مترادف تداول : جریان، رسم، رواج، رونق، شیوع، عادت، عرف، کاربرد، استعمال، رایج شدن، رواج یافتن، شایع شدن
برابر پارسی : همه گیر، همگانی
customariness, usage, circulation, vogue, currency, orthodoxy
جریان، رسم، رواج، رونق، شیوع، عادت، عرف
کاربرد، استعمال
رایج شدن، رواج یافتن، شایع شدن
۱. جریان، رسم، رواج، رونق، شیوع، عادت، عرف
۲. کاربرد، استعمال
۳. رایج شدن، رواج یافتن، شایع شدن
متداول بودگی، رواج، رایج شدگی