کلمه جو
صفحه اصلی

هیت

فرهنگ فارسی

ده از بخش قصر قند شهرستان چاه بهار. در ۸ کیلومتری جنوب باختری قصر قند. کوهستانی گرمسیر ۷۲۵ تن سکنه دارد. محصولش غلات خرما برنج میباشد.
هیت لک بیار و گاهی اول آن مکسور گردد بمعنی هلم لک و تعال واحد و جمع و مونث در آن یکسانند و ضمیر ما بعد آن صرف شود گویند هیت لک هیت لکما هیت لکم

لغت نامه دهخدا

هیت . (اِخ ) شهری است بر کنار فرات آبادان و حصاری استوار دارد. (نفایس الفنون ). شهری است به عراق . (منتهی الارب ). شهری است [ از جزیره ] و از گرد وی باره ٔ محکم ، آبادان است و بانعمت و تربت عبداﷲبن المبارک آنجااست . (حدود العالم ). و رجوع به معجم البلدان شود.


هیت . (ع اِ) زمین پست . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


هیت . [ هََ ت َ / هََ ت ِ / هََ ت ُ / هی ت َ ] (ع اِ فعل ) هیت لک ؛ بیار. (منتهی الارب ). و گاهی اول آن مکسور گردد به معنی هَلُم َّ لک و تعال . واحد و جمع و مؤنث در آن یکسانند و ضمیر مابعد آن صرف شود، گویند: هیت لک ، هیت لکما، هیت لکم . (اقرب الموارد).


هیت. ( ع اِ ) زمین پست. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

هیت. [ هََ ت َ / هََ ت ِ / هََ ت ُ / هی ت َ ] ( ع اِ فعل ) هیت لک ؛ بیار. ( منتهی الارب ). و گاهی اول آن مکسور گردد به معنی هَلُم َّ لک و تعال. واحد و جمع و مؤنث در آن یکسانند و ضمیر مابعد آن صرف شود، گویند: هیت لک ، هیت لکما، هیت لکم. ( اقرب الموارد ).

هیت. ( اِخ ) شهری است بر کنار فرات آبادان و حصاری استوار دارد. ( نفایس الفنون ). شهری است به عراق. ( منتهی الارب ). شهری است [ از جزیره ] و از گرد وی باره محکم ، آبادان است و بانعمت و تربت عبداﷲبن المبارک آنجااست. ( حدود العالم ). و رجوع به معجم البلدان شود.

فرهنگ عمید

زمین پست.

دانشنامه عمومی

هیت بیش از یک کاربرد دارد:
هیت (عراق)، شهری در کشور عراق
هیت (سیستان و بلوچستان) یکی از روستاهای استان سیستان و بلوچستان ایران
هیت-اشبری محله ای در شهر سان فرانسیسکو ایالت کالیفرنیای ایالات متحده آمریکا
هیت، آلاباما، شهری در شهرستان کاوینگتون ایالت آلاباما
هیت، تگزاس، شهری در تگزاس ایالات متحده آمریکا

دانشنامه آزاد فارسی

شهری در عراق، نزدیک رود فرات، به فاصلۀ ۱۵۰کیلومتری شمال غربی بغداد. در گذشته های دور، زمانی که نام این شهر ایسبود، گودال هایی از قیر و نفت در آن وجود داشت. در حال حاضر، از مراکز مهم نفتی به شمار می رود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی هَیْتَ: بیا - پیش بیا(کلمه هیت لک اسم فعل و به معنای بیا است)
ریشه کلمه:
هیت (۱ بار)

. اسم فعل است به معنی: بیا. در مجمع از شاعری نقل کرده. أَبْلِغْ اَمیرَالْمُؤْمِنینَ‏ أَخَا الْعِراقِ اِذا أَتَیْتا اِنَّ الْعِراقَ وَ أَهْلَهُ‏ عُنُقٌ اِلَیْکَ فَهَیْتَ هَیْتاً ای برادر عراقی به امیرالمؤمنین (ظاهراً مراد از امویان است) برسان که عراق گردنی است برای سوار شدن پس بیا. بیا. یعنی: زن درها را بست و به یوسف گفت: بیا به آنچه برای تو مهیّا است. این لفظ فقط یکبار در کلام اللَّه مجید آمده است.

پیشنهاد کاربران

درگویش زبان بختیاری واژه ( Hit ) در معنی واژه تعجبی، وشگفتی در قدرت وتوان است که در جمله ها بکار میرود. مانند، اینکه اسبی پرقدرت از یک سربالائی با شیب تند بالا رود که موردتعجب قرار گیرد. که درنگاه به این صحنه کلمه هیت برای آن اسب بکار میرود.

اینکه نثلا میگن یارو بهم هیت داد ینی چی

جواب ( مینا )
هیت یک کلمه ی انگلیسیه hate به معنی تنفر و وقتی به یکی هیت میدن یا همون نقاط ضعفشونو بیشتر میبینن یا بدی هاشونو پیش بقیه یک کلاغ چهل کلاغ میکنن یعنی دارن تنفرشون از اونا رو نشون میدن

هیت دادن ب معنی نشان دادن نفرت است
برای مثال اسم هنری علی هیت لاو ب معنی تنفر از لاو یا عشقح پ برایح توضیح این کلمع باید گف هیت بمعنای نفرت از اشخاص یا وسایل ویااینکع اشیاْ میْباشــــــــــــــَْدْ


کلمات دیگر: