هیس
فارسی به انگلیسی
hiss, whoosh
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هیس. ( صوت ) در تداول ، آهسته گوی. آهسته رو. آواز مده. هیچ مگوی. خاموش ! آهسته ! یواش ! صوتی است که از آن امر به آهسته گفتن یا سکوت کردن خواهند و در آن تحذیر یا تنبیه گونه ای است که مخاطب را از بیدار شدن خفته یا متألم شدن بیماری آگاه کنند یا از شنیدن کسی که نباید بشنود ترسانند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
هیس . (صوت ) در تداول ، آهسته گوی . آهسته رو. آواز مده . هیچ مگوی . خاموش ! آهسته ! یواش ! صوتی است که از آن امر به آهسته گفتن یا سکوت کردن خواهند و در آن تحذیر یا تنبیه گونه ای است که مخاطب را از بیدار شدن خفته یا متألم شدن بیماری آگاه کنند یا از شنیدن کسی که نباید بشنود ترسانند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
هیس . [ هََ ] (ع اِ) آماج . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || جمیعاسباب برزیگری از جفت گاو و جز آن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). لغت عمانی است . (اقرب الموارد). || (مص ) به افزونی گرفتن چیزی را.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || به پا کوفتن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پراکنده کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || رفتن به هر نوع که باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). رفتن . (تاج المصادر بیهقی ).
دانشنامه عمومی
رضا یزدانی – خواننده، گیتار الکتریک، گیتار آکوستیک، گیتار بیس، صفحه کلید
بهنام شهرکی – درام پروگرمینگ (نیازمند نام صحیح فارسی ساز)
مهدی موسوی – پیانو
معین پودات – گیتار الکتریک در قطعه «آوازه خون»
سودابه شمس – همخوانی (نیازمند نام قطعات)
آساره آستارکی – همخوانی (نیازمند نام قطعات)
متن همهٔ ترانه ها توسط یغما گلرویی نوشته و موسیقی همهٔ آنها توسط رضا یزدانی ساخته شده است.
۲۲ اکتبر ۲۰۱۰ (۲۰۱۰-10-۲۲)
گویش مازنی
۱از اصوات جهت حرکت گوسفندان ۲ساکت و آرام
پیشنهاد کاربران
م. ث
وقتی که ما می هیسهیسه، توام چهار ستون بدنم می لرزه.
م. ث
وقتی گه مدیر وارد کلاس شد، آموزگار دانش آموزان رو هیسید.