
فردوسی.
به گلنار ماند همی چهر تو
ز شادی بخندد دل از مهر تو.
فردوسی.
همه بوم توران پر از داغ و درد
به باغ اندرون برگ گلنار زرد.
فردوسی.
بتان بهشتند گویی درست
به گلنارشان روی رضوان بشست.
فردوسی.
شاهی که ندیمی چو تو دارد چه کند کس
چون سرخ گل آمد به چه کار آید گلنار؟
فرخی.
دلشاد همی باشی و می لعل همی خواه
از دست بتی ماه رخ و لعل چو گلنار.
فرخی.
نه هم قیمت در باشد بلور
نه همرنگ گلنار باشد پژند.
عسجدی.
دهقان بتعجب سر انگشت گزان است
کاندر چمن و باغ نه گل مانْد و نه گلنار.
منوچهری.
معشوقگانت را گل و گلنار و یاسمن
از دست یاره بربود از گوش گوشوار.
منوچهری.
گلنار همچو درزی استاد برکشید
قواره حریر ز بیجاده گون حریر.
منوچهری.
همیشه تا نبود خوید سرخ چون گلنار
همیشه تا نبود سبز لاله چون برغست.
؟ ( از فرهنگ اسدی ).
تا گشت زیر غالیه گلنار تو نهان
چون شنبلید کردم رخسار خویشتن.
قطران.
عروس پر نگار و نقش بودی
رخ از گلنار و از لاله دهانت.
ناصرخسرو.
روی گلنار چو بزداید قطره شب
بلبل از گل به سلام گلنار آید.
ناصرخسرو.
ای رخ تو به گونه گلنار
اشکم از غم چو ناردانه مکن.
عبدالواسع جبلی.
هرکه از آن ناردانه خورد خنک دل

گلنار. [ گ ُ ] (اِخ ) نام کنیزکی ازکنیزان اردوان اشکانی . (از فهرست ولف ) :
که گلنار بد نام آن ماهروی
نگاری پر از گوهر و رنگ و بوی .

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ص 1930).


فرستادشان نزد گلنار، شاه
بدان تا کند اختران را نگاه
چو گلنار بشنید آوازشان
سخن گفتن از اختر و رازشان ...

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ص 1932).


سخن چون ز گلنار از آنسان شنید
شکیبایی و خامشی برگزید.

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ص 1332).


جهانجوی چون روی گلنار دید
همان گوهر سرخ و دینار دید.

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ص 1933).



گلنار. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) (از: گل + نار =انار). معرب آن جلنار است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). گل انار. (برهان ). شکوفه و گل انار است که درسرخی رنگ بی نظیر است . (آنندراج ). || بعضی گویند که آن گل درخت انار بری است و بغیر از گل ثمری ندارد و ثمر وی همان است و بهترین آن مصری باشد و به عربی ثمرةالشوکة المصری خوانند. (برهان ). جلنار. به فارسی گلنار گویند و او غیر گل انار مثمر است . اگرچه در جمیع افعال مشابه یکدیگرند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گل انار بری . جلنار. (بحر الجواهر) :
آراسته گشته ست به تو چهره ٔ خوبی
چون چهره ٔ دوشیزه به گلرنگ و به گلنار.

خسروی .


بر او تیر بارید همچون تگرگ
چنانچون بریزد ز گلنار برگ .

فردوسی .


به گلنار ماند همی چهر تو
ز شادی بخندد دل از مهر تو.

فردوسی .


همه بوم توران پر از داغ و درد
به باغ اندرون برگ گلنار زرد.

فردوسی .


بتان بهشتند گویی درست
به گلنارشان روی رضوان بشست .

فردوسی .


شاهی که ندیمی چو تو دارد چه کند کس
چون سرخ گل آمد به چه کار آید گلنار؟

فرخی .


دلشاد همی باشی و می لعل همی خواه
از دست بتی ماه رخ و لعل چو گلنار.

فرخی .


نه هم قیمت در باشد بلور
نه همرنگ گلنار باشد پژند.

عسجدی .


دهقان بتعجب سر انگشت گزان است
کاندر چمن و باغ نه گل مانْد و نه گلنار.

منوچهری .


معشوقگانت را گل و گلنار و یاسمن
از دست یاره بربود از گوش گوشوار.

منوچهری .


گلنار همچو درزی استاد برکشید
قواره ٔ حریر ز بیجاده گون حریر.

منوچهری .


همیشه تا نبود خوید سرخ چون گلنار
همیشه تا نبود سبز لاله چون برغست .

؟ (از فرهنگ اسدی ).


تا گشت زیر غالیه گلنار تو نهان
چون شنبلید کردم رخسار خویشتن .

قطران .


عروس پر نگار و نقش بودی
رخ از گلنار و از لاله دهانت .

ناصرخسرو.


روی گلنار چو بزداید قطره ٔ شب
بلبل از گل به سلام گلنار آید.

ناصرخسرو.


ای رخ تو به گونه ٔ گلنار
اشکم از غم چو ناردانه مکن .

عبدالواسع جبلی .


هرکه از آن ناردانه خورد خنک دل
گشت و چو گلنار کرد گونه ٔ رخسار.

سوزنی .


فروپوشید گلناری پرندی
بر او هر شاخ گیسو چون کمندی .

نظامی .


خرامنده بر رخش بیجاده نعل
گل لعل در زیر گلنار لعل .

نظامی (شرفنامه ٔ چ وحید ص 346).


گلاب و لعل را بر کار کرده
ز لعلی روی چون گلنار کرده .

نظامی .


بستان عارضش که تماشاگه دل است
پر نرگس و بنفشه و گلنار بنگرید.

سعدی (بدایع).


چو آتش در درخت افکند گلنار
دگر منقل منه آتش میفروز.

سعدی (غزلیات ).


باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران
کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است .

حافظ.


چرخ روبه باز را از اشک گلنارت چه باک
بر سر آن گرگ از این باران فراوان آمده .

کاتبی .


|| هر گل سرخ بزرگ صدبرگ را نیز گفته اند و معرب آن جلنار باشد. (برهان ). رجوع به گلنار فارسی شود. || کنایه از شراب :
چند خواهی ز آهوی سیمین
گاو زرین که میخورد گلنار.

خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 202).


|| مجازاً بمعنی گونه است از جهت سرخی :
بماندش دو گلنار خندان نژند
بجوشید پولادش اندر پرند.

فردوسی .



فرهنگ عمید

گل انار، نارخو.

دانشنامه عمومی

گلنار و به عربی: جلنار گویند.در کتب طب سنتی از انار با نام عربی رمان نام برده شده است. به فرانسوی: Grenade و به انگلیسی: Pomegranate نیز گفته شده است. انار میوه درختی است که درخت آن را درخت انار و به فرانسوی: Grenadier و به انگلیسی: Pomegranate tree گویند. گیاهی است از خانواده Puniaceae یا Granataceae، نام علمی آن Punica granatum می باشد.
مومن حسینی، محمد. تحفه حکیم مؤمن. تهران: کتاب فروشی مصطفوی. ص. ۳۷۶.
و او غیر گل انار مثمر (میوه دار) است. اگر چه در جمیع افعال مشابه یکدیگرند. در دویم سرد و خشک و قابض و رادع و مجفف و مقوی اعضاء و جهت اسهال دموی (اسهال خونی) و صفراوی و رطوبی و زلق الامعاء و سحج (پوسته اندازی روده) و قرحه امعاء و نزف الدم هر عضو و نفث الدم و جرب و حکّه و منع ریختن مواد به معده نافع و ضماد او جهت بدبوئی زیر بغل و التیام جراحات و منع ثراید اورام و سقوط موی و سنون و مضمضه او با سرکه جهت بدبوئی دهان و استحکام لثه و اسنان (دندان ها) و قلاع (کرم دندان) مؤثر و مصدِّع (سر دردآور) و مصلحش کتیرا و قدر شربتش تا دو درهم و بدلش بوزن او پوست انار است و از خواص اوست که چون روز چهارشنبه وقت طلوع آفتاب یک عدد غنچه نشگفته او را صاحب رمد (آب ریزش چشم) و معتادین آن از درخت به دهن جدا کرده فرو برد تا یک سال رمد نکشد و از مجربات شمرده اند.
با آب بارهنگ برای زخم آلت تناسلی مرد و با سرکه برای باد سرخ بسیار نافع است.
از گلنار فارسی یا همان «گل انار غیرمثمر» در طب سنتی به عنوان قابض و بندآورنده خون در شرایط بالینی متنوعی از جمله هموروئید، خون ریزی بینی، خون ریزی زیاد رحمی و التهاب استفاده می شود. در سال ۲۰۱۴ در مجله Integrative Medicine Research مربوط به مرکز جهانی طب مکمل به چاپ رسید، مشخص شد گیاه گلنار فارسی نیز دارای تأثیر بسزایی در درمان آفت دهان می باشد. در این تحقیق اثر عصاره الکلی و آبی گیاه گلنار فارسی بر روی آفت های مینور مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد عصاره الکلی گلنار فارسی دارای اثر معناداری نسبت به سایر عصاره های مورد آزمایش در این تحقیق بود همچنین مشخص شد گلنار فارسی دارای مقادیر بالایی از ترکیبات فنلی و آنتی اکسیدان می باشد. تحقیق اثر عصاره گیاه گلنار فارسی را بر روی پاتوژنهای بیماریزا(Escherichia coli و Candida albicans) مورد بررسی قرار داد که نتایج این طرح نشان داد عصاره این گیاه دارویی دارای خاصیت آنتی میکروبیال قوی در غلظت ۳۰٪ می باشد که نتایج این طرح در سال ۲۰۱۵ در مجله بین المللی داروهای گیاهی منتشر شد.

نقل قول ها

گلنار (فیلم). گلنار فیلم ایرانی محصول ۱۳۶۷ به کارگردانی کامبوزیا پرتوی است.

پیشنهاد کاربران

گل نار : /gol nār/ گلنار 1 - گل درخت انار که سرخ رنگ است به ویژه گل انار وحشی که مصرف دارویی دارد؛ 2 - ( اَعلام ) از نام های زنان در شاهنامه.

اسم گلنار ر مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است.

گل صد برگی که هرگز پژمرده نمی شود - گل و شکوفه انار

وای خیلی اسم قشنگیه خوش به حال اونی که اسمش گلناره


کلمات دیگر: